مشق بی مشق

محمد قائد
محمد قائد

کسانی مضامین سروده‌های متقدمان را تکرار می‌کنند که چه خوب شد زمستان رفت و بهار آمد.  جای ‌بحث دارد اصلاً کـِی‌ زمستان بود.  این گرمای روزافزون و کرخت‌کننده اسمش بهار باشد یا هرچه، خوشایند همه نیست.

درهرحال، نوروزهای کنونی یک مزیت عمده بر مدل قدیمی ‌دارد: محصلها محکوم نیستند سراسر تعطیلات سال نو را صرف مشق‌نوشتن و حل‌کردن مسئلۀ حساب کنند.

پیشتر، امکانهای تفریح محدود بود و خانواده‌ها از مدرسه می‌خواستند طوری‌ بچه‌ها را مجبور به کار گـِل کنند که فرصت شیطنت برایشان نماند.  سرکوبی و انقیاد تحت عنوان درس‌خواندن و تعلیم و تربیت.  حالا بسیاری بچه‌ها تعطیلات نوروز را از هر وقت دلشان خواست شروع می‌کنند و هر قدر میلشان بود کش می‌دهند.  مشق هم نمی‌نویسند.

گروه پینک فلوید در یکی از ترانه‌هایش،‌ ”فقط یه آجر دیگه تو دیفال“، از زبان همسُرایان خردسال ندا می‌دهد: ”ما درس‌خوندن لازم نداریم“، ”آی معلما،‌ بچا رو راحت بذارین“ (حالا که همه مثل گوینده‌های‌ رادیوتلویزیون لفظ قلم صحبت می‌کنند، استعمال ”دیفال“ تهرونیهای کم‌سواد قدیم برای‌ دیوار شاید هم خاطره‌انگیز و هم کنایه‌آمیز باشد).

در ایران ظاهراً کسانی‌ در فکرند که نوجوان‌‌های ‌امروزی‌ زیر بار نمی‌روند چون نوع مدرسه عوض شده.  محصل هم محصلهای قدیم که تمام چهارده روز را می‌نشست مشق می‌نوشت و جیک نمی‌زد.  خیال دارند بساط مدرسه‌های سبک قدیم را احیا کنند لابد تا بچه‌ها را تمام تعطیلات عید بنشانند مشق بنویسند.

به برکت نغمه‌های‌ پرخروش امثال پینک فلوید و مقاومت مخالفان زرج‌دادن خردسالان و نوجوانان، این خیال هم راه به جایی ‌نخواهد برد.

منبع: وبلاگ محمد قائد اول فروردین 89