از روحانی چه انتظاری داریم؟

آرش بهمنی
آرش بهمنی

سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد٬ چندان مورد توجه حامیان وی قرار نگرفته است. شماری از حامیان روحانی در شبکه‌های اجتماعی سخنرانی وی را مطلوب ارزیابی نکرده‌اند. همین مساله موجب شده است که انتقادهای زیادی از سخنرانی روحانی صورت گیرد.

از این دست واکنش‌ها نسبت به سخنرانی روحانی در شبکه‌های اجتماعی بسیار می توان یافت. اگرچه حسن روحانی ـ- و اساسا هر فرد دیگری ـ- می‌توانست در مجمع عمومی سازمان ملل٬ بهتر از این صحبت کند،  اما نباید فراموش کرد که بخش نه چندان کوچکی از توقعاتی که از روحانی برای سخنرانی در مجمع عمومی وجود داشت٬ ناشی از جوسازی رسانه‌های حامی او از سویی و بالا بردن سطح توقعات از او توسط برخی از حامیانش در شبکه‌های اجتماعی از سوی دیگر ارزیابی می شود.

برای تحلیل سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد٬ باید به چند نکته توجه داشت. نخست آنکه نباید فراموش کرد حسن روحانی٬ رییس‌جمهور دوران پسا جنبش سبز است. او موفق به عبور از فیلتر شورای نگهبانی شده که به افرادی نظیر اکبر هاشمی رفسنجانی٬ علی‌رضا زاکانی و … اجازه حضور در رقابت انتخاباتی را نداد؛ نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست‌جمهوری در سال ۸۸ که برای جمهوری‌اسلامی اهمیت بسزایی داشت.

حسن روحانی خود نیز نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی٬ رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مسوول پرونده هسته‌ای ایران بوده است؛ سوابقی که بسیاری از آن‌ها حتی پس از سال ۸۸ نیز ادامه پیدا کرد. وی حتی در ۲۵ بهمن ماه سال ۸۹ نیز علیه جنبش سبز و تظاهرات اعتراض‌آمیز حامیان آن٬ موضع گرفته بود. طبیعتا با این سوابق٬ نمی‌توان از چسبندگی روحانی به حاکمیت و سطوح فوقانی آن چشم‌پوشی کرد.

از سوی دیگر نباید فراموش کنیم که در دوران تبلیغات انتخاباتی نیز٬ حسن روحانی جز در موارد معدود و محدودی٬ کمتر سخن از مطالبات دموکراسی‌خواهان به میان آورد. او به طور مشخص علقه‌ای به جنبش سبز ندارد و آن‌گونه که می‌توان از سخنان و رفتارهای او دریافت کمتر علاقه‌ای به مطالبات دموکراسی‌خواهانه دارد. این مساله در چینش کابینه او نیز به خوبی مشهود است.

مساله‌ی دیگری که وجود دارد٬ این است که توجه کنیم حسن روحانی به عنوان رییس دولت جمهوری‌اسلامی در این نشست حضور پیدا کرد و طبیعتا در این سمت٬‌ وی بیان‌کننده‌ی مواضع رسمی جمهوری‌اسلامی خواهد بود که بسیاری از آن‌ها نیز توسط وی وضع نشده است.

اگر قرار باشد که با توجه به این پیش‌زمینه سخنرانی روحانی را مورد بررسی قرار دهیم٬ می‌توان گفت که وی نه تنها سخنرانی ضعیفی را انجام نداده٬ ‌بلکه نسبتاً٬ به خوبی هم سخن گفته است. با وجود آنکه بخش اعظمی از سخنرانی روحانی٬ شعارهایی بود که پیش از این نیز توسط دیگر روسای جمهور ایران در سازمان ملل ایراد شده بود٬ اماوی در بخش کوتاهی از سخنان خود آمادگی رسمی دولت خود را برای دیدار با باراک اوباما اعلام کرد٬ و خواستار حل مشکلات هسته‌ای شد و حتی این مساله را به نفع منافع ملی ایران توصیف کرد.

فضایی که پیش از سخنرانی روحانی وجود داشت -ـ مبنی بر ملاقات با باراک اوباما و دیدار مسوولان جمهوری‌اسلامی با مسوولان آمریکایی ـ- بیش و پیش از هرچیز ناشی از فضاسازی رسانه‌ای بود. علاوه بر جوی که چه در ایران و چه در آمریکا از سوی مخالفان چنین دیداری وجود داشت٬ مقام‌های رسمی هر دو کشور هم اعلام کرده بودند برنامه‌ای برای این ملاقات وجود ندارد.

به نظر می‌رسد که در فضای ایجاد شده پیرامون سخنان و کنش‌های احتمالی روحانی٬‌خوش بینی مفرطی وجود داشته است. بالا بردن سطح مطالبات از روحانی و دولت وی٬ توسط برخی از حامیان حزبی و رسانه‌ای وی٬ باعث شده است که برخی روحانی را در جایگاهی مشابه خاتمی و یا حتی میرحسین موسوی تصور کنند.

این برداشت و تصور از روحانی٬ به طور مشخص هیچ ارتباطی با واقعیت وجودی وی ندارد. روحانی نه تنها خاتمی و موسوی نیست٬ بلکه حتی هاشمی‌رفسنجانی پس از انتخابات هم نیست. بالا بردن سطح انتظارات از روحانی٬ نه تنها می‌تواند باعث شود که وی و دولت‌اش به مشکل بر بخورند٬ بلکه حتی باعث ناامیدی و سرخوردگی حامیان وی نیز خواهد شد.

این اشتباهی است که پیش از این در دولت سیدمحمد خاتمی نیز رخ داده بود. حامیان حزبی خاتمی در رسانه‌ها٬ تصویری غیرواقعی از وی ایجاد کرده و به این شکل سطح مطالبات از وی را بالا برده بودند؛ مساله‌ای که در نهایت موجب شد بخش زیادی از حامیان وی از او ناامید شوند و در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ شاهد در پیش گرفتن سیاست تحریم انتخابات از سوی بخش بزرگی از روشنفکران باشیم.

این اتفاق در حال حاضر نیز توسط برخی از حامیان حزبی روحانی در حال رخ دادن است. سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل و سرخوردگی از آن٬ می‌تواند زنگ خطری در همین زمینه باشد. اتفاقی که باید خیلی سریع جلو آن را گرفت.