سالهاست در مناطق کردنشین، بخشی از فعالان محیط زیست از فرضیه عمدیبودن آتشسوزی جنگلهای دامنه زاگرس و کنارههای زریوار سخن میگویند اما با توجه به گستردگی این پدیده در دیگر نقاط ایران و افزایش عمومی گرمایش زمین، چنین احتمالی دور از ذهن به نظر میرسید. با این حال دیروز یک نماینده استان ایلام نیز به صف مظنونان به این آتش سوزیها پیوست و خواهان بررسی تازهترین مورد آن از سوی نهادهای امنیتی شد.
روز جمعه، ۱۵ خردادماه، همزمان با روز جهانی محیط زیست، جنگلهای ایلام بار دیگر طعمه آتش شدند. این حریق گرچه نهایتا در فقدان تجهیزات اطفا حریق با مشارکت چشمگیر مردم مهار شد، اما خسارات طبیعی و گمانههای سیاسی و “کارشناسی” فراوانی به دنبال خود آورد.
علیمحمد احمدی، نماینده دهلران بلافاصله بعد از این حوادث، از نهادهای امنیتی خواست که “سازمانیافته بودن” آتشسوزیهای گذشته ایلام را بررسی کنند. او با اشاره به بروز آتشسوزی همزمان در سه نقطه مختلف ارتفاعات شهر ایلام، بر وجود شائبه درباره عمدیبودن این آتشسوزیها تاکید کرد.
پیش از او نیز، مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام، خیرالله آذرکردار، پیشبینی کرده بود که عامل انسانی و بیاحتیاطی دلایل بروز این حادثه باشند.
کارشناسان محیط زیست در سالهای گذشته، عوامل “انسانی و طبیعی” و “کمبود امکانات و نیروی متخصص” را در شکل گیری و گسترش آتشسوزی جنگلهای ایران دخیل میدانند.
در حالی که رسانههای رسمی عوامل انسانی را عامل این این آتش سوزیها میدانند، کارشناسان محیط زیست بعید میدانند علل انسانی به تنهایی عامل اصلی آتش سوزی جنگلها باشد.
در توضیح دلایل انسانی از جمله گفته میشود بیاحتیاطی گردشگران به ویژه در فصل تابستان در خاموشکردن آتشهایی که از سر تفریح در طبیعت بر پا میشوند، باعث شعلهگرفتن خاکستر بر اثر وزش باد و نهایتا بروز آتشسوزیهای عمده میگردد. در خصوص دلایل طبیعی هم افزایش عمومی گرمایش زمین اصلیترین دلیل شدت گرفتن آتشسوزی سالانه عنوان میشود. اما به اعتقاد برخی، عامل اصلی بالا رفتن خسارات ناشی از این پدیده، بیتوجهی مسولین و نبود امکانات مناسب برای اطفای به موقع حریق است.
در مورد آتشسوزی در مناطق کردنشین فعالان محیط زیست این مناطق دخیل بودن عوامل طبیعی را به تنهایی منتفی میدانند و میگویند به علت اینکه این منطقه دارای آب و هوای سرد و معتدل کوهستانی است چنین عاملی به تنهایی قادر توجیه آتش سوزیهای سالانه نیست.
آنها چند سال پیش زمانی که آتشگرفتن جنگلهای مریوان به اوج رسید، صراحتا به احتمال عمدی بودن این آتش سوزیهای اشاره کردند و در مصاحبه با روز گفته بودند “برخی حتی حاکمیت را متهم به ایجاد آتشسوزی عمدی در کردستان میکنند، ما اما میگوییم حتی اگر این آتشسوزیها عمدی و از سوی حاکمیت هم نباشد، باز حاکمیت در برابر آن مسئول است.”
اما تاکید روی عمدیبودن آتش سوزی جنگلها دستکم در مناطق کردنشین به چه معنی است؟ تفاوت عمدیپنداشتن عوامل انسانی دخیل در این پدیده، از سوی فعالان مستقل محیط زیست با تردیدهایی که اخیرا مسولان و نمایندگان مطرح کردهاند در چیست؟
مناطق کردنشین ازجمله استانهای سیاسی و امنیتی ایران هستند و در دستکم در سه دهه گذشته محل وقوع درگیریهای نظامی شدیدی میان مخالفان مسلح و حکومت مرکزی بودهاند. اوج این درگیریها در سالهای پس از انقلاب ۵۷ صورت گرفت و منجر به کشتهشدن شماری زیادی از شهروندان غیر نظامی و مخالفان مسلح و اعضای دستگاه نظامی جمهوری اسلامی شد.
این درگیریها بعد از نقل مکان احزاب کرد به کردستان عراق عمدتا از مناطق شهری به مرزها منتقل شد و از آنزمان عمده برخوردهای نظامی در مناطق کوهستانی و صعب العبور روی داده است.
مناطق کردنشین که آب و هوای معتدل کوهستانی دارند، دارای پوشش غنی گیاهی و جنگلی هستند که در زد و خوردهای نظامی امکان استتار را به حداکثر میرساند.
چند سال پیش با شدتگرفتن آتشسوزی جنگلهای کردستان که عمدتا در مناطق مرزی واقع شده، برخی از فعالان محیط زیست و مردم عادی با اشاره به احتمال عمدیبودن آنها گفتند که دستگاه نظامی و امنیتی با پرتاب گلولههای آتشزا به مراتع و جنگلها قصد دارند به این ترتیب پوشش جنگلی قابل استتار و اختفا را در جهت بالابردن امکان کنترل مرزها نابود کنند.
حال با اظهارنظر نماینده دهلران در مورد احتمال عمدیبودن این آتش سوزیها بار دیگر احتمال دست داشتن عوامل انسانی شدت گرفته است. بعد از انتشار اظهارات علیمحمد احمدی، برخی حتی فراتر رفتند و قبل اعلام نتایج بررسی مد نظر این نماینده مجلس، به نقل از منابعی درون حاکمیت، اما به صورت غیر رسمی تقصیر را به گردن “گروه های تروریستی” انداختند.
منظور این افراد از “گروههای تروریستی” احزاب سیاسی کردستان هستند که به لحاظ لجستیکی در حال حاضر خارج از ایران به سر میبرند. نشانهرفتن پنجه اتهام به سوی این احزاب در حالیست که آنها در سالهای گذشته بارها افتادن آتش به جان جنگلها و مراتع کردستان را محکوم کرده و حتی پیرامون این موضوع در اقدامی مبتکرانه اقدام به صدور قطع نامههایی در خصوص ضرورت پاسداری از محیط زیست کردهاند.
احتمال دستداشتن این احزاب در نابودی منابع طبیعی آنقدر دور از ذهن است که در همه این سالها هیچ یک از مقامات رسمی امنیتی و نظامی ـ که به کمتر از مجازات اعدام برای اعضای آنها قائل نیستند ـ نیز چنین تردیدی را مطرح نکردهاند.
گرچه نگاه به مناطق کردنشین و در همه بخشهای حاکمیت تقریبا یکسان است و امنیتی نگهداشتن این مناطق در اولویت قرار دارد، اما به ویژه در دو دهه گذشته نهادهای نظامی و امنیتی، دولت و مجلس دچار اختلاف نظرات فراوانی در خصوص اعمال ساز و کارهای اعمال امنیت در این مناطق شدهاند.
بعد از انتخاب حسن روحانی و آغاز به کار دولت یازدهم، سازمان حفاظت از محیط زیست ایران که مستقیما تحت نظر دولت قرار دارد، بار دیگر فعال شده است؛ موضوعی که خوشایند بسیاری از نمایندگان مجلس و نهادهای امنیتی نیست. این اختلافات در زمان بروز بحران گرد وغبار در حدود ۱۲ استان کشور به اوج رسید و معصومه ابتکار، رئیس این سازمان مورد حمله شدید اصولگرایان قرار گرفت.
به نظر میرسد اظهار نظر اخیر نماینده دهلران در مورد عمدیبودن این آتش سوزیها نیز معطوف به همین اختلافات باشد و برخی بخواهند حسابهای سیاسی خود را به قیمت نابودی جنگلهای کردستان تسویه کنند. به خصوص اینکه معصومه ابتکار و مجموعه او توجه ویژهای به فعالیتهای محیط زیستی در کردستان دارند که نمود آن را میتوان در اعطای “جایزه ملی محیط زیست” به “انجمن سبز چیای مریوان” دید.