حجتالاسلام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات، طی سخنانی در مدرسه حقانی قم، نسبت به نتیجه مذاکرات هستهای ابراز نگرانی کرد و گفت که “مذاکره” از همان صدر اسلام مشکل داشته و به همین دلیل چندان به مذاکرات خوشبین نیست.
به گزارش خبرگزاری فارس، حیدر مصلحی با تاکید بر اینکه مذاکرات با کشورهای غربی به مسائل هستهای محدود نمیشود، گفت: “دشمن فتنه بزرگتری از فتنه ۸۸ را برای ایران اسلامی برنامهریزی کرده است.” او اضافه کرد: “در یکی از جلسات مذاکرات طرف انگلیسی سخنی به میان آورد که مذاکرات را به نتیجه مطلوبی میرساند اما نماینده آمریکا با استفاده از کاغذ کوچکی اجازه سخن دادن به او را نداد که آن کاغذ در اختیار ایران اسلامی قرار گرفت. خواسته مسئولان آمریکایی سبب شد که در ژنو دوم نماینده کشور فرانسه از به نتیجه رسیدن مذاکرات جلوگیری کند و این حرکتها تقابل ایران و آمریکا را در مذاکرات به خوبی اثبات میکند.” مصلحی همچنین اعلام کرد: “ما دلواپسیم زیرا مذاکرات از ابتدا در اسلام با پایه مناسبی بنا نگذاشته شده و این حقیقت به خوبی در تاریخ اسلام قابل مشاهده است.”
ابراز نگرانی از سرنوشت مذاکرات هستهای و اعتراض به محتوا و شیوه مذاکرات، بعد از واگذاری مسئولیت مذاکره به وزارت خارجه در دولت روحانی، از سوی راستگرایان تندرو مطرح شد و همواره ادامه داشت. آیتالله خامنهای هم، گرچه چند بار از مذاکرهکنندگان حمایت کرد، اما از همان ابتدا اعلام کرد که به نتیجه مذاکره خوشبین نیست.
حتی در تیرماه سال ۱۳۹۳، پاسدار سعید قاسمی، از اعضای گروه فشار با اعتراض به مذاکرات صورت گرفته با امریکا صریحا گفته بود: “ کل این نشستها دلواپسی دارد. اگر حرف آقا در این قصه درست درنیاید که به این مذاکرات خوشبین نیستم، بایستی با ولی خداحافظی کرد. […] اگر ولی، ولی است نباید بروید پشت صحنه بگویید، درست است که آقا گفتند ولی ما هم به هرحال حرفی داریم و تحت لوای فرمایشات حضرت آقا کار خودتان را کنید. باید دلواپس و نگران باشیم.”
با اینهمه رویکرد مذاکره کنندگان چیز دیگری بود. حتی در اردیبهشت ماه سال گذشته حسن روحانی در یک برنامه تلوزیونی درباره مذاکرات هستهای گفته بود: “خوشبینی در دنیای سیاست یا بدبینی خیلی معنا ندارد و باید واقعبین باشیم.”
این سخنان خشم هواداران آیتالله خامنه ای را برانگیخت. مهدی کوچک زاده نماینده تهران در یادداشتی خطاب به روحانی نوشته بود: “من مانده ام که بالاخره از جناب حقوقدان بپذیرم که خوشبینی و بدبینی در دنیای سیاست معنا ندارد و باید واقعبین باشیم. یا اینکه نسبت به مذاکرات بدبین نباشیم؟! مگر نفرمودند خوش بینی و بدبینی در سیاست معنا ندارد؟ پس دیگر بدبین نبودن چه معنایی میتواند داشته باشد؟! آقای حقوقدان! مولای ما که در دو جمله متوالی در یک پاراگراف، تناقض اینچنین آشکار ندارد و به مذاکرات خوشبین نیست.” آیتالله عباس کعبی ،عضو مجلس خبرگان رهبری نیز سخنان روحانی را نادرست دانسته و گفته بود: “رهبری در خصوص مذاکرات میگویند ما به این مذاکرات خوش بین نیستیم، اما برخیها میگویند ما نسبت به آن خوش بینیم یا عنوان اینکه هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم یا اینکه عدهای بگویند علوم انسانی خط قرمز ندارد در حالی که مقام معظم رهبری معتقدند که علوم انسانی باید اسلامی شوند و یا اینکه رهبری به اقتصاد درون زا اعتقاد دارند، اما عدهای مسائل اقتصادی را به خارج گره میزنند، این موارد نمونهای است از گفتمان سازی در برابر گفتمان رهبری که رئیس جمهور حقوقدان باید بداند این گفتمان سازی جرم حقوقی است.”
چندی بعد حسن روحانی تلاش کرد تا آنچنانچه در جمهوریاسلامی مرسوم است، با استفاده از داستان های تاریخی-مذهبی شیعه به دفاع از مذاکرات بپردازد. او طی یک سخنرانی عمومی در زنجان، به ماجرای عاشورا و قیام امام سوم شیعیان اشاره کرده و گفته بود: “در شب تاسوعایی که شما مردم زنجان بزرگترین مراسم گرامیداشت را برای آن برگزار میکنید به طوری که مایه افتخار و غرور همه ایرانیان است، امام حسین(ع) خیمهای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛ امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید، اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همینرو در آن شب، ساعتها با عمر سعد مذاکره کرد، تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود.”
این سخنان نیز واکنش منتقدان دولت را در پی داشت. حسین شریعتمداری، نماینده سیدعلی خامنهای در روزنامه کیهان نوشته بود: “باید از جناب آقای روحانی پرسید که آیا گفتوگوی حضرت امام حسین علیهالسلام با دشمن از این نوع بود؟ و حضرت میخواستند امتیازی به عمرسعد بدهند! و در مقابل از او امتیازی بگیرند؟! چه کسی میتواند انکار کند که گفتوگوی سیدالشهداء علیهالسلام با سران شرک و نفاق از نوع نصیحت و دعوت آنان به صراطمستقیم الهی و دست کشیدن از کفر و پلیدی بود، نه آن که حضرت با اهدای امتیاز به آنان در پی کسب امتیاز از آنها باشد، یعنی آنچه در تعریف سیاسی واژه «مذاکره» به مفهوم رایج امروزی آن آمده است!”
با اینهمه در ماههای گذشته، سخنی که بیش از هر چیز از سوی مسئولان جمهوری اسلامی تکرار شده است، انجام مذاکرات زیر نظر مستقیم سیدعلی خامنهای است.
از سوی دیگر، آنچنان که از اواخر سال ۱۳۹۲ آشکار شد، مذاکره با امریکا حتی پیش از برسر کار آمدن دولت حسن روحانی آغاز و تنها علنی شدن این مذاکرات به بعد از انتخابات سال ۱۳۹۲ موکول شده بود.
در دیماه سال ۱۳۹۲، یکی از مشاوران محمود احمدینژاد در واکنش به اخبار مذاکرات پنهان ایران و امریکا در زمان ریاستجمهوری احمدینژاد اعلام کرد: “پاییز ۹۱ در برخی رسانهها خبر مذاکره آقای دکتر علیاکبر ولایتی با برخی مقامات امریکایی در عمان منتشر شد و البته این خبر از سوی آقای دکتر ولایتی تکذیب شد. همان ایام از آقای مهندس مشایی چند و چون موضوع را پرسیدم و ایشان هم به این جمله اکتفا کرد که: موضوع مذاکرات فرستادگان ایران و امریکا در عمان قابل تکذیب نیست، هرچند دولت نمایندهای در این مذاکرات نداشته است.”
به این ترتیب مشخص شد که نه تنها مذاکرات پنهان انجام شده، بلکه با کنار گذاشتن دولت احمدینژاد از روند مذاکرات، مسئولیت مذاکرات نیز کاملا بر عهده سیدعلی خامنهای بوده است.
به این ترتیب مشخص نیست که نگرانی و انتقادهای منتقدان مذاکره به چه دلیل به سوی رهبر جمهوری اسلامی نمیرود که مسئولیت مستقیم مذاکرات را بر عهده دارد.