همزمان با آغاز مجدد اعتراضات خیابانی هواخواهان جنبش سبز از روز 25 بهمنماه، یکی از اعضای حلقه سرمقاله نویسان روزنامه کیهان، با انتشار نوشتهای بلند در سایت رجانیوز، نزدیک به احمدینژاد از تحلیل این حلقه نسبت به اعتراضات بیست ماه گذشته پردهبرداری کرد و معترضان را “جمعیتی چندهزار نفره و آلوده” خواند.
مهدی محمدی، سرمقاله نویس روزنامه کیهان، در این یادداشت قدم به قدم، به توضیح و تحلیل شرایط فعلی کشور و ترفندهای حکومت برای رویارویی با آن پرداخته است.
نوشته وی در حالی منتشر شده که رجانیوز، درابتدای این مطلب، تایید کرده است که برای موسوی و کروبی “محدودیتهای ارتباطی” ایجاد شده و دلیل آن را هم روابط “ضدامنیتی و منجر به اقدام علیه امنیت ملی” دانسته؛ اما در ابتدای همین تحلیل، معترضان “جمع محدودی” معرفی شدهاند که تعداد کم آنان “میرایی فتنه” را ثابت کرده است.
از سوی دیگر، این نوشته اگرچه برای نخستین بار، معترضان تهرانی را “جمعیت آلوده” نامیده است، اما تایید کرده که تا روز سالگرد انتخابات ریاستجمهوری، در روز 22 خرداد، معترضان در خیابانها حضور داشتهاند: “به فاصله حدودا یک سال از 22 خرداد 1389 (آخرین باری که سبزها توانستند خودی بنمایانند) جمعیتی تقریبا چند هزار نفره را به خیابان بیاورند، نظام را مجبور به برخورد و امنیتی کردن فضا کنند و چند کشته روی دست نظام بگذارند”.
25 بهمن؛ آغاز دوباره جنبش سبز
اعتراضات روز 25 بهمن، که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی و در حمایت از اعتراضات مردم تونس و مصر برگزار شد، آغاز دور جدیدی از حضور خیابانی معترضان سبز بود. اعتراضات این روز از نظر حامیان احمدینژاد نشانه “شکلگیری یک پدیدهی مهم امنیتی در کشور” بود: “انتقال هستهی تولید ناآرامی به بیرون کشور”.
حضور مردم در خیابانها، از نظر نویسنده، به معنای آن است که مردم دچار “ترس از دستگاه امنیتی نظام” نباشند. همچنین تحلیل نویسنده آن است که حضور مردم، میتواند باعث “موج جدیدی از آشوبها” شود.
مهدی محمدی در یادداشت خود، با اشاره به اعتراضات مردم در مصر و تونس، دلیل موفقیت آنان را “استقامت” می داند که در این صورت “راه به نتیجه رسیدن… کوتاه و آسان خواهد شد”.
وی صراحتا برای نخستین بار اعلام کرده برخلاف برخی نظرات که “نظام از تحولات کشورهای مصر و تونس این درس را آموخته که نباید نسبت به معترضان خشونت بیش از حد اعمال کند؛ چرا که این کار ممکن است به جای خاموش کردن اعتراضات به شعلهورتر شدن آن بینجامد” چنین مسالهای را رد کرده است.
اعتراف به کشته شدگان در تجمعات
محمدی در این یادداشت، ضمن تایید حضور معترضان در روز 22 خرداد 89 ـ– که پیش از این همواره انکار میشد ـ– اعتراف میکند که نظام به دلیل حضور مردم در روز 25 بهمن “مجبور به برخورد و امنیتی کردن فضا [شده]… و چند کشته روی دست نظام [مانده است]…“. نکتهای که پیش از این همواره آن را تکذیب کرده اند.
وی همچنین با اشاره به موضعگیریها بعد از راهپیمایی 25 بهمن، آن را دستاورد نظام میداند: “نظام توانست با استفاده از فضای بهوجود آمدهی بعد از 25 بهمن، یک اجماع تقریبا کامل از خواص علیه موسوی و کروبی به وجود بیاورد… با موضعگیری مجلس در روز 26 بهمن و همچنین مصاحبههای پی در پی چهرههای همراه فتنه علیه موسوی و کروبی در روزهای بعد از آن عمق پیدا کرد”.
این در حالی است که تنها چند روز پس از سخنان افرادی چون حسن روحانی، احمد ناطق نوری، علی لاریجانی، اکبر فلاحیان، محمدباقر قالیباف و محسن رضایی در محکومیت وقایع ۲۵ بهمن، حامیان احمدینژاد این موضعگیریها را برای نجات هاشمی دانستند و از سکوت 18 ماهه این افراد انتقاد کردند.
نویسنده این یادداشت، همچنین برای نخستین بار اعتراف کرده که “نظام بعد از 25 بهمن عملاً موسوی و کروبی را بازداشت کرد (منتها در خانه)”. این نکته نیز پیش از این همواره توسط مقامات حکومتی تکذیب شده است.
به گفته سرمقاله نویس کیهان “نظام پس از 22 بهمن… توانسته یک اجماع وسیع در سطح خواص ایجاد کند مبنی بر اینکه آنچه در روز 25 بهمن رخ داد و از آن به بعد رخ خواهد داد، دیگر یک فتنه نیست بلکه رویارویی آشکار ضد انقلاب با انقلاب است و طبعا کسی مخالف شدت عمل در سرکوب آن نیست”. وی همچنین افشا کرده که موضعگیری “خواص” درباره روز 25 بهمن، از سه روز پیش از آن، برنامهریزی شده بود و تلاشها برای آن ادامه داشته است.
وی همچنین با اشاره صدور بیانیه شورای هماهنگی در روز 26 بهمن، بار دیگر بر “دستگیری موسوی و کروبی” مهر تایید زده است.
نگرانی از مغز متفکر خارج از دسترس
محمدی با اشاره به ناآرامیها در “تهران و یکی دو شهر دیگر” آن را ناشی از “جمعیت آلوده” دانسته و تلویحا از انتقال مغز متفکر تصمیمگیری جنبش سبز “ به جایی… که خارج از دسترس نظام باشد و امکان برخورد امنیتی با آن منتفی شود” ابراز نگرانی کرده است.
وی با اشاره به بازداشت موسوی و کروبی و قطع تمامی ارتباطات آنان؛ مینویسد: “حصر کامل این مشکل را برای این جریان ایجاد کرده که به موسوی و کروبی دسترسی ندارد تا یک اظهارنظر صریح از آنها در این مورد بگیرد. این احتمال وجود دارد که هدف تلاشهای بستگان درجه اول موسوی و کروبی برای دیدار با آنها پر کردن این خلا از طریق گرفتن یک دست نوشته، نقل قول یا چیزی شبیه به آن در تأیید شورای هماهنگی راه سبز امید باشد”.
اشاره وی به حصر کامل، در حالی صورت گرفته است که این اخبار در تریبون های رسمی همواره تکذیب شده و می شود.
از سوی دیگر، برخلاف سخنانی که پیش از این درباره رابطه رهبران جنبش سبز با مقامات خارجی گفته میشد، وی تصریح کرده است که این افراد “مجموعه ملاحظاتی… برای ارتباط گیری با خارجیها، جلب حمایت آنها و درخواست از آنها برای فشار آوردن به نظام داشتند”.
وی همچنین نگرانی خود را از امکان تحریم ایران به دلیل نقض حقوقبشر، پنهان نکرده است: “این روش برای جلب موافقت جامعهی بینالمللی با اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران با بهانههای حقوق بشری، کارایی بسیار زیادی دارد. چرا که اینبار درخواست کنندگان تحریم در واقع نمایندگان رسمی جنبش سبز ایران هستند”.
ضمن اینکه از دید نویسنده این نوشته در همین شرایط باید نگران اتحاد اپوزیسیون جمهوریاسلامی بود زیرا: “شکلگیری و جان گرفتن شورای هماهنگی راه سبز امید کمکی موثر به پروژهی تشکیل اپوزیسیون واحد علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق متحد کردن همهی گروههای اپوزیسیون است که سالها دنبال آن بودند”.
اعتراض متمرکز به رهبری
محمدی با اشاره به اینکه در روز اول اسفند، رهبری سیبل حملات بود و” شعارهایی دربارهی شبیهسازی ایران و برخی دیکتاتوریهای منطقه” شنیده شد از شعار متمرکز معترضان علیه رهبری خبر داده است هرچند به اعتقاد وی “این حرکت فقط ضد انقلاب کینهدار از انقلاب و امام را پای کار میآورد و برای نظام فرصتی فراهم میکند تا آنها را شناسایی و به تدریج در تجمعات خیابانی دستگیر کند”. این همان مسالهای است که پیش از این مورد اعتراض برخی از اصولگرایان نیز قرار گرفته بود.
این تحلیل با این پیشبینی به پایان می رسد: “مزمن شدن فراخوانهای خیابانی دارای این آسیب برای سرویسهای مدیریت کننده پروژهی فتنهزای بیرون است که به دلیل ثابت بودن سرجمع کسانی که به خیابان میآیند و با دستگیری و برخوردهایی که انجام میشود، به تدریج از تعداد آنها کاسته خواهد شد”.