دیماه، دهه دوم را پشت سر می گذارد. “انتخابات آزاد” در مرکز گفتمان روز قرار می گیرد. “سلطان اسلام”- عنوان جدید اکبرگنجی برای رهبر جمهوری اسلامی- همه انتخابات برگزار شده توسط “نظام” را آزاد می خواند و سخن گفتن در باره آن را منع می کند. علی سعیدی از فرشتگان مقرب بیت به میدان می آید و نامی کارشناسانه به “انتخابات آزاد” به سبک جمهوری اسلامی می دهد: مهندسی معقول انتخابات توسط سپاه پاسداران.
حبیب اله عسگر اولادی می کوشد تا با تبرئه دو نامزد انتخابات پیشین ریاست جمهوری “نظام” رابه گذر از “پیچ تند وحساس وخطیر” کنونی یاری رساند؛ و فرزندان این دوتن خواستار آزادی پدرشان می شوند که یکی شان اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی بوده است و دیگری رئیس مجلسش و هردو اسیر “حبس خانگی”.
علی خامنه ای می پرسد: “آزاد تر از انتخابات ایران هم داریم؟” و خودش جواب می دهد: “تاکنون ۳۴ انتخابات در ایران برگزار شده و تمام این انتخابات ها آزاد بوده اند.”
روی سخنش نه با اکثریت نیروهای سیاسی- اجتماعی ایران، بلکه با کسانی است که همراه او کشتی شکسته نظام را بر شانه برده اند ومی برندو هریک از ظن خود به ریسمان نجات انتخابات آزاد آویخته اند.
درراس جدول واکنش اصولگرایان به انتخابات آزاد، ”فتنه جدید” می نشیند که همان انتخابات آزاد باشد.
بلافاصله پس از سخنان خامنه ای، اصولگرایان به روی انتخابات آزاد شمشیر دو لبه می کشند. مخاطبشان کسی نیست جز اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که این هفته آشکارا توسط علی مطهری برای شرکت در انتخابات دعوت می شود و سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات که منتظر چراغ سبز “نظام” است.
جدال دامنه می گیرد. دفاع از دولتی که تا “خرخره” در فساد است به پاک کردن “کثافت کاری” دولت خاتمی پیوند می خورد و تا “کثافت کاری بیهنرانه”جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی می رود ؛ یک بار از زبان رئیس پارلمان و بار دوم از جانب سخنگوی هیات رئیسه مجلس اصولگرایان.
اوج اخلاق و فرهنگ “نظام” که سینمایش در آستانه تعطیل و صنعت نشرش در یک قدمی ورشکستگی است، در این سخنان متبلور است.
فاش می شود که وزارت اطلاعات ایران۳۰۰۰۰ جاسوس برای شکار مخالفان دارد.
اکبر ترکان، وزیر دفاع سابق و معاون پیشین وزارت نفت جمهوری اسلامی میگوید: “در دستگاههای دولتی تا رشوه ندهید، کار راه نمیافتد. فساد در ایران «سراسری» شده است. فساد فقط مربوط به دستگاههای دولتی نیست و در تمام ارکان جمهوری اسلامی رخنه کرده است. علاوه بر دستگاههای بوروکراسی، بانک، شهرداری، ثبت اسناد، متاسفانه نمونههایی در دستگاه قضایی کشور نیز مشاهده میشود.”
یک تحقیق روشن می کند که حتی “حلقه های نور امام زمانی” هم مورد معامله کلان قرار می گیرد: “زمانی که رییس دولت در سازمان ملل سخنرانی کرد، عدهای به احمدینژاد گفتند که وقتی سخنرانی میکرد، یک هاله نور اطرافش را گرفته بود و همگان به او خیره شده بودند. این حلقه سعی کرد منابع مالی گستردهای را برای خود سازماندهی کند.”
نیوز تریبون بر اساس سخنان رستم قاسم خانی، گزارشی از آثار تحریم ها وکاهش ۴۵درصدی صادرات نفت می دهد. سردار- مقاطعه کاری که حالا وزیر نفت است، دوهفته پیش رسما عبور “نظام” از گلوگاه تحریم ها را اعلام کرده بود. تاثیر تحریم ها چنان است که داد روحانیون هم از گرانی در می آید و “درباره خطری بزرگ” هشدار می دهند.
دیکتاتوردمشق می کوشد به روش دیکتاتور تهران از “گلوگاه” سرنگونی بگذرد. بشار اسد در نمایش اپرای پایتخت سوریه می گوید: “با عروسکهای خیمهشب بازی غرب مذاکره نمی کنم.”
“نظام” اما ازطریق مذاکره با مجاری اپوزیسیون سوریه می تواند ۴۸ گروگان ایرانی را به ازای آزادی دو هزار زندانی سوریه تاخت بزند.
واکنش جهانی به حرف های بشار اسد منفی است. اصلی ترین گروه اپوزیسیون سوریه اظهارات وی را “بی ارزش” می خواند. محمد مرسی، رییس جمهوری مصر، ساعاتی پس از سخنرانی متحد “نظام”، می گوید: “بشار اسد باید برود و به خاطر جنایات جنگی به پای میز محاکمه کشیده شود.”
تنها “نظام” است که بلافاصله ازاین نمایش اعلام پشتیبانی می کند. المانیتور تحت عنوان “تهران همچون پشت بشار اسد” از سیاست جمهوری اسلامی در قبال سوریه تحلیلی بدست می دهد: “رهبران ایران اعتقاد دارند که وضعیت آتی سوریه، آینده منطقه را مشخص خواهد کرد و به مسیر سیاسی آن شکل خواهد داد .تهران اعتقاد دارد که سقوط اسد ضربه بزرگی به «خط مقاومت» که ستون فقرات استراتژی خارجی ایران است وارد می کند. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران بر این مواضع تاکید دارد: «اگر ما بتوانیم اوضاع کنونی را به خوبی مدیریت کنیم، آینده ای روشن در انتظار جهان اسلام است، اگر خدای نکرده، این گروه های متکبر در اجرای توطئه خود موفق شوند، ضربه ای قوی به جریان کنونی اسلام وارد خواهد شد.« این اظهارات به وضوح حکایت از این دارد که تهران به دنبال خنثی کردن هر گونه ای اقدامی در راستای سرنگونی دولت سوریه از طریق عملیات نظامی است و تلاش دارد بر روی «دوره انتقالی» که وحدت ارتش سوریه را حفظ می کند تمرکز کند.”
محمد صدر، معاون سابق وزارت خارجه، از دولت ایران می خواهد تا بهترین تصمیم برای حفظ منافع ایران را بگیرد و برای مرحله پس از اسد آماده شود. موضع گیری او همزمان می شود با پیش بینی هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در باره سقوط رژیم اسد.
هیچکس نمی داند بشاراسد بعد از اجرای نمایش “قدرت” در اپرای روسیه به کجا می رود، اما دیپلمات های آمریکایی، روسی و اخضر ابراهیمی، برای مذاکره دیگری در باره سوریه روانه ژنو می شوند.
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده اتمی جمهوری اسلامی، از سفر به هندوستان و افغانستان بازمی گردد و گزارش دو رایزنی بسیار مهم ومحرمانه خود را از بالای سر وزیر خارجه و رئیس جمهور به علی خامنه ای می دهد.
یکی از مذاکرات با رئیس جمهور افغانستان انجام شده که بعدازاین دیدار برای گفت وگوبا باراک اوباما روانه آمریکا می شود. شایعات تکذیب نشده، از ارسال پیام “نظام” توسط حامدکرزای به رئیس جمهور آمریکا حکایت دارد.
دهه دوم دیماه به پایان می رسد. نیروهای سیاسی در “فضای غبارآلود و مسموم” سیاسی که عبداله نوری بروشنی تمام تصویرش می کند، راه بسوی انتخابات آزاد می جویند.
عبداله نوری می گوید: “برای تصمیم گیری نسبت به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ و رویکرد جریان اصلاحات و جنبش سبز نسبت به آن، باید در جلساتی با حضور چهره های شاخص و موثر اصلاحات و نمایندگان احزاب و گروه های اصلاح طلب و نخبگان مستقل و کسب نظر عزیزان در حصر جناب آقای موسوی و جناب آقای کروبی و دوستان در حبس، بحث شود و در نهایت نظر اکثریت احزاب اصلاح طلب و شخصیتهای بارز اصلاحات مورد توجه قرار گیرد”.
شش فعال سیاسی ملی-مذهبی در نامه سرگشاده ای به رهبر جمهوری اسلامی، اعلام می کنند که شرایط برای مذاکره احتمالی با آمریکا “به نفع ایران نیست” و ایران باید پس از برگزاری “یک انتخابات آزاد” به پای میز مذاکره برود: “به غرب باج ندهید ولی حق مردم ایران را پرداخت کنید”.
خامنهای جواب همه را می دهد: “نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید واقعاً وابسته و دلبسته نظام و قانون اساسی باشند.”
“نظام” نام مستعار سید علی حسینی خامنه ای است که در مقام “سلطان اسلام” نه فریاد می شنود، نه هشدار و ایران را باگامهای بلند بسوی فاجعه می برد.
سخنی ازمیر حسین موسوی، درفضای فیس بوک می چرخد: “فراعنه زمانی صـدای ملت را می شنوند که دیر شده است.”