بیش از ۱۱۰ عضو خانواده های شهدای جنگ ایران و عراق به سواستفاده سیاسی از مراسم تشییع پیکر غواصان شهید عملیات کربلای 4 اعتراض کرده اند، برخی اعضای دولت و چهره های سیاسی نحوه برگزاری مراسم تشییع در روز سه شنبه و رفتار سخنرانان و برخی حاضران در این مراسم را مصادره شهدا خوانده اند و در فضای مجازی هم اعتراضات زیادی از سوی طیف های مختلف فکری و سیاسی نسبت به این مراسم صورت گرفته؛ مراسمی که به میتینگ سیاسی مخالفان مذاکرات هسته ای با گروه ۵+۱ و همچنین ورود زنان به ورزشگاهها تبدیل شد، و روزنامه وطن امروز، تریبون مخالفان مذاکرات هسته ای که با عنوان دلواپسان شناخته می شوند، از آن به عنوان “قطعنامه تهران” یاد کرد. این روزنامه مدعی شد که “مردم غیور پایتخت با حضور میلیونی در تشییع شهدای غواص و خط شکن بر حفظ عزت و مقاومت در برابر زیاده خواهی های امریکا تاکید کردند”. ارگان دلواپسان در صفحه اول خود بخشی از اظهاران محسن رضایی به عنوان سخنران مراسم تشییع را هم منتشر کرده که با حمله به دولت و تیم مذاکره کننده اش گفته : “پیام مردم ایران این است که سیاست خارجی قاجار و پهلوی به این کشور برنخواهد گشت”.
مراسم تشییع پیکر ۲۷۰ نفر از جانباختگان جنگ ایران و عراق در میدان بهارستان تهران تبدیل به صحنه سواستفاده سیاسی مخالفان مذاکرات هسته ای با کشورهای ۵+۱ و حضور زنان در ورزشگاه ها شد. سخنرانان از تریبون مراسمی که برای بزرگداشت غواصان شهید عملیات کربلای ۴ و شهدای گمنام برگزار می شد، برای حمله به دولت و مذاکره کنندگان هسته ای بهره برداری کردند و برگزارکنندگان، این مراسم را به “میتینگ سیاسی جناح سیاسی خاصی” تقلیل دادند. یک روز پس از این مراسم بیش از ۱۱۰ عضو خانواده های شهدای جنگ ایران و عراق با انتشار نامه ای از گردانندگان این جریانات سیاسی خواستند “به سوءاستفاده از خون شهیدانمان برای ساختن نردبانی جهت رسیدن به مطامع و امیال سیاسی خود و تبدیل آن شهدای بزرگوار به محملی برای تقابلها و امتیازگیریهای سیاسی پایان دهند”.
در این نامه که نام اعضای خانواده های سرداران شهید جنگ ایران و عراق هم به چشم می خورد آمده است: “مادامی که هر کوی و برزن این مُلک معطر به نام و یاد شهداست و مادران و پدران و همسران و فرزندانِ داغدیده این اسطورههای غیرت و شرف، زندهاند اجازه نخواهند داد هیچ دسته و گروه و جریانی، میراثخوار حماسه و ایثار عزیزانشان شود.”
همزمان سخنگوی دولت، محمدباقر نوبخت رفتارهای صورت گرفته در مراسم تشییع روز سه شنبه را مغایر منافع ملی خوانده و سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت حسن روحانی برگزاری میتینگ سیاسی در تشییع شهدا را پیمودن راه نفاق و خیانت دانسته است. اودر وب سایت شخصی خود نوشته است: “یک بار دیگر شاهد بودم، بسیاری از آنها که شعار دفاع از شهیدان سر میدهند تا چه حد با اهداف و عقاید شهدا بیگانهاند و آرزو کردم اینان باور کنند برگزاری میتینگ سیاسی در سایه نام بلند پاکترین فرزندان این مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقیم که پیمودن راه نفاق و خیانت به آمال شهیدان، این مظلومان همیشه تاریخ است”.
پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات دفتر رییس جمهوری اسلامی هم با انتشار یادداشتی با عنوان “شرمنده ایم که مصادره تان می کنند” نوشته است: “شهدا ابزار نیستند؛ آرمانند. اگر حرفی می زنیم و پوستری برای شهدا می سازیم، باید بر محور وحدت باشد. آنقدر بفهمیم که آنها زنده اند و «زنده به گور» نشدند! بدانیم که باورهای سطحی و بهره برداری های عمیق، آن عزیزان را بدون ما به بهشت خواهد برد! و باور کنیم مصادره به مطلوب و استفاده از شهدا برای تسویه حسابها و طعنه های سیاسی، بزرگترین خیانت به آنهاست”.
سایت جماران هم به نقل از حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی نوشته است: “چنین مراسمی جای مطرح شدن مباحث و اهداف سیاسی گروه ها و جریان های مختلف نیست، متاسفانه بروز چنین اتفاق هایی موضوع جدیدی نیست. سال ها است که مراسم ملی ما مانند راهپیمایی ۲۲ بهمن و همچنین مراسم مربوط به شهیدان و ایثارگران که متعلق به تمامی افراد ملت است، مورد سوءاستفاده افراد تنگ نظر قرار می گیرد و جامعه ما کم کم به چنین سوءاستفاده هایی عادت کرده است”.
اما این فقط اعضای دولت و چهره های سیاسی نیستند که به این مساله اعتراض کرده اند. فضای مجازی طی دو روز گذشته موجی از واکنش های انتقادی و اعتراضی به این مساله را از سوی طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی شاهد بود. همسر سردار باکری، از سرداران شهید جنگ ایران و عراق در فیسبوک شخصی اش نوشته است:« نمی دانم ماکلا بی خیال شدیم یا بعضی ها روز به روز پر رو تر می شوند. بلند گو که از بد روزگار دستش افتاده بود افاضات می کرد، که امروز نه دی دیگری است. یک لحظه فکر کردم کار شهدا سخت بود یا کار ما که دروغ و ریا و تملق و نادانی را باید تحمل کنیم».
مهدی افشارنیک، روزنامه نگاری که فرزند یکی از شهدای جنگ ایران و عراق است نیز در فیس بوک شخصی اش نوشته است: “میدان و میکرفون و تریبون دست اونهاست.حتی اگر بسیاری از هر سوی شهر با هر سویه ای برای دمی و لحظه ای قدر دانی از قهرمان های وطن آمده باشن. میدان و میکروفن اما از آن آنهاست. آنهایی که اصلا خود موضوع سوال اند. اینهایی که میگم نه از رادیو فردا و بی بی سی و نوشته های حسین باستانی که از خاطرات فرمانده گردان عمار است. خط به خط خاطرات ابوالفضل کاظمی در «کوچه نقاش» ها خواندنی است و نشان میدهد که جنگ چگونه اداره شد. سید ابوالفضل این قدر بین بچه های جنگ حرمت داره که حرف هاش بی خط خوردگی سند است. ماجراهای سید ابولفضل و همین آقای کوثری شنیدنی است. وقتی در شلمچه سه شب گردان عمار تشنه و گشنه روی دژ بدون خوابیدن درست و به اندازه، درخط اول بوده و رو به روش تانک های وحشی عراقی، مکالمه هایی بین کاظمی و کوثری شکل میگره که بسیار خواندنی است. کاظمی فکر جون و نون اون بچه ها بود که براش میجنگیدن و کوثری مدام میگفت مقاومت کنید، مقاومت کنید”.
این روزنامه نگار در ادامه نوشته است: “اما امروز سید دعوت نبود. به جاش محمود میره اون بالا که همین هفته پیش یک نور چشمی دیگه اش رفت از بند بچاپ بچاپ ها رفت اوین. وقتی هم میره بالا دل و دیده از اونهایی میرباید که توی میکرفن داد زدن «شهدا به دل سوزی بی حجاب ها نیاز ندارن. بی حجاب از داعش بد تر است» دل از اونهایی میبره که وقتی طیب نیا از جلسه ای در مجلس بیرون آمد با شعار چنان دوره اش کردن گویی افسر اطلاعاتی سیا را گیر آوردن و باید تقاص همه ستم های تاریخ را ازش بکشن. سخنران هم باید اقای رضایی باشد. کاش آقا محسن کمی از کربلای ۴ میگفتی تا اینکه مذاکرات را بکوبی و دولت منتخب مردم را زیر سوال ببری. اینها مهم نیست. بزن بزن سیاسی تون واسه خودتون.روحانی را بزنید.ظریف را بزنید باکی نیست. ما یک رای دادیم پای رای مون هم هستیم اما چرا توی زمین غصبی بازی میکنید؟ این میدان برای ما نیست. برای شما نیست. برای یک سری «بزرگ» است که نام شان، یادشان، همه زیر این انحصار مهجور مانده است. اما چه مهجوری؟ این مردم که همه شما نبودین. مردم بودن از همه تیپ. از همه رنگ و بو. اما امان از مکاره تریبون و میکرفون.امان از قافیه هایی که به تنگ آمد”.
داریوش محمدپور با اشاره به تیتر روز گذشته روزنامه وطن امروز، تریبون دلواپسان، که خطاب به شهدا نوشته بود “خوب موقعی آمدید” نوشته است: “این تیتر آن روزنامهی کذایی که خط و ربطش آشکار است به هزار زبان گویای ابتذال و شناعت این تفکر است. فکر کنید این تیتر را بگذارند جلوی پدر و مادر آن شهیدی که بعد از این همه سال جنازهاش را یافتهاند. چه فکر میکنند؟ که عدهای کاسبکار حالا برای تسویه حسابهای سیاسیشان به حضور و «به موقع آمدن» جنازهی عزیزشان نیاز دارند. خوب موقعی آمدند؟ مادر آن شهید هم همین فکر را میکند؟ که شما امروز بخواهید گل پرپرش را مستمسک زورآزمایی با کسانی کنید که با آنها مخالفاید؟ جان آن همه جوان به این میارزید؟ آنها جانشان را برای فرصتطلبی و کاسبکاری شما باختند؟ تمام آن ارزشها و جانفشانیها در این خلاصه بود که شما استخوانهایشان را امروز معامله کنید و بر سر همان شهدا بکوبید؟”
میثم مشایخی هم در فیسبوک نوشته است: “اینکه عده ای مراسم تشییع پیکر غواصان شهید که مراسمی ملی است را تبدیل به محلی برای پخش پوستر علیه دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای کردند، نشان می دهد که برای این عده هیچ چیز جز اهداف، مطامع و منافع سیاسی شان دارای اهمیت نیست!“