تعداد جلسات دادگاه پرونده کهریزک به عدد 6 رسید و هفتمی هم در همین هفته برگزار خواهد شد. جلسات دادگاه همچنان غیرعلنی است و پس از آنکه مرتضوی و حیدریفر در گفتوگو با خبرنگاران مواردی را علیه شاکیان عنوان کردند، از رییس دادگاه تذکر گرفتند. این تذکر فقط مرتضوی را از ارتباط با رسانهها منصرف کرده اما حیدریفر همچنان با شاکیان و وکلایشان جدال رسانهای خود را ادامه میدهند. گویا این دو قاضی تعلیق شده، هر دو از برگزاری جلسات دادگاه خسته شدهاند، چرا که مرتضوی درخواست فرصت برای مطالعه پرونده کرده ولی حیدریفر گفته دادگاه باید تاکنون به پایان میرسید.
شهود اگر نیایند جلب میشوند
در جلسه ششم کار به حضور مقاماتی مانند محمود سالارکیا، معاون دادستان تهران در امور نظارت بر زندانها به عنوان شاهد هم رسید و احتمال حضور دری نجفآبادی، وزیر اطلاعات و دادستان کل کشور پیشین؛ محسنیاژهای، دادستان کل کشور و پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی هم می رود.
میر مجید طاهری، وکیل روحالامینی در این زمینه توضیح داده که “هنوز تعداد زیادی از شهود از جمله افرادی که در دادسرای نظامی بودند نیامدند و مطالب خود را نگفتند.”
او در پاسخ به این سئوال که آیا دادگاه با شهود معرفی شده از سوی روحالامینی یعنی محسنیاژهای، درینجفآبادی و پورمحمدی موافقت میکند یا خیر، گفته: “حضور شهود مربوط به دادگاه است و ما اصلا نمیدانیم که آنها احضار شدهاند یا خیر، ولی شهود دیگر ما در دادسرای نظامی احضار شدهاند. دادگاه طبق قانون میتواند شهود را احضار کند و اگر هم شاهد در دادگاه حاضر نشود دادگاه میتواند شاهد را جلب کند.”
مرتضوی هر وقت دلش بخواهد حرف میزند!
آن طور که خبر میرسد سعید مرتضوی که سالها سابقه قضاوت و دادستانی تهران را در کارنامه دارد، در تمام جلسات دادگاه از موضع بالا برخورد و چه در جلسات دادگاه و چه در گفتوگو با رسانهها اتهامات زیادی را متوجه شاکیان کرده است. او در یکی از جلسات بر سر محمد صالح نیکبخت، وکیل خانواده کامرانیفر فریاد کشید و گفت او وکیل بسیاری از چهرههای مخالف نظام بوده که توسط مرتضوی محکوم شدهاند و اکنون میخواهد انتقام بگیرد.
نیکبخت در مورد این جلسه چنین روایت کرده است : “ آقای مرتضوی فکر میکند هنوز دادستان تهران است و هر موقع دلش بخواهد حرف میزند و با تذکر قاضی هم مواجه میشود. برخی هم لایحهشان را نمیخوانند و میآیند در دادگاه گیر میکنند.”
او با اعلام اینکه خانوادههای جانباختگان کهریزک از دادرسی راضی هستند، درباره علت نارضایتی مرتضوی میگوید: “ مرتضوی به دلیل اینکه دادگاه طبق مزاج وی حرکت نکرده، ناراضی است.”
وکیل مدافع روحالامینی هم راضی است و درباره اعلام نارضایتی متهمان میگوید: “ما از روند دادرسی راضی هستیم و من در حال حاضر فکر میکنم که بیشتر طرف مقابل ما از روند ناراضی باشد که این هم به دلیل این است که کیفرخواست مورد رضایت آنها نیست، زیرا اتهام را متوجه آنها میکند و یک تقابل بین دادسرا و متهمان ایجاد شده است.”
تلاش برای غرق نشدن
درخواست مهلت مرتضوی برای مطالعه پرونده هم با واکنش شاکیان مواجه شده است. عبدالحسین روحالامینی گفته است: “مگر در این شش ماه آقای مرتضوی فرصت مطالعه نداشتهاند که در حال حاضر میخواهند پرونده را مطالعه کنند؟ مگر همین زمان در اختیار ما نبود و ما نتوانستیم پرونده را مطالعه کنیم؟”
او با بیان اینکه “ الغریق یتشبث بکل حشیش” اضافه کرده: “آدم در حال غرق شدن برای نجات خود به هر چوب و تختهای دست میاندازد اما فایدهای ندارد زیرا در نهایت غرق میشود.”
عصای مرتضوی: دادستانی قانون را مسخره کرده
علیاکبر حیدریفر، دادیار سابق ویژه امنیت دادسرای تهران که خبرگزاری مهر او را “عصای مرتضوی” نامیده است، در جلسات پیش مدعی در اختیار داشتن ۱۰ عکس از فیسبوک شد که محسن روحالامینی و امیر جوادیفر را در تظاهرات پیش از ۱۸ تیر ۸۸ نشان میدهد تا به این وسیله ادعای اولیای دم را مبنی بر عدم حضور فرزندانشان زیر سئوال ببرد.
پدر محمد کامرانی دیروز در این زمینه عنوان کرد که “ حیدریفر در خصوص موضوع عکس قربانیان در اغتشاشات بیراه می گوید و تاکنون عکسی به دادگاه ارائه نکرده است.”
وکیل خانواده جوادیفر هم درباره عکسهایی که حیدریفر به آنها استناد میکند، گفته است: “هیچ کدام از عکسها ارائه نشده و اینها کذب محض است. آقای جوادیفر در هیچ یک از راهپیماییها حضور نداشته است.”
اما حیدریفر این بار هم ادعای خود را در مورد عکسها تکرار و دادستانی را هم متهم کرد که از شرح وظایفش خارج شده است: “وظیفه دادستانی و نماینده دادستان در دادگاه دفاع از کیفرخواست است. علیرغم این موضوع در جلسه قبل شاهد بودیم نماینده دادستان در قالب تقدیم لایحه دفاعیه دادستانی اقدام به تغییر مفاد کیفرخواست صادر شده علیه قضات کرد. این کار هیچ توجیه قانونی ندارد به غیر از سخره گرفتن و ملعبه دست قرار دادن قانون. دادستان حق ندارد کیفرخواست صادر شده علیه متهم را در مرحله دادگاه تغییر دهد.”
این قاضی تعلیق شده که سابقه هفتتیر کشی در پمپ بنزین را هم دارد، ادامه داده: “در این ادعانامه حضور در اغتشاشات به منزله جرم مشهود تلقی نشده است. همچنین حق دستگیری برای ماموران قائل نشده و هیچ اعتباری برای گزارش وزارت اطلاعات و ناجا قائل نکرده اند. تعریف جرم مشخص است و موثق بودن گزارش پلیس و وزارت اطلاعات به تشخیص قاضی است و نمیشود به طور مطلق گزارش را غیر معتبر تلقی کرد. اغتشاش در حضور ماموران و اقدامی سازماندهی شده اگر جرم غیرمشهود در نظر گرفته شود نقض قانون است.”
او مدعی است که بخشی از گزارش سازمان بازرسی کل کشور به صورت “گزینشی” انتخاب شده و به عنوان شهادت مصطفی پورمحمدی به ادعانامه اضافه شده است.
اظهارات جالب توجه 6 جلسه گذشته
توضیحات
از نظر هواخوری و محیط باز یک میدان بزرگ که سطح آن آسفالت و اطراف آن نیز گلکاری میباشد که باتوجه به هوای مطبوع و تمیز آن محیط بسیار مناسب برای هوا خوری زندانیان میباشد.
مسعود علیزاده، یکی از حاضران در کهریزک: دو زندانی سابقه دار مسئول بودند که ما را لخت کنند؛ باید جلوی همه لخت مادرزاد میشدیم. لباس زیر و جورابمان را داخل سطل آشغال انداختند و پیراهن و شلوارمان را پشت و رو کردیم و پوشیدیم. بعدا فهمیدیم دلیل پشت و رو پوشیدن لباس این است که شپش لای درز لباس نرود. دو سالن کنار هم بود که چون سمت راستی پر بود وارد سالن سمت چپ (قرنطینه شماره ۱) شدیم. وقتی داخل شدیم از شدت گرما و رطوبت و بوی بد شوکه شدیم. فضای بسیار کوچکی برای حدود ۲۱۰ نفر بود که نه هواکش داشت و نه کولر. از نظر بهداشتی هم پر از شپش بود. یک توالت بسیار کثیف و یک شیر آب هم داشت. فضا اینقدر کم بود که حتی نمی توانستیم کنار هم بنشینیم و اکثرا تا صبح نخوابیدیم.(لینک کامل اظهارات)
حداقل توقع ما قبول مسئولیت، عذرخواهی، استعفا و برکناری بود و اگر اینکارها اتفاق نیفتاد این افراد محاکمه شوند. من به وظیفه پدری ام عمل می کنم تا این اتفاق برای فرزندان پدران دیگر تکرار نشود.
عقبنشینی مرتضوی بعد از بازتاب گسترده حرفهایش درباره وظیفه پدری و روحالامینی
پیش از آغاز جلسه چهارم، زنی انتظار مرتضوی را میکشید تا به گفته خودش تنها یک جمله به او بگوید. این مادر در نهایت موفق شد خود را به ماشین قاضی سابق رسانده و آن یک جمله را بگوید. او در جمع خبرنگاران توضیح داد: دخترم را در آمریکا کشتند. برای پیگیری پرونده اش چند بار به دادسرا رفتم. اینقدر به آنجا رفت و آمد داشتم که یک روز مرتضوی مرا به مسخره گرفت و گفت امروز کارت ورودت را زدهای؟ امروز اینجا آمدم تا وقتی از دادگاه می آید به او بگویم کارت ورود و خروجت را زده ای؟(عکس)