زندهیاد غلامحسین نقشینه، ایفاگر نقش “دایی جان” و نصرت کریمی، هنرمند ایفاگر نقش “آقاجان” که شب یلدای امسال تولد ۹۰ سالگی خود را جشن خواهد گرفت دو تن از ستارگان مجموعه تلوزیونی “دایی جان ناپلئون” هستند. “دایی جان” شخصیتی با تفکری فئودالی و “آقاجان” نماد تفکر تجددطلبی دوران پهلوی. حرف های آنها در باره نقششان، شنیدنی است .
نقشینه و دائی جان
زندهیاد غلامحسین نقشینه، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما سال ۱۳۵۵ زمانی که ۷۳ ساله بود یکی از به یادماندنیترین نقشهای تاریخ مجموعههای تلوزیونی ایران را به یادگار گذاشت. او در این مجموعه، ایفاگر نقش “دائی جان” مسنترین فرد خانواده و نایب (ستوان) سوم بازنشسته قزاق بود. این شخصیت که علاقه وافری به ناپلئون بناپارت داشت تصور میکرد که در بسیاری از جنگهای بین قوای قزاق و انگلیس در جنوب ایران با انگلیسیها جنگیده است و همچون ناپلئون، انگلیسیها را دشمن سرسخت خود میدانست.
نقشینه با صحبت به جای خودش و ادای شمرده کلمات، صلابت، قدرت اجرا و بیان جملات به درک کامل مخاطب از شخصیت “دائی جان”مک بسیاری کرد.
نقشینه پیشتر، در گفت وگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) پیرامون نقش خود در این سریال و وجوه اشتراک این شخصیت با خودش گفته بود: “نه بین خصوصیات من با دائی جان ناپلئون هیچ شباهتی وجود ندارد. من هیچ وقت با کار ارتش و نظامیگری توافقی نداشتهام. من همان درویشی که بودهام هستم.”
نقشینه در مصاحبه با مجله “گزارش فیلم”در سال ۱۳۷۱ :“یک روز که در اتاق داود رشیدی، رئیس اداره تئاتر تلویزیون بودم، دو جوان که بعداً فهمیدم ناصر و محسن تقوایی هستند پیش من آمدند. ناصر تقوایی گفت از روزی که نوشتن فیلمنامه دائی جان ناپلئون را شروع کرده پیوسته به من فکر کرده است. پرسیدم چرا به من فکر کردهاید؟ تقوایی گفت وقتی که من برای اجرای نمایش به مناطق نفتخیر میرفتهام او که پسر بچهای بیشتر نبوده شهر به شهر میآمده و نمایشهای مرا میدیده است و حالا او فیلمنامه را براساس شخصیت من نوشته است.تقوایی هفده جلد فیلمنامه دائی جان ناپلئون را در اختیارم گذاشت که اگر مورد پسندم واقع شد در آن بازی کنم. وقتی فیلمنامهها را خواندم صورت تقوایی را بوسیدم و به او گفتم اینها فیلمنامه نیستند؛ شاهکارند و بازی در مجموعه را شروع کردم.”
غلامحسین نقشینه در ۱۸ خردادماه ۱۳۷۵ هنگام ۹۳ سالگی در تهران ازدنیا رفت. او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا، قطعه ۸۸ ردیف ۱۵۲ شماره دو به خاک سپرده شد.
کریمی و آقا جان
نصرت کریمی بازیگرتئاتر، سینما و تلوزیون و مجسمه سازی که در شب یلدای ۱۳۰۳ به دنیا آمد در دهه پنجاه و میانسالگی خود، چهره محبوب سینما و تلویزیون ایران بود. او دارای نیم قرن تجربه حضور در هنر نمایشی ایران است.
او در سال ۲۰۰۰ میلادی، هنگام ۷۵ سالگی در سفری که به برلین داشت درمصاحبه ای گفته که بعد از انقلاب فرهنگی ممنوع الکار، ممنوع الصدا و ممنوع التصویر شده است.
نصرت کریمی در مجموعه تلویزیونی “دایی جان ناپلئون”نقش “آقاجان” پدر سعید، جوان عاشق پیشه و راوی داستان را بازی کرد.
او این مجموعه را بهترین سریالی می داند که تا به حال در ایران ساخته شده است ونظیر این سریال ساخته نشده و نخواهد شد. به گفته کریمی، عوامل مختلفی باعث شد این سریال ساخته شود که این عوامل هیچوقت دیگر یک جا جمع نمیشوند.
نصرت کریمی پیشتر در باره نقش خود در این سریال می گوید:” در یکم مردادماه ۱۳۵۴، ناصر تقوایی، به من تلفن زد:تا چند روز دیگر باید کلید دوربینی را بزنم. عزت الله انتظامی و علی نصیریان برای دو نقش اول دایی جان و آقاجان در نظر گرفته شده بودند، ولی به علت شرکت در چند فیلم، نمیتوانند به مدت پنج ماه، اوقات خود را به طور تمام وقت در اختیار من بگذارند. دستم توی حناست: آیا تو فرصت داری یکی از این نقشها را به عهده بگیری؟»”
کریمی که در آن زمان، فیلم “خانه خراب»”را به پایان رسانده بود و مشغول نوشتن فیلمنامه سریال “خسرو میرزای دوم»” بود تصمیم گرفت ضمن نوشتن فیلمنامه، با ناصر تقوایی هم کار کند.بنابراین با پیشنهادش موافقت کرد و همان روز، به دفتر کار تقوایی که در محل فیلمبرداری بود دعوت شد.
تقوایی نقش “آقاجان” را برای نصرت کریمی در نظر گرفته بود. به گفته کریمی، او دوست داشت نقش “مش قاسم” را بازی کند، اما تقوایی گفته بود آن نقش را به پرویزفنیزاده داده است. همان روز قراردادی به مدت پنج ماه، از قرار ماهی ده هزار تومان با او منعقد شد که بعداً یک ماه دیگر تمدید شد چون فیلمبرداری این سریال شش ماه طول کشید:“در چنین محیطی، تمام بازیگران، کادر فنی، دستیاران و حتی سیاهی لشکرها، با عشق و علاقه، همکاری میکردند. کار از هفت صبح شروع میشد و نیمه شب به پایان میرسید، اما کسی احساس کسالت نمیکرد”.
کریمی، عمدهترین عوامل موفقیت این مجموعه تلوزیونی را متن اصلی کتاب، تقوایی به عنوان کارگردان خلاق و سناریست و بازیگران حرفه ای می داند. بازیگرانی که علاقهمند به کیفیت کار بودند. کسانی که حتی با دستمزد کمتری با تقوایی همکاری کردند.