از توهین تا توهین

محمد اولیایی فرد
محمد اولیایی فرد

هفته گذشته در حالی که مذاکرات هسته ای ایران با گروه پنج بعلاوه یک به اوج حساسیت خود رسیده بود، تائید حکم اعدام سهیل عربی به دلیل سب النبی در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور، بار دیگر دستگاه قضایی ایران را به چالش کشید.

سهیل عربی به جهت انتشار مطلبی در فیسبوک، در آبان ۱۳۹۲ توسط ماموران قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بازداشت و با گذراندن دو ماه در سلول انفرادی بند دو الف سپاه پاسداران به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد، وی در هشتم شهریور ماه سال جاری توسط شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به اتهام اهانت به پیامبر اسلام به اعدام محکوم شد که این حکم به فاصله کمی در آذرماه به تائید شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور رسید.

 سهیل عربی به جز اتهام سب‌النبی، به اتهام توهین به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و غلامعلی حداد عادل، نماینده تهران در مجلس، از طریق نوشته‌هایش در فیسبوک در دادگاه ویژه کارکنان دولت به ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی و ۳۰ ضربه شلاق محکوم شد که این حکم در تجدید نظر تایید شده است. همچنین او به اتهام توهین به آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و تبلیغ علیه نظام در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به سه سال حبس محکوم شده که این حکم نیز در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.

 حکم اعدام به اتهام سب النبی در حالی در ایران صادر می شود که پیش از انقلاب چنین جرمی در قانون مجازات عمومی وجود نداشت اما توهین به دین اسلام و مقدسات آن، نه در قانون مجازات عمومی بلکه در قانون مطبوعات مورد اشاره قرار گرفته بود. طبق ماده واحده مصوب ۱۲/۱۲/۱۳۲۷ مرتکب به توهین و هتک حرمت دین اسلام واصول احکام آن ومقام مقدس انبیاء و ائمه اطهار تحت تعقیب قانونی قرار میگرفت. همچنین ماده ۱۳ قانون مطبوعات ۱۳۳۴ مقرر میداشت: “هرکس مقاله ای مضر به اساس دین حنیف اسلام انتشار دهد به یک سال تا سه سال حبس تادیبی محکوم می شود”؛ ماده ۱۷ قانون مطبوعات ۱۳۳۱ نیز همین جرم را بیان کرده بود.

البته در قانون مطبوعات بعد از انقلاب نیز بحث پیرامون توهین به مقدسات پیگیری گردید درماده ۲۰ قانون مطبوعات مصوب ۱۳۵۸ بیان گردیده بود “هرکس به وسیله مطبوعات به دین مبین اسلام ومقدسات آن یا سایر مذاهب رسمی کشور اهانت کند به شش ماه تا ۲ سال حبس جنحه ای محکوم می شود.” بند ۷ ماده ۶ قانون مطبوعات ۱۳۴۶ (اصلاحی۷۹) نیز به این موضوع پرداخته بود و درحال حاضر نیز ماده ۲۶ قانون مطبوعات ۱۳۶۴ (اصلاحی ۷۹) مقرر میدارد: “هرکس به وسیله مطبوعات به دین مبین اسلام ومقدسات آن اهانت کند، درصورتی که به ارتداد منجر شود حکم ارتداد درحق وی صادر واجرا به ارتداد نینجامد طبق نظر حاکم شرع بر اساس قانون تعزیرات با وی رفتار خواهد شد.”

اما موضوع توهین به مقدسات و سب النبی پس از انقلاب در قانون تعزیرات مصوب ۱۳۶۲ هم وجود نداشته و پس از آن در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و در ماده ۵۱۳ مورد پیش بینی قرار گرفت. این ماده مقرر میداشت “هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب النبی باشداعدام می شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد” البته به جهت گستردگی معنا و مفهوم مقدسات اسلام شاید بتوان منظور این ماده را به گفته حقوقدانان منصرف به این تعریف دانست که “مقدسات اسلام به اشخاص، اشیاءواموری گفته می شود که جزء ارکان یا ضروریات دین اسلام بوده وانکار آنها مستلزم انکاردین اسلام واهانت به آنها مستلزم اهانت به اساس دین اسلام باشد.” دراین صورت مفهوم مقدسات اسلامی بسیار محدود گردیده وبه مصادیق خاصی منحصر خواهد شد وبه هرچیزی که مورد احترام اسلام باشد عنوان “مقدسات اسلام” اطلاق نمی گردد.

البته در این ماده سب النبی با عنوان کلی در خصوص انبیا عظام آمده در حالی که در قانون مجازات اسلامی جدید مصوب ۱۳۹۲ و در ماده ۲۶۲ با تصریح بر نام پیامبر اسلام (ص) مقرر گردیده “هر کس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و یا هر یک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و به اعدام محکوم می شود در تبصره این ماده نیز قید گردیده قذف هر یک از ائمه معصومین علیهم السلام و یا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یا دشنام به ایشان در حکم سب نبی است.” البته باید توجه داشت در این ماده قذف ائمه معصومین و قذف و دشنام به حضرت فاطمه (ع) در حکم سب النبی است دراینجا در حکم سب النبی در واقع دارا بودن همان شرایط قانونی و شرعی برای سب النبی است از طرفی این ماده اختصاص به سب النبی دارد بنابراین با تفسیر موسع شاید بتوان گفت در خصوص سایر مقدسات اسلام همچنان ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی حاکمیت خواهد داشت.

صدور حکم اعدام برای متهم به سب النبی اما در ماده ۲۶۳ قانون مجازات جدید با موانعی روبرو گردیده زیرا این ماده مقرر میدارد “هرگاه متهم به سب، ادعاء نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است سب النبی محسوب نمی شود” تبصره این ماده نیز بیان میدارد “هرگاه سب در حالت مستی یا غضب یا به نقل از دیگری باشد و صدق اهانت کند موجب تعزیر تا هفتاد و چهار ضربه شلاق است.” بنظر میرسد توجه به عنصر معنوی این جرم به حدی به نفع متهم گسترده گردیده که صرف وجود ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی کافیست تا هیچ دادگاهی حکم به مجازات اعدام در خصوص سب النبی صادر نکند.

توهین یا اهانت از ریشه وهن به معنای سست کردن است و ملاک تشخیص آن نیز عرف است اهانت با فعل مادی مثبت محقق می شو د اما عده ای معتقند که با ترک فعل نیز قابل تحقق است توهین ممکن است درقالب لفظ یا فعل باشد درماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی توهین با عنوان کلی چنین پیش بینی شده است: “توهین به افراد از قبیل فحاشی واستعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه ویا پنجاه هزار تایک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود” اما توهین یا اهانت به جهت شخصیت مجنی علیه، الفاظ مورد استفاده و موضوع اهانت تحت مقررات خاصی قرار گرفته در واقع به دلیل اهمیت برخی از مصادیق، عناوین مجرمانه خاصی در قانون پیش بینی شده است از ان جمله به قذف (ماده ۲۴۵ قانون مجازات اسلامی)، توهین به پیامبر اسلام وانبیاء عظام یا امامان معصوم یا حضرت فاطمه زهرا (ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی)، اهانت به بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران ومقام رهبری (ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی)، اهانت به رئیس کشور خارجی یا نماینده سیاسی آن (ماده ۵۱۷ قانون مجازات اسلامی)، اهانت به روسای سه قوه و کارمندان دولت (ماده ۶۰۹) می توان اشاره کرد. بنابراین جز درمواردفوق، جرم اهانت به عنوان یک اهانت ساده تلقی شده که مجازات ان مطابق با ماده ۶۰۸ می باشد.

سب در لغت به معنای دشنام سخت دادن و بدگویی و اهانت است. سب به لحاظ عنصر مادی جرم و تشخیص عرفی بر اساس زمان و مکان با اهانت وجوه مشترک دارد اما اهانت در مورد افراد عادی و نیازمند سوء نیت عام و خاص است در حالی که سب صرفا مختص پیامبران و با سوء نیت عام محقق می شود به همین جهت است که اگر کسی حتی بدون سوء نیت و صرفا به لحاظ بحث علمی مطرح کند که قران و وحی ساخته ذهنیات پیامبر است، مشمول حکم سب النبی میشود در حالی که به نظر میرسد باید در این موارد قائل به تفاوت شد.

مجازات سب النبی در قران پیش بینی نشده در واقع در قران مجید مجازات دنیوی برای سب پیامبر (ص) وجود ندارد اما فقها بر پایه سه دلیل معتقد به مجازات سب النبی هستند اول اینکه این مجازات را مستند به حکم عقل میدانند انها معتقدند اساس اصول عقیدتی دین اسلام که موجب رفاه بشریت است متوقف بر احترام به شخصیت پیامبر است پس اهانت به پیامبر به مثابه فرو ریختن پایه های رفاه بشریت است بنابراین کشتن سب کننده بهتر از نابودی کل جامعه بشریت است دلیل دوم نیز براساس روایات و احادیث است از جمله گفته می شود که برخی از امامان حکم به قتل سب کننده پیامبر داده اند و دلیل سوم مجازات برای سب النبی تفاسیر قرانی فقها است زیرا فقها معتقدند هر چند مجازات سب النبی در قران پیش بینی نشده ولی ایات بسیاری بر حرمت اذیت و ازار وی وجود دارد به همین جهت سب پیامبر از مصادیق ازار پیامبر است و مانند ان حرمت دارد و از انجا که قران کتابی ابدی است پس حرمت سب پیامبر نیز ابدی است و از انجا که سب پیامبر سب خداوند است پس مجازات ان قتل است بر پایه این اعتقاد فقهای شیعه لفظ نبی را منحصر به پیامبر اسلام نمی دانند بلکه اهانت و دشنام سایر پیامبران و امامان و حضرت فاطمه زهرا (س) را نیز از مصادیق جرم سب النبی میدانند البته مادر پیامبر و همسران ایشان از جمله خدیجه و عایشه مشمول این حکم نخواهند بود.

سب النبی به معنای قذف نیست بلکه شامل هر گونه اهانتی می شود حتی اهانتی که موجب ارتداد سب کننده گردد هرچند بطور مطلق نمی توان سب کننده را مرند محسوب نمود و در این خصوص باید قائل به تفکیک شد زیرا گاهی سب پیامبر تنها در حد دشنام است و به مرحله نفی نبوت نخواهد رسید، سب النبی از جرائم تعزیری است به همین جهت در قانون مجازات مصوب ۷۵ در بخش تعزیرات قرار داشت اما در حال حاضر مواد قانونی این جرم در قانون مجازات مصوب ۹۲ در بخش حدود پیش بینی شده است، در سب النبی دین سب کننده ملاک نیست و حکم به مجازات و اجرای ان در مورد سب کننده مسلمان و غیر مسلمان از طریق دادگاه صالحه یکسان می باشد.

بر اساس آنچه گفته شد: هر گونه توهین و اهانت به پیامبران و ادیان الهی امری نکوهیده، قابل سرزنش و ناپسند است اما در جایی که سب کننده نادم از عمل خود بوده و یا اساسا شرایط قانونی یا شرعی کاهش مجازات او به واسطه ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی که مقرر میدارد “هرگاه متهم به سب، ادعاء نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است سب النبی محسوب نمی شود” و تبصره این ماده که بیان میدارد “هرگاه سب در حالت مستی یا غضب یا به نقل از دیگری باشد و صدق اهانت کند موجب تعزیر تا هفتاد و چهار ضربه شلاق است.”

فراهم است، اصرار بر صدور حکم اعدام برای سب کننده در چنین شرایطی نه تنها موجب تنفیر از دین نزد افکار عمومی گردیده بلکه به نوعی با زیر پا گذاشتن ظرفیت های قانونی برای کاهش مجازات توهین به قانون و جامعه حقوقی تلقی و موجب بی اعتباری ایران نزد جامعه بین المللی خواهد بود.