خشونت و مفاهمه

مرتضی سیمیاری
مرتضی سیمیاری

حادثه اخیر در دبستانی در ایالت کانتیکت امریکا و نیز پیش از ان حادثه ای مشابه در یک سینما در ایالت کلورادو نشان داد خشونت فقط در اسلام رادیکال تئوریزه نشده است و خشونت فراتر از مرزهای عقیده نژاد مرام و مذهب قرار دارد.

از خشونت نهادینه شده نسبت به زنان و کودکان در افریقا و اسیا تا خشونت های سازمان یافته دولتی در سوریه و نیز بسیاری حوادث از این دست و حتی برخی مانند قتل در محله سعادت اباد تهران نشان می دهد چه خشونت سیاسی و چه خشونت ناشی از تعاملات اجتماعی از ضد ارزش هایی منشا میگیرد که در پشت ان موجی از تحقیر و سرکوب خواسته های مدنی و قانونی قرار دارد.

در واقع تحقیر شدن و توجیه نشدن نیاز ها تنفری را ایجاد میکند که تبدیل به عقده های و گره های روانی می گردد که از دل ان میتواند یک قتل خانوادگی را سازماندهی کند و یا انقدر مقدس می گردد که فرقه سازی می کند و گروهی تروریستی را توجیه بکند که مثال ها در این زمینه بسیار است فرقانی ها، برخی طرفداران اراء شریعتی، طالبانیست ها گروهک منافقین و… بسیاری از این دست شاهدی بر این ماجرا می باشد.

1- خشونت های اخیر در جهان نشان داد که فقط ادیان نیستند که خشونت می افرینند بلکه سکولار ها نیز میل به خشونت دارند در واقع هر کجا گفتگو به پایان برسد خشونت اغاز می شود و نخستین واکنش انسان پس از گفتگو تصرف است. اگر مفاهمه بین افراد ایجاد نشود انسان ها به جان یکدیگر می افتند به قول هابز گرگ انسان فعال می گردد. اگر مفاهمه به وجود اید خرد به سراغ افراد میاید و الا فاجعه هیروشیما و اشوویتس و… همواره انسان ها را تهدید می کند.

2- مهندس بازرگان در دفاعیه خود می گوید ما اخرین گروهی هستیم که قانونی عمل می کنیم یعنی انکه ما اهل گفتگو هستیم بعد ما افرادی روی کار می ایند که اهل مبارزه قانونی نیستند ترجمه این حرف ان است که مبارزه مسلحانه و خشونت گرایی ترویج می شود. تفسیر من این نیست که بازرگان جونان را تشویق کرد که حالا که انسداد هست دست به اسلحه برده شود بلکه او می گوید که راه گفتگو را نباید بست که مفاهمه خشونت را کنترل میکند.

حذف اصلاح طلبان همواره راه خشونت گرایان را هموار می کند زیرا اصلاح گران اهل مفاهمه هستند و مهارت گفتگو را تقویت می کنند اصلاح گران ابزار اجبار و زور را کنترل میکنند تا به تعبیر امیر المونین افراد بدون لکنت با قدرت حرف بزنند. وقتی تبادل ارا صورت بگیرد تحقیر به جامعه راه نمی یابد و خشونت تئوریزه نمی شود

از سویی گفتگوها و اراء درون جامعه باید ترجمه صحیح گردد مثلا در مصر امروز اسلام گرایان لیبرال خواسته های مردم را برای نظامیان ترجمه میکنند در ترکیه نیز حزب حاکم فعلی به عنوان یک حزب اعتدال گرا همین نقش را دارد اما متاسفانه جای این جریان در ایران خالی است. اگر مفاهمه در جامعه صورت نگیرد خشونت دائم در جامعه باز تولید می شود و دور باطل ایجاد میکند و بحران های اجتماعی دائما از درون سر ریز می شود. حل مسئله خشونت در هر جامعه ای به میزان تمایل طرفین درگیر به گفتگو و مفاهمه و ترجمه صحیح از ان بستگی دارد و الا در پایان هر گفتگوی جنگ اغاز می گردد.