نمایش روز ♦ تئاتر ایران

نویسنده
جمشید کمالی

kashtisheitanb.jpg

نگاهی به نمایش کشتی شیطان
‎ ‎طلسم جزیره‎ ‎

کشتی شیطان با دیگر آثار صحنه ای آتیلا پسیانی تفاوت های بسیاری دارد. او در این نمایش با پرهیز از آنچه ‏که خود ان را تئاتر تجربی می خواند روایتی سرراست و داستانی کلاسیک را برگزیده که در آن به مصائب ‏چند زن جنوبی می پردازد. پسیانی این نمایش را از نمایشنامه بانوی دریایی نوشته ایبسن وام گرفته است.‏

نویسنده و کارگردان: آتیلا پسیانی با نگاهی به نمایشنامه بانوی دریایی نوشته هنریک ایبسن- طراح صحنه و ‏لباس: اتیلا پسیانی- بازیگران: فاطمه نقوی، ستاره پسیانی، سحر دولتشاهی.‏

‏ خلاصه داستان: بی بی صنم همسر وفرزند پسر خود را از دست داده است و هم اکنون به همراه دو دختر و ‏عروسش در جزیره زندگی می کند. روح عروس در اختیار دریاست و بی بی تصمیم دارد برای او که دل از ‏جزیره بریده و می خواهد با وسوسه شیطان و همزادش دل به دریا بزند مراسم زار بگیرد. این اتفاق می افتد و ‏عروس از دریا رفتن دل می برد. او در جزیره می ماند و در این راستا روح همسر و پسر بی بی نیز آرام می ‏گیرند.‏

آتیلا پسیانی در نمایش کشتی شیطان آنگونه که خود می گوید برداشتی آزاد از نمایشنامه ایبسن داشته است. اما ‏آنچه در کلیت نمایش به نظر می رسد پسیانی تنها روح نمایشنامه ایبسن را به عاریت گرفته و ان را با فضای ‏جنوبی کشور ایران آداپته کرده است.‏

ایبسن در نمایشنامه خود از آزادی می گوید و اینکه روح هرکس مختار است تا انتخاب کند. اینکه در موقعیت ‏فعلی بماند یا اینکه برود. تمام کار پسیانی نیز در نمایش کشتی شیطان تشریح همین موقعیت است. عروس که ‏از بدنه خانواده نیست و حالا هم مرد خود را از دست داده است می خواهد برود. اما او نمی داند که در این ‏سفر که ظاهرا کوچ از تنهایی است شیطان را با خود همسفر می کند.‏

پسیانی به خوبی این مسئله را در نمایشنامه خود می شکافد و آن را بسط می دهد. ما در جزیره با چند زن تنها ‏رو به روییم که دائم ورد می خوانند و دنبال روح مردگان خود می گردند. هریک از انها روبندی بر صورت ‏دارند که یک به یک با معرفی خود آنها را از صورت می گشایند. سنت هایی که به انها اجازه نمی دهد در ‏مقابل چشمان دیگران رخ بنمایند این فرصت را پیدا می کنند تا داستان خود را بی پرده برای مخاطب بازگو ‏کنند. ‏

در این میان تنها عروس است که چندان میل به روایت ندارد. هرچقدر دو دختر خانواده برون گرا هستند و به ‏راحتی داستان خود باز می گویند، عروس خموش است و دوست ندارد چندان سخن بگوید. پسیانی برای اینکه ‏این شخصیت کم حرف که اتفاقا شخصیت اصلی داستان هم محسوب می شود زیر سایه برون گرایی دیگر ‏شخصیت ها قرار نگیرد او را در موقعیتی نمایشی قرار می دهد.‏

او یک همزاد دارد که دائم همراهش است. همزاد حرکاتی را انجام می دهد و به درد دل هایی گوش می کند ‏که ما دوست داریم از منظر دراماتیک از عروس بشنویم. عروس دل در دریا دارد اما ریشه اش درون خشکی ‏است. او هر شب کشتی را می بیند که دوست دارد با آن کشتی همراه شود. اما تنها بی بی می داند که آن کشتی ‏مرگ است و شیطان روح عروس را تصاحب کرده است. پس برای او مراسم زار می گیرد تا اشباح را از او ‏دور کند. در پی این حرکت عروس قصد می کند که بماند. نمایش پسیانی در واقع راوی یک جامعه بسته است. ‏جامعه بسته ای که بیرونش با درونش تفاوتی نمی کند و بیشتر از اینکه آدم ها راهی برای رهایی داشته باشند ‏گرفتار تقدیر خویش اند.‏

پسیانی این فضای افسون زده را با شیوه اجرای میزانسن ها به خوبی نشان می دهد. دریا به کمک ویدئو ‏پروجکشن برای مخاطب تصویر می شود که هیاتی مجازی به خود می گیرد و در عوض زمین و آنچه کلیت ‏صحنه به ان نورپردازی شده رنگ خاک دارد. ‏

دود های مصنوعی هم که صحنه را فرا می گیرند بیشتر نشان از رمزگونه بودن فضا دارند. رمزگونگی که ‏شخصیت ها را تا انتها تعقیب می کند.‏

آنچه بر عروس اسن خانواده می گذرد می تواند اتفاقی باشد که بر دختران نیز رخ دهد. اما دختران شاد و رها ‏تراز آن هستند که بدانند تقدیری شوم در این جزیره انتظار آنها را می کشد.‏

پسیانی در این نمایش چند تپه خاک را کنار یکدیگر روی صحنه قرار داده است. این تپه خاک ها با ‏نورپردازی خاصی که بر روی انها صورت گرفته به نوعی تپه هایی بزرگ را مجسم می کنند که پستی و ‏بلندی آنها بر زندگی شخصیت ها سایه افکنده است. نکته دیگر عروسک هایی هستند که به عنوان نماد پدر و ‏پسر مرده بر این تل خاک حضور دارند. این عروسک ها به عنوان نماد روح زنده مردان مرده بر صحنه ‏حضور دارند و زندگی شخصیت ها را نظاره می کنند.‏

آتیلا پسیانی با اجرای نمایش کشتی شیطان نشان می دهد که توانایی روایت را دارد. او می تواند بدون توسل ‏به فرم گرایی که برای اغلب تماشاگران غیر قابل دریافت است به فضایی دست یابد که در این فضا مخاطب ‏بیشتری را با خود همراه کند. ‏

نمایشنامه کشتی شیطان جزو آثاری محسوب می شود که به عنوان اولین نمایشنامه ایرانی توانست در ‏جشنواره ادینبورگ مورد توجه قرار بگیرد و این نشان می دهد اقبال جهانی پسیانی نیز با این فرم اجرا همراه ‏است.‏