دولت دهم نمیخواهد مانند دولت نهم باشد گرچه رئیس هر دو دولت یکی است اما وزرای پیشنهادی در دولت جدید نشاندهنده تغییرات باور نکردنی در دیدگاههای رئیسجمهور است. پیشنهاد حضور سه زن برای در اختیار گرفتن کرسی وزارت چندان عادی به نظر نمیرسد گرچه احمدینژاد دلایلی چون دلسوزی و مهربانی و عطوفت زنان را دستمایه گزینش خود قرار داده است. دولت در چهار سال گذشته یعنی در دوره دولت نهم دچار اقداماتی برای زنان یا بهتر بگویم علیه زنان شد که خبر از نگاه سنتی مردسالارانه و قیممأبانهشان میداد. اینکه زنان را جنس دومی تصور میکرد که باید در سطح خانه محدود گردد و مشارکت اجتماعی از وی سلب شود. این مسئله غمانگیز برای زنان را با چند مثال اثبات میکنم.
1- حذف نام مشارکت از مرکز مشارکت زنان به مرکز زنان و امور خانواده، مسئله کاهش اجباری ساعت کار زنان که نتیجهاش خانهنشین کردن تدریجی زنان آگاه بود.
2- سهمیهبندی جنسیتی در دانشگاهها برای کاهش تعداد زنان در سطح تحصیلات عالی و اجبار برای انتخاب رشته و مسئله بومیگزینی دانشجویان که شانس تحصیل در بهترین دانشگاهها را از زنان گرفت.
مسئله بعدی که مسئلهای هویتی است موضوع به تزلزل انداختن کانون خانوادهها و ترویج ازدواج موقت از زبان بعضی از وزرای کابینه دولت نهم بود. قانون حمایت از خانواده و منشور حقوق و وظایف زنان که دولت ابلاغ کرد نیز تأکید شد بر چند همسری مردان. در این قانون حق مردان متمول که بدون اجازه همسر اول، همسران بعدی را اختیار کنند.
ماده 23 قانون حمایت از خانواده با مخالفت قوهقضائیه و اصرار دولت به این قانون اضافه شد. علیرغم مخالفت و اعتراض زنان اصولگرا و اصلاحطلب و برگزاری دهها نشست علمی، تخصصی حقوقی ارائه و به دیدگاه دولت این قانون را به مجلس ابلاغ کرد که با تلاشهای زنان در مجلس جلوی آن را بگیریم، این خلاصه کارنامه دولت نهم است درخصوص زنان. متأسفانه زنان دولت تنها مخالفتی نکردند بلکه مدافع چنین اندیشههایی هم بودند. آنچه که دیدگاه پیامبر اکرم (ص) و دیدگاه امام خمینی (ره) در عصر حاضر است مغایر با رفتارها و دیدگاههای دولت است. این دیدگاهها مغایر با دیدگاههای این بزرگواران است. زنان باید در مقدرات اساسی کشور دخالت کنند، این جمله معروف امام خمینی (ره) است. نگاه برنامهریزی شده برای خانهنشین کردن زنان کاملاً مغایر با دیدگاه امام (ره) است.
اما مسئله دیگری که اهانت بزرگی برای زنان به شمار میآمد، این مسئله بود که زنان باید در آمادهباش جنسی باشند، آیا اهانت از این بیشتر میشد. مسئلهای که علناً در روزنامههای رسمی دولت درج شد. برایم جالب است که حال در دولت پیشنهاد سه وزیر مطرح میشود مورد حمایت شدید رئیس دولت قرار میگیرد.
به یاد داریم که سیدمحمد خاتمی زنان را در سطح معاون رئیسجمهور بالا برد و چگونه به مخالفت با همین اقدام ایشان هم پرداختند. حال چگونه است که این دولت سه وزیر زن میگذارد، با استدلالها و بیانهایی که مشخص میکند اعتقادی بر آن نیست.
مثلاً رئیسجمهور میگوید: ایشان با اینکه یک خانم بود فلان کار را انجام داد. یا وزیر رفاه را چون که دلسوزترند برای محرومان زن انتخاب کردهاند.
زنان به طور کلی دلسوزند و دگرخواهی بر آنها چیره است و خیرخواه هستند و مسئولیتپذیر هستند، پس بیاییم هزاران وزیر زن پیشنهاد بدهیم.
حتی در اصولگرایان هم زنان موفق و برجستهای داشتیم که آنطور که باید رشد نکردند و آقای احمدینژاد آن را انتخاب نکردند.در بسیاری از این وزیران پیشنهادی شاهد هستیم زنانی پیشنهاد نشدهاند که در امور اجرایی سرآمد باشند.اگر دلسوزی ویژگی است برای وزیر رفاه بودن همه زنان ایرانی دلسوز هستند پس گزینههای بیشماری هست.
مردم فراموش نمیکنند رفتارهایی که با زنان شد به لحاظ احترام و کرامت و درک واقعیتهای اجتماعی و خانوادگی که سالهاست تضییع میشود.
نهایتاً کسانی را که انتخاب کردند گمان نمیرود کسانی باشند که تبعیضزدایی کنند و مدیریت قوی داشته باشند و حق زنان را احقاق کنند.
بعید میدانم از تفکرات این زنان ساختار زیربنایی فکری و حتی روساختی به نفع زنان بیرون بیاید. مسئله ما زن و مرد بودن نبود. به انسانها باید شایستهسالارانه نگاه شود.
به هر حال دیدگاههایشان از صحبتهای ایشان لو رفت و ملاکشان منطقی نیست، استنباطهای ایشان اصولی نبود. در نهایت باوری برای جامعه زنان وجود ندارد که چند وزیر زن مشکل را برای زنان حل کنند. این قضیه یک پز سیاسی است و انگاشتهاند که زنان تشنه قدرت هستند. مناظره انتخاباتی که هیچ وقت فراموش نمیشود و دیدگاه ایشان به زهرا رهنورد که زنی الگو است را هنوز فراموش نکردیم. شاید این بار زنان برای دولت دهم یک پز سیاسی هستند یا ترفند سیاسی که در صداقتش تردید هست.
منبع:خبر، اول شهریور