اسلام ذاتا به سینما احتیاج ندارد

نویسنده
یوسفعلی میرشکاک

» حرف دیگر/ بحث هفته

گزیده سخنان یوسفعلی میر شکاک در نشست سینمای دینی:

” اسلام ذاتا به سینما احتیاج ندارد. اگر اسلام ذاتا یا عرضا به سینما احتیاج داشت، حضرت حق، ملائکه مقرب و آقا رسول‌الله حتما فکری برای سینما می‌کردند و به نوعی به این حوزه وارد می‌شدند.

برای تعریف و کند و کاو در عنوان سینمای دینی باید در ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که آیا همه چیز ما دینی است که خواهان سینمای دینی هستیم؟ آیا ما توانسته ایم همه چیز را دینی کنیم که محکم به واژه سینمای دینی چسبیده ایم؟

من نمی دانم این چه فضایی است که تلویزیون ما نمی تواند دینی باشد اما می خواهیم سینمای دینی داشته باشیم؟ و باز نمی دانم چرا به جای غنی سازی رسانه ملی خودمان از محتویات ارزشمند دینی به مثل «آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هیچی» می رسیم. ما در حالیکه در نهج البلاغه از بیان شفاهی فرمایشات حضرت علی (ع) به مالک اشتر حتی به صورت شفاهی نیز ممیزی می کنیم و حالمان کمی از بیان آن دگرگون می شود چطور می توانیم داعیه داشتن سینمای دینی داشته باشیم.

سینما امری متکثر و چند پاره است، اگر قرار بود رسانه‌ای را دینی کنیم، با توجه به یکپارچه بودن انسان‌ها و عوامل تلویزیون و صدا و سیمای‌مان، مطمئنا امکان تلویزیون یا رسانه دینی بسیار محتمل‌تر از امکان سینمای دینی است. تلویزیون را که راحت‌تر از سینما می‌توان دینی کرد. چرا نمی‌خواهیم تلویزیون دینی باشد و همواره از سینمای دینی حرف می‌زنیم؟

اصولا نمی دانم می خواهیم با این عناوین چه کنیم، آیا به هر چیزی که عنوان «دینی» را بچسبانیم آن مقوله دینی می شود؟ من در ساده ترین شکل ممکن معتقدم محال است که معیشت شما دنیوی باشد اما در عین حال انتظار داشتن سینمای دینی را هم داشته باشید. در جامعه‌ای که یک اتومبیل در آن بیش از یک میلیارد تومان قیمت دارد، در جامعه ای که 8 میلیون بیکار در آن هستند، در جامعه ای که کارتن خواب ها هروز افزایش می یابند، در جامعه ای که آمار طلاق آن با آمار ازدواج آن تفاوت های بسیاری با هم دارند، آیا می توانیم با زور عنوان برگزاری این جشنواره و آن جشنواره داعیه داشتن سینمای دینی داشت؟

سینمای دینی به هیچ عنوان در جامعه شکل واقعی به خود نمی گیرد. اصلا من می خواهم کمی به ماجرا در فرض محال خود خوش‌بینانه نگاه کنم و بگویم که در حال حاضر ما با نمایش و اکران صد فیلم توانسته ایم سینمای دینی تولید کنیم، اما یک سوال! آیا می توانیم با همین صد فیلم در مقابل چندین هزار تولید سینمایی هالیوود و بالیوود و کمپانی های دیگر سینمایی ایستادگی و به موفقیت دست پیدا کنیم؟

مطمئن باشید اگر غرب سینما نداشت با بمب هسته ای هم نمی توانست فرهنگ و تمدن های دیگر را منحل کند. سینما صورت تکنیک است و تکنیک یک حوالت است که کل زمین را تبدیل به دهکده جهانی می کند تا همه بفهمند از آدمیزاد دم بریده و اهریمن زده بداند که کاری بر نمی آید و آن وقت موعود ظهور خواهد کرد.

حتم داشته باشید آمریکا به ما در هیچ شرایطی رحم نمی کند حتی اگر با این کشور صد در صد هم کنار بیاییم او بازهم به ما حمله ور خواهد شد. پس بیاییم با مطرح کردن حرف های اصلی سرمان را با عناوینی چون سینمای دینی گرم نکنیم. فقط این نکته را بدانید هر مخاطبی هر وقت خواهان دیدن سینمای دینی و اخلاقی باشد و فقط و فقط هم به این فیلم توجه کند آنگاه می توان از سینمای دینی حرف زد دیدگاهی که فعلا به هیچ عنوان امکان تحقق آن وجود ندارد.

حضرت امیرالمومنین (ع) جایی که به طور جدی مته به خشخاش گذاشته، فقط و فقط در «عدالت» است و با وجود این بی‌کاری‌ها، فحشا، اضطراب‌ها و آمار زیاد جنایت و طلاق و… نمی‌شود با شعار و حرف و کنگره و جشنواره‌های جنبی و غیرجنبی به سینمای دینی رسید. آیا از قرن چهارم قمری تا کنون توانسته‌ایم جامعه را دینی کنیم؟ آیا می‌شود از یک پیکره واحد، یک جزء یا بخش را دینی کرد و گفت جامعه دینی شده است؟

ما لباس‌هایمان را از دست داده‌ایم و برهنه شده‌ایم، معماری‌مان از دست رفته، مناسبات اخلاقی‌مان تباه شده و با این حال به برخی امام‌زاده‌ها چسبیدیم و برای خود کسب وجهه می‌کنیم. ذات سینما همین چیزی است که امروز به ما رسیده، همین سینما است که این لباس و معماری و مناسبات اخلاقی را برای ما آورده و این‌ها در ذات سینما وجود دارد. اگر غرب سینما نمی‌داشت با بمب هسته‌ای هم نمی‌توانست کشورهای جهان را زیر سلطه خود درآورد.

امام خمینی(ره) می‌فرمود ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم، بر خلاف عده‌ای که از این حرف نتیجه می‌گیرند که امام تعرضی به سینما نداشته‌اند، من فکر می‌کنم او با بیان اینکه ما با فحشا مخالفیم اتفاقا به ذات سینما تعرض می‌کرد. حرف امام به این معنا است که اگر قلب ماهیت ممکن است، ما با سینما موافقیم.