آیت الله سید حسین فضل تنها مرجع لبنانی ساکن بیروت، در روزهای گذشته در بیمارستانی در این شهر بدرود حیات گفت. مرگ او نه تنها به خاطر ملیتش بلکه به خاطر آرا و نظرات بعضا جنجالی و همچنین نقش آفرینی سیاسیاش در لبنان وهمچنین حمایتها و اختلافاتش با حزب الله و جمهوری اسلامی موجب بحثهای فراوانی در بین رسانههای دنیا شد.
این مرجع شیعه متولد سال 1935 در شهر نجف عراق و از خانوادهای روحانی بود. پدر او از مراجع زمان خود بود و عمویش یکی از مدرسین به نام حوزه ی نجف محسوب میشد و فضل الله نزد او شاگردی کرده بود. اما در میان اساتید او مرحوم آیت الله خویی از مراجع تاثیر گذار و بسیار مهم محسوب میشد. سید حسین فضل الله پس از اتمام تحصیلات در نجف در سال 1966 به لبنان مهاجرت می کند و با مرگ مراجع بزرگی نظیر آیت الله خمینی، آیت الله خویی، آیت الله گلپایگانی و آیت الله اراکی در اواخر دههی 80 و شروع دههی 90 میلادی با انتشار رسالهی علمیهای به جرگهی مراجع تقلید میپیوندد.
از آراء فقهی به جا مانده از او می توان حلیت گوش سپردن به آواز زنان، و حرام بودن عملیات انتحاری در مناطق غیر نظامی اشاره کرد. همچنین اعتراض و تکفیر او به خاطر تشکیک در موضوع شهادت دختر پیامبر اسلام و همسر امام اول شیعیان یکی از پر سروصدا ترین وقایع حوزههای علمیه در قم بود.
علی اشرف فتحی، طلبه و روزنامه نگار در وبلاگ خود “تورجان” در باره واکنشها به این اظهار نظر اینگونه مینویسد: در پی این اظهار نظر، موجی از بیانیه های علمای قم در محکومیت تشکیک در شهادت حضرت زهرا آغاز شد و آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی شاگرد برجسته فقهی آیت الله العظمی خویی با اعلام راه پیمایی در روز سوم جمادی الثانی، خواهان تبدیل فاطمیه به عاشورایی دیگر شد.آیت الله العظمی وحید خراسانی نیز به این راه پیمایی پیوست و علاوه بر این دو مرجع، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نیز که اکنون کهنسال ترین مرجع تقلید حوزه علمیه قم است، در چنین روزی تصمیم به راه پیمایی به سمت حرم گرفت. مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی نیز هر ساله با صدور بیانیه ای خواهان رونق گرفتن عزاداری ایام فاطمیه می شد و خود نیز با وجود بیماری یک بار در راه پیمایی دیگر مراجع شرکت کرد.”
در کنار نوآوریها و جنجالهای فقهی، او نقشی پر رنگ در صحنهی سیاسی لبنان پس از مفقود شدن امام موسی صدر بازی کرد. او با وقوع انقلاب ایران در صف حامیان این انقلاب درآمد و با تاسیس گروه حزب الله لبنان توسط ایران در سال 1982 از حامیان این گروه نیز شناخته میشد. او علی رغم اختلافات با حزب الله و جمهوری اسلامی از این دو حرکت اسلامی دفاع می کرد و سعی نداشت عاملی برای تضعیف این حرکت شیعی در منطقه شود.
اما سرمنشا اختلافات او با جمهوری اسلامی و حزب الله پس از مرگ آیت الله خمینی شروع شد. با مرگ آیت الله خمینی، در ایران علی خامنه ای به جایگاه ولایت فقیهی رسید. این جایگاه برای خامنهای از نظر فضلالله جایگاهی گزاف بود. او در مصاحبه ای با محمد جواد اکبرین که بعد از مرگش در وبسایت جرس منتشر شد در این باره میگوید: “بحث من مرجعیت ایشان نبود، اصل فقاهت ایشان بود؛ اطلاع دارم که در برخی از امور تا اواخر عمر امام خمینی مقلد بودند و حتی در بحث موسیقی هم پیرو و مبلغ نظر آیت الله منتظری بودند (که نظر ما هم هست؛ یعنی حرمت برخی مصادیق موسیقی تابع محتوای لهو آن است نه آهنگ آن) خوب کسی که تا چند وقت پیش مقلد است ناگهان فقیه می شود؟”
البته این تنها اختلاف او با حزب الله نبود و قائل نبودن او به دولت اسلامی در لبنان و جایز ندانستن ترویج انقلاب اسلامی از دیگر این اختلافها بود.
همچنین اکبرین که شاگرد او نیز محسوب میشود از انتقاد شدید فضل الله در رابطه با برخورد با آیت الله منتظری خبر میدهد در حدی که این برخوردها را لکه ننگی در دامن جمهوری اسلامی توصیف میکند.
مرگ این مرجع لبنانی، موجی از پیامهای تسلیت را از ایران به دنبال خود داشت. از رییس دولت و رییس مجلس و وزیر خارجهی ایران تا روسای سابق جمهور، رهبران مخالفان دولت، مراجع ساکن قم، بیت مرحوم آیت الله منتظری و روشنفکرانی نظیر محسن کدیور در پیامهایی به اظهار تاسف در این زمینه پرداختهاند.