خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، مراسمی با عنوان “رونمایی از کتاب رهبر احیاگر” برگزار کرده که در آن تمجیدها و ستایشهای جدیدی از سیدعلی خامنهای صورت گرفته است.
این خبرگزاری ضمن معرفی کتاب مزبور از قول نویسنده آن؛ شیخ نعیم قاسم، که جانشین دبیر کل حزبالله معرفی شده، نوشته: “امام خامنهای هدایت این امت را با یک سیستم جهادی بر عهده دارد. هیچ کتاب کاملی درباره ایشان وجود ندارد. بیشتر کتابهایی که درباره امام خامنه ای نوشته شده به این صورت است که بیانات او را جمع آوری کردهاند یا بیانات را به عناوین مختلفی تنظیم میکنند. اما من مایل بودم که در این کتاب امام خامنهای را با شخصیت متفکرش که احیاگر در اسلام است، معرفی کنم. من به کل افکار ایشان ورود نکردم بلکه به افکار احیاگر وی پرداختم.”
او به نحوه حکومت خامنهای در ایران هم اشاره و اضافه کرده: “امام خامنهای سیستمی را برپا کردند که مردم حق انتخاب دارد. این مسئله نشان داد که مسلمانان باید بتوانند اسلام را به شیوهای بهتر معرفی کنند.”
در همین جلسه سرتیپ پاسدار حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران نیز طی سخنانی در مناقب رهبر جمهوری اسلامی گفت: “بسط شخصیت فکری رهبر انقلاب کار بسیار مشکلی است؛ رهبری و اندیشههای ایشان تراکم تجربیات عمیقی در تاریخ اسلام بخصوص در سالهای بعد از انقلاب اسلامی بوده است. شخصیت رهبر انقلاب را که مشاهده میکنیم احساس میکنیم که تجلیگاهی از جلوههای نورانی نبوی هستند و در واقع تجلیاتی از آن روح بلند و پرمعنای شخصیت پیامبر اکرم در شخصیت این رهبر بزرگ نیز متلجی شده است.”
سلامی اضافه کرد: “وقتی اندیشههای سیاسی رهبر انقلاب را مطالعه میکنیم به وضوح میبینیم که صولت علوی و هوشمندی امیرالمومنین را در عبور از فتنههای داخلی و خارجی نیز دارا هستند. البته ایشان همان حکمت، تدبیر، حلم و صبوری امام حسن (ع) و همچنین شجاعت و صلابت و روحیه عاشورایی امام حسین (ع) را نیز دارا هستند.”
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران همچنین با تاکید بر آنچه که ترویج اندیشههای خامنهای مینامید، اعلام کرد: “توصیف و ترویج این اندیشهها نسخه سعادت همه جهان است.”
گرچه مدح و ستایش سیدعلی خامنهای در میان مسئولان حکومت جمهوری اسلامی چیز جدیدی نیست، اما افزایش این “مدایح و ثنایا” در هر زمانی معمولا معنی ویژهای دارد.
همین چند روز پیش بود که آیتالله علمالهدی، کسانی را که با رهبر جمهوری اسلامی زاویه دارند مرتد دانست و تاکید کرد: “افرادی که حزب تشکیل میدهند تا با آن با رهبری زاویه پیدا کنند اینها همان بنیامیه زمان هستند و همان افرادی هستند که به گفته امام باقر (ع) مرتد هستند.”
پیش از او هم یکی از فقهای شورای نگهبان اعلام کرده بود که خامنه ای حتی اگر اشتباه هم بکند از جانب خداوند «اجر» خواهد داشت: “در زمان ما اگر مقام معظم رهبری حکمی فرمودند، کسی نمیتواند بگوید من آن را قبول ندارم چرا که بنا به فحوای این روایات، حکم خدا را کوچک شمرده است. دقت کنید ما نمیگوییم، فقیه معصوم است. معصومین، همان ۱۴ نفر علیهم السلام هستند. فقیه، حتی ممکن است اشتباه بکند اما مسأله این است که حکم خدا رعایت شود و مورد استخفاف قرار نگیرد. در بعضی روایات هست که اگر فقیه اشتباه کرد، خداوند یک اجر برای او در نظر میگیرد و اگر اشتباه نکرد اجر او مضاعف خواهد بود چرا که او تلاش میکند دستورات الهی مورد اطاعت قرار گیرد.”
همچنین در اوایل تیرماه نیز حجتالاسلام علی سعیدی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران، با تاکید بر اینکه مشروعیت خامنهای از جانب خداست و مردم تنها میتوانند در مقبولیت او نقش داشته باشند، گفته بود: “باید همطرازی اختیارات ولیفقیه با امام معصوم در جامعه را بپذیریم همانطور که همطرازی در ماموریتها نیز برقرار است و همسانی در تبعیت نیز ضرورت دارد.”
از آنجا که شدت گرفتن این ستایشهای غلوآمیز در روزهای بعد از توافق هستهای است به نظر میرسد بتوان آن را نشانه بحرانی دانست که پشت صحنه سیاست در ایران جریان دارد و “سازش” ولی فقیه با غرب را دچار تردید می کند.
عقب نشینی آیت الله خامنهای و سیاست نرمش قهرمانانه او از همان ابتدا موجب نگرانی برخی هوادارانش بود. در اردیبهشت ماه گذشته حجتالاسلام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات، طی سخنانی در مدرسه حقانی قم، گفته بود: “دشمن فتنه بزرگتری از فتنه ۸۸ را برای ایران اسلامی برنامهریزی کرده است.” او تاکید کرده بود: “ما دلواپسیم زیرا مذاکرات از ابتدا در اسلام با پایه مناسبی بنا نگذاشته شده و این حقیقت به خوبی در تاریخ اسلام قابل مشاهده است.”
همین نگرانیها از مذاکره با امریکا باعث شد که حتی یکبار حسن روحانی به شیوه معمول مسئولان حکومت جمهوری اسلامی به مشابه سازی تاریخی با صدر اسلام بپردازد و بگوید: “در شب تاسوعا […] امام حسین(ع) خیمهای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛ امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید، اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همینرو در آن شب، ساعتها با عمر سعد مذاکره کرد، تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود.”
یکروز بعد از آن حسین شریعتمداری، نماینده سیدعلی خامنهای در روزنامه کیهان به استفاده روحانی از عبارت مذاکره برای اسطوره تاریخی شیعیان اعتراض کرد و نوشت: “باید از جناب آقای روحانی پرسید که آیا گفتوگوی حضرت امام حسین علیهالسلام با دشمن از این نوع بود؟ و حضرت میخواستند امتیازی به عمرسعد بدهند! و در مقابل از او امتیازی بگیرند؟! چه کسی میتواند انکار کند که گفتوگوی سیدالشهداء علیهالسلام با سران شرک و نفاق از نوع نصیحت و دعوت آنان به صراطمستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و پلیدی بود، نه آن که حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد، یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!”
نارضایتی از مذاکره در حدی بود که خامنهای بارها از بدبینیاش به مذاکره سخن گفت و به همین دلیل بود که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی، از هواداران سرسخت سیدعلی خامنهای اعلام کرد: “کل این نشستها دلواپسی دارد. اگر حرف آقا در این قصه درست درنیاید که به این مذاکرات خوشبین نیستم، بایستی با ولی خداحافظی کرد. […] اگر ولی، ولی است نباید بروید پشت صحنه بگویید، درست است که آقا گفتند ولی ما هم به هرحال حرفی داریم و تحت لوای فرمایشات حضرت آقا کار خودتان را کنید. باید دلواپس و نگران باشیم.”
هیاهوی اخیر بر سر ادامه مقابله با دشمنان و مستکبران را نیز باید با همین نارضایتیهای پشت صحنه تصویر کرد. به نظر می رسد که رهبرجمهوری اسلامی اکنون دچار همان بحرانی است که حکومت ایران پس از پذیرش قطعنامه 598 دچارش شده بود.