“هم اکنون آخرالزمان رسیده. باید منتظر حادثه عظیم باشیم.ظهور امام زمام نزدیک است.رهبری ایران سید خراسانی است که لشگر امام زمان را هدایت میکند. “اینها جملاتی است که قبلا در گفتاری حاشیه ای از دهان نظامیان وابسته به رهبر بیان میشد ولی این هفته ایت الله جنتی با اشاره ایت الله خامنه ای را سید خراسانی دانست.
به گزارش فارس، وابسته به نهادهای امنیتی نظامی، احمد جنتی دبیر شورای نگهبان یکشنبه در این خصوص گفت: “عالمی بزرگ در خصوص مقام معظم رهبری میفرماید “آیتالله خامنهای سپهسالار لشکر مولایمان صاحبالزمان (عج) هستند”. مقام معظم رهبری با شجاعت توانستند در دل فتنهای بروند که خیلیها در داخل و خارج دل به آن برای خاتمه کار انقلاب و ولایت فقیه بسته بودند و ایشان با سخنرانیها، بصیرتبخشیها و موضعگیریهای آگاهانه آرام آرام کاری کردند که از آن شرایط عبور کردیم.”
جنتی با تاکید بر اینکه “امروز با مدیریتهای مقام معظم رهبری شعله فتنه فروکش کرده است”، تصریح کرد: “البته باید این را مدنظر داشته باشیم که دشمن بیکار ننشسته و این در حالیست که نفسهای الهی این مرد بزرگ و جانفشانیهای بچههای بسیج و حزباللهیها همه دست به دست هم داد تا مبادا خدشهای به انقلاب وارد شود.”
نظامی ها اول از همه گفتند
پیش از این هم در سالهای قبل تر ـ به نوشته نشریه صبح صادق ـ سرلشگر رحیم صفوی هم در سفری که آیت الله خامنه ای در سال 80به مشهد مقدس داشت اینگونه وی را مورد خطاب قرار داده بود: “ای سید خراسانی این بسیجیانت امروز اینجا جمع شده اند تا با تو عهدی دوباره ببندند و بگویند که تا آخر در رکاب خواهند بود.”
مداح وروضه خوان معروف، صادق آهنگران هم در سفری که رهبر جمهوری اسلامی در سال 81به دوکوهه (پادگانی که در زمان جنگ فعال بود) داشت او را با لفظ سید خراسانی مورد خطاب قرار داد.
به روایت نشریه بسیج دانشجویی “زمینه ظهور”، پناهیان خطیب تند رو مشهور نیز گفته است: “برای بنده یقینی است که سید خراسانی مقام معظم رهبری می باشد ولی این قضایا مانند دو دو تا چهارتا نیست و هرکسی باید به یقین برسد. در پیشگوییهای نوسترآداموس نیز به این مطلب اشاره شده است که از سرزمین پارس(ایران) یک میلیون مرد پارسا و متقی به سرزمین بابل(عراق) می آیند.”
همچنین به روایت سایت “ظهور نزدیک است” شفیعی سروستانی مسئول موسسه فرهنگی موعودنیز معتقد است: “دشمنان خود را برای مقابله آماده کردهاند ولی ما غفلت کردیم، در زمان ریاست جمهوری بوش زیر نظر رئیس جمهور، کمیسیونی برای شناسایی امام زمان شکل گرفت.”
وی بدون آوردن سند ومنبعی تأکید کرد: “20 روز قبل موساد و سیا اعلام کردند (تیرماه 89)به دنبال امام زمان هستند و اعلام نیز کرده بودند شاید سید خراسانی آیتالله خامنهای باشد زیرا در جوانی در خراسان بوده است و سید یمانی نیز سید حسن نصرالله باشد زیر در کودکی در یمن بوده است.”
سید خراسانی کیست؟
تطبیق ایت الله خامنه ای با سید خراسانی یک نوع ادبیات آخر الزمانی است که وعده ظهور نزدیک امام دوازدهم شیعان را میدهد.سید خراسانی کسی است که بنا بر حدیثی نقل شده از امام پنجم شیعان دارای این خصوصیات است: “جوانی(جوانمردی) از بنی هاشم که خالی در کف دست راست خود دارد با بیرقهای سیاهی از طرف خراسان خروج میکند که شعیب بن صالح در جلو او خواهد بود و با اصحاب سفیانی جنگ کرده آنها را شکست میدهد.”
ودر روایتی دیگر: “سفیانی لشکری به مدینه میکشد و امر میکند هر کسی را که از بنی هاشم در آنجا باشد حتی زنهای آبستن را بکشند، این کار را بعلت آن میکند که یک نفر هاشمی با اصحاب خود از طرف مشرق خروج میکند.”
وهمچنین: “رسول خدا یاد بلائی کرد که دچار اهل بیتش میشود تا اینکه خدا مردی را با بیرق سیاه از طرف مشرق بفرستد کسی که آن بیرق را یاری کند خدا او را یاری میکند و کسی که نصرت آن را ترک کند خدا نصرتش را ترک میکند، بعدا میآیند نزد مردی که نامش نام من است و او را سرپرست خود میکنند و خدا او را یاری و تأیید مینماید.“ (کتاب فتنه و آشوبهای آخر الزمان، متن، ص: 36 عقد الدرر /128، الحاوی 2⁄68 و ملاحم ابن طاووس /53.)
سید خراسانی در این روایات آمده حاکم منطقۀ ری است و حکومت را به امام دوازدهم شیعیان میسپارد، وعلی فرزند جواد نام دارد؛حالا گفته میشود که نوشتۀ روی مهر رسمی آیتالله خامنهای از زمان انتصاب به رهبری، “علی بن الجواد الحسینی الخامنهای” است؛ آن هم در حالی که در دوران معاصر مهر مراجع تقلید ایرانی هیچگاه نام پدر را در بر نداشته و حتی مهر آیتالله روحالله خمینی نیز “روحالله الموسوی الخمینی” بر آن حک شده بود.
طبق این روایات سید خراسانی قبل از ظهور امام زمان به پا بر میخیزد وفرماندهی لشگر این امام را عهده دار میشود.البته در زمانی که ابومسلم خراسانی بر علیه بنی امیه شورش کرد وحکومت آنها را برانداخت برخی گفتند سید خراسانی همان ابومسلم است؛ بخصوص اینکه بیرق های یاران ابومسلم نیز سیاه بود.
اما در عصر حاضر، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در کتابی با عنوان “آفتاب ولایت”، ضمن دادن وعدۀ زوال قریبالوقوع آمریکا، وظائف شیعیان در عصر غیبت را چنین برمیشمرد: “حفظ نظام اسلامی با تمام توان و حمایت همهجانبه از رهبر معظم انقلاب”.
او “حکومت اسلامی ایران را جلوهای از ولایت امام زمان” توصیف میکند. به نوشتۀ او، “وظیفۀ شیعیان در مقابله با دشمنان”، “دوری از فتنهها و شبهههای کفرآمیز، اعلام بیزاری و دشمنی با دشمنان خدا، سازشناپذیری، ایمان به قدرت و یاری الاهی” است.
همیشه ظهور نزدیک بوده
پیشبینی ظهور مهدی در تاریخ اسلام پیشینهای به بلندای اندیشۀ آخر زمان دارد. از قضا متألهان، عارفان یا محدثانی که با قدرت سیاسی وقت ارتباط نزدیک یا بر حاکم نفوذ معنوی داشتهاند، بارها به قصد مشروعیت بخشیدن یا استوار کردن پایههای نظام، ظهور مهدی را پیشبینی کرده و حکومت وقت را به اتصال به حکومت جهانی مهدی وعده دادهاند.
مهدی خلجی، محقق، در مقاله ای با عنوان “آخر زمان چونان گفتار سیاسی” برای بنیاد مطالعات ایرانی به این موضوع پرداخته است وی در بخشی از این مقاله مینویسید: “ابن عربی باور داشت مهدی منتظر در سدۀ هفتم هجری، عصر خود او، ظهور میکند.”
از دیدگاه او خیرالقرون، قرن نخست تا سوم بود؛ زمان پیامبر، یاران مهاجر وانصار او و نیز دوران خلفای راشدین. اما از قرن سوم به بعد “اموری حادث شد و هوسهایی پراکنده، و خونهایی ریخته، و گرگان در شهرها به یغما پرداختند و فساد فزونی گرفت تا آنکه ستم فراوان شد و سیلاش طغیان کرد و روز عدالت خاموش شد و شب ستم سایه گسترد.” در این عصر، زمانۀ ابن عربی، مهدی ظهور میکند تا نخست زمین آکنده از ظلم و جور را از عدالت پر کند؛ دوم پس از آنکه دینهای دروغین هر جا پایگاه یافتهاند، دین خدا را در زمین چیره گرداند؛ سوم اختلاف مذهبی میان مسلمانان را از میان ببرد و دین صحیح خداوند را آنگونه که در روزگار رسول بود، تقریر کند؛ و چهارم مسلمانان را که از پیروزی بر دشمنانشان در جنگ بازماندهاند، پیروز سازد. شناخت شرایط اجتماعی و سیاسی دوران ابن عربی، نشان میدهد چقدر این اهداف با نیازهای سیاسی حکومت وقت هماهنگ بوده است.”
وی در ادامه مینویسید: “همچنین، محمد هاشم آصف، ملقب به «رستم الحکما» در تاریخ خود یاد میکند که ملامحمد باقر مجلسی، محدث نامبردار شیعی، در دیباچه برخی کتابهایش «به دلایل و براهین آیات قرآنی، حکمهای صریح نموده که سلسلۀ جلیلۀ ملوک صفویه، نسلاً بعد نسل، بیشک به ظهور جناب قائم آل محمد خواهد رسید.» آصف میگوید خواندن این نوع نوشتهها سلطان حسین را از «جادۀ جهانبانی و شاهراه خاقانی بیرون و در طریق معوج گمراهی وی را داخل و به افسانههای باطل بیحاصل او را مغرور و مفتون» نمود و «بازار سیاستاش را بیرونق و ریاستاش را ضایع مطلق» کرد و در نهایت به زوال حکومت صفوی و تباه شدن ملک ایران به دست محمود افغان انجامید.”
ودرادامه: “در کنار سابقۀ بلند مهدویتباوری و دعوی آخر زمانی، باید در دوران جدید از دیانت بهائی یاد کرد که با ادعای «باب» امام زمان بودن محمد علی باب آغاز شد و سپس به ادعای مهدویت انجامید و با بهاءالله به تأسیس دین تازهای منجر شد. اخر زمانیها، در نگاهی کلی، در میان متألهان و فقیهان و روحانیان بلندپایه، موقعیتی معتبر ندارند. هرچه آخر زمانیها تصویر دقیقتر و پیشبینی جزئیتر از پایان جهان به دست دهند، اعتبار خود را بیشتر به مخاطره انداختهاند. معمولاً نهاد رسمی روحانیت و مرجعیت دیدگاهی مبهم دربارۀ تاریخ دقیق آخر زمان دارد و به آخر زمانیهای پرشور چندان اعتنا نمیکند و دعاوی آنان را در بسیاری موارد رد میکند. کتابهای آخر زمانیها، یا از سوی عالمان دینی نادیده گرفته میشود یا نفی و طرد میگردد. به دشواری میتوان عالمی محقق و معتبر را یافت که کتابی بنویسد دربارۀ اینکه جهان در آستانۀ پایان است.۳۹ نوشتههای آخر زمانیها را معمولاً ناشران معتبر چاپ و پخش نمیکنند. معمولاً نثر آنان بد، زمخت و پر از خطاهای دستوری است. آنها مدام در معرض رسواییاند؛ زیرا پیشبینیهایشان مدام غلط از آب درمیآید.”