تنها محمود احمدینژاد نیست که پس از 8 سال حضور در راس قوه مجریه، با مقام و مسوولیت خداحافظی میکند؛ تعداد زیادی از نزدیکان و افراد خانوادهاش هم، چه در نهادهای انتخابی و چه در نهادهای انتصابی امکان تمدید حضور را پیدا نکردهاند. از جمله این افراد، خواهر رییس دولتهای نهم و دهم، پروین احمدینژاد است که تلاشهایش برای ادامه حضور در عرصه سیاسی ناکام ماند. چرا که هم مردم زادگاهش سمنان برای نمایندگی مجلس نهم دست رد به سینهاش زدند و هم مردم تهران او را برای عضویت در شورای شهرشان انتخاب نکردند. حالا او آخرین روزهای کاریاش را در سومین دوره شورای شهر تهران سپری میکند.
پروین احمدینژاد که پیش از به قدرت رسیدن برادرش معلم بود، در دوره روی کار آمدن احمدینژاد به یکی از چهرههای سیاسی تبدیل شد، هرچند حضورش در شورای شهر تهران بود و ترجیح داد مانند داوود، دیگر برادرش جنجالی نشود و کنار برادرِ رییس جمهورش بماند. او در خصوص اینکه حالا پس از پایان دوره خود و برادرش چه میکند به “روز” میگوید: “فعالیتهای من به دوره ریاستجمهوری برادرم محدود نمیشد و من فقط در این دوره فعال نبودهام که حالا قرار باشد تمام بشود، بلکه از اوایل انقلاب فعالیت و در عرصه، حضور داشتهام.”
او ادامه میدهد: “البته این فعالیتها بیشتر آموزشی و فرهنگی بوده، حالا هم پس از اتمام دوره به سر کار قبلی خودم باز خواهم گشت و تدریس خواهم کرد.”
آنها که باید بدانند میدانند
“برادرم! رئیسجمهور مظلوم! بدان که تاریخ درباره تو قضاوت خواهد کرد و این خداوند متعال است که درباره ما در طول تاریخ قضاوت میکند…. “
این بخشی از دلنوشته پروین احمدینژاد است که در حاشیه مراسم تجلیل از تلاشگران حوزه زن و خانواده،در نهاد ریاست جمهوری برای برادرش خواند. او همچنین در این دلنوشته آورده: “خواستم بگویم که تو غریبانه آمدی ولی نخواهم گفت که غریبانه رفتی چرا که غریبتر و مظلومانهتر از تو حق غربت و عدالت است و غربت، آرمانها و ارزشهایی است که تو به خاطر آن شهید تهمت شدی.”
از اومیپرسم میشود نگاه پشت این دلنوشته را بیشتر توضیح بدهد و بگوید مقصود دقیقترش چه بوده؛ جواب میدهد:” آنها که باید بدانند میدانند. من هم منظورم را واضح بیان کردهام و مشخص است منظورم چه چیزها و چه کسانی است، توضیح بیشتری نیاز نیست.”
پروین احمدینژاد به سئوالی که در خصوص عدم رایآوری او در انتخابات شوراها میپرسم پاسخی نمیدهد. البته این سرنوشتی است که برای سئوال “فکر میکنید چرا به کاندیدای نزدیک به آقای احمدینژاد فرصت حضور در انتخابات را ندادند؟” رقم میخورد. او میگوید مایل به پاسخگویی در این خصوص نیست. او اما اعتقاد دارد: “دولت برادرش یک دولت پاکدست است و کسی نمیتواند به این شک کند” و تاکید میکند: “دولت نهم و دهم هرکاری که کرده در راستای حمایت از حقوق مردم و تامین منافعشان بوده است.”
روزهای صعود پروین
نشستن بر کرسیهای عالی اجرایی و سیاسی به واسطه نسبت خانوادگی در ایران، پدیده تازهای نیست. دولت احمدینژاد هم از این پدیده مستثنی نبوده است؛ داماد رئیس دولت، همسر رئیس دولت و همچنین برادر و خواهر رئیس دولت پس از انتخابات ریاست جمهوری 84، از این جمله اند که چهره هم شدند. پروین البته در میان احمدینژادها پیشگام است. نام او نخستین بار در انتخابات دوره سوم شورای شهر تهران مطرح شد. در این انتخابات لیستی که پروین احمدینژاد در راسش بود، شکست خورد اما او بعد از بحث های پشت پرده عاقبت با رتبه هشتم عضو شورای شهر تهران شد. البته این تنها جایی نبود که او جلوس کرد. پروین به لطف حمایت برادر، همه کاره امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری هم بود. حسین شبیری، همسرش که بعدتر رئیس صندوق مهر رضا شد هم در این ایام کمک حال همسر بود. در دولت نهم او نیرویی پرقدرت و پرنفوذ در حوزه زنان به شمار می رفت.
همسر آمد، خواهر کمرنگ شد
در دولت دهم اما اندک اندک اعظم السادات فراحی، همسر محمود احمدی نژاد آفتابی شد. به همان میزان که فراحی قدرت گرفت، پروین احمدینژاد ضعیف شد. به گونه ای که در اوایل دولت دهم نقش او در حوزه زنان به حداقل رسید و بسیاری از زنان همراه او که از ستادهای انتخاباتی سال 84 به مرکز امور زنان آمده بودند، این مرکز را به اجبار ترک کردند. البته در اواخر دولت دهم ،آهسته آهسته دوباره پای او به برخی نشستهای ویژه زنان باز شد. پروین احمدینژاد به “روز” میگوید:“اگردر وضعیت زنان بعد از انقلاب اسلامی تامل کنیم میبینیم که چه در مشارکت های سیاسی و چه در فعالیتهای اجتماعی حضور چشمگیری داشتهایم. شما می بینید بعد از انقلاب همه زمینه ها برای این حضور تعالی بخش زنان فراهم می شود و در دولت دهم ما برای اولین بار داشتن وزیر زن را تجربه میکنیم که دستآورد بزرگی است.”
احمدینژادهای حاشیهساز
پس از شکست پروین احمدینژاد در انتخابات مجلس، به تدریج حضورش در مراسم دولت جدیتر و پر رنگتر شد؛ کاری که محمود احمدینژاد برای همه شکستخوردههایش میکند. این دلجوییها اما چارهساز نبود و او نیز مانند سایر احمدینژادیها در سراشیبی شکست قرار گرفت؛ شکستهایی که رای بسیار کم در انتخابات دوره چهارم شورای شهر تهران اوجش بود و سبب شد که پروین احمدینژاد، تنها دلخوشی این چند ماههاش، لوحهایی باشد که برادر و زن برادرش برای تقدیر به او دادند. البته پروین احمدینژاد هم همواره حامی برادر رئیسجمهورش بوده است. پروین در طول حضورش در شورای شهر تهران، چه در مقام مخالفت با قالیباف یا اصلاحطلبان و چه در مقام دفاع از دولت، به طور ویژه بر باورهایش درباره احمدینژاد ایستاد و مانند داوود، به برادر پشت نکرد. اما حاشیههای پروین احمدینژاد بهرغم اینکه در طی این سالها اغلب ساکت بوده، کم از برادر رئیسجمهورش نیست. سه داماد دارد که دو نفرشان مداح هستند و نزدیک به گروه های خودسر و دیگری ماجرای مدرک تحصیلیاش حاشیه ساز شده است. او یک عروس اهل ترکیه هم دارد که حضورش در خانواده احمدینژاد شایعه ساخت و سازها و قراردادهای مالی با حضور شرکای ترک را سر زبانها انداخت.
رسانه های اصولگرا چند روز پیش خبر دادند که وسایل منزل احمدی نژاد را با یک وانت به نارمک بردهاند. ولی آیا وسایل منزل پروین احمدی نژاد هم در یک وانت جا می شود؟ آیا او هم به خانه قبلیاش در دوران گمنامی باز میگردد؟ فاطمه هاشمی رفسنجانی، چند ماه پیش در گفتوگویی کوتاه به خبرنگاران گفته بود: “پروین احمدینژاد آه در بساط نداشت اما ببینید الان چگونه دارد زندگی میکند.”