نگاه

نویسنده
شهلا گروسی

استفاده از تمام ظرفیت ها

 

فیلم سینمایی «شبانه‌ روز» در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر سال ۸۷ به نمایش در آمد و جایزه بهترین فیلمبرداری را از آن خود کرد.

شبانه‌روز با روایتی غیرخطی و غیرکلاسیک تصویر شده  و ضمناً با استفاده از تعداد زیادی از ستارگان سینمای ایران به شکل آشکاری گیشه را نیز در نظر داشته است.

انتخاب و به کارگیری این همه بازیگر خوب سینمای ایران در یک چنین فیلمی مسلما بی هدف نبوده است و تهیه کنندگان این اثر نگاه محکم و استواری به گیشه داشته اند.

به نظر می رسد این فیلم نیز همچون فیلم های دیگری که تعداد بالایی از ستارگان را به خدمت گرفته بود و انتظار موفقت از آن می رفت نتوانسته در گیشه موفق باشد و با مخاطب عام سینما ارتباط برقرار کند .

در تمام طول این سال ها تنها شاهد یک نمونه موفق در گیشه بودیم که با تعداد بالایی از ستارگان موفق به برقراری ارتباط خوب و مثر با تماشگران و نیزمخاطبان عام و خاض شده و از حضور و به کارگیری این همه ستاره بهره برد .

سگ کشی بهرام بیضایی با انبوهی از بازیگران درجه یک نمونه موفق و مثال زدنی بود . روایت های زیادی وجود دارد که بسیاری از بازیگران برای حضور در این فیلم رقم ناچیزی دریافت کردند و تنها به خاطر افتخار همکاری با بیضایی حاضر به بازی  در این فیلم شدند و در نتیجه فیلم از نظر هزینه های تولید نسبت به نمونه های مشابه با هزینه های پایین تری ساخته شد و در گیشه موفق عمل کرد .

اما در فیلم شبانه روز به نظر نمی رسد که سبد بازیگران به رقمی کمتر از حد معمول و متعارف دستمزدها رضایت داده باشند و نتیجه کار با توجه به سلیقه خاص کارگردانان این فیلم چیزی شده که به احتمال قوی در گیشه موفق نخواهد شد .

به هر حال اقتصاد اگر مهم‌ترین نباشد دست‌کم یکی از بخش‌های مهم و لاینفک سینماست. به هر روی شبانه‌روز کوششی است رو به جلو. فیلم از چهار داستانک مجزا از هم تشکیل شده که نقاط تلاقی گاه کم‌رنگ و گاه پررنگ با هم دارند.

به نظر می رسد در این کار علیمحمدی و بنکدار از تمام ظرفیت ها و امکانات در اختیار از نظر محتوا و امکانات برای اینکه حاصل کار مطلبو شود ،بهره برده اند . قضاوت در مورد موفقیت اثر نیز با توجه به کیفیت ساخت و نوع محصول ،برعهده بیننده حرفه ای و منتقدین منصف است .

درباره کارگردانان کار

فیلم محصول دو کارگردان است که سال های سال است با یکدیگر همکاری مشترک دارند و تاکنون این همکاری تیمی تداوم یافته است .استمرار این همکاری موفق یا داور همکاری موفق زوج بیرنگ و رسام در تلویزیون است که تا سال های سال دوام داشت و بعد از قطع همکاری نیز هیچ کدام از این دو نتوانستند موفقیت های قبلی را تکرار کنند . «شبانه‌روز» دومین فیلم بلند سینمایی امید بنکدار و کیوان علیمحمدی اثری شاعرانه است که آسیب‌شناسی عشق‌های پنهان و پنهان‌کاری در عشق را در چهار قصه مجزا روایت می‌کند.

این دو فیلمساز جوان که در محضر محمدرضا اصلانی کارگردان و مستندساز حرفه‌ای تجربه‌اندوزی کرده‌اند، در آثار مستند، داستانی و اولین فیلم بلندشان «شبانه» نیز نشان دادند دغدغه ساختارشکنی در قصه‌هایی شاعرانه با سبک و فرم خاص خود را دارند.

فیلم کوتاه داستانی «عشق تنهاست …»، مستندهای «چه شگفت است عشق که هم زخم است و هم مرهم»، «چشم‌اندازهای سیاوش‌آباد»، «MDMA»، «سرخ»، «آسمان سیاه شب» و … با فاصله گرفتن از الگوهای کلاسیک روایت و تصویرسازی، به پیوندی خاص میان فرم‌گرایی متناسب با مضمون و تم انتخابی پرداخته و شیوه‌های نوین داستانگویی را تجربه کرده‌اند.

«شبانه» نخستین فیلم بلند سینمایی کارنامه آنها نشان داد نگاه این دو فیلمساز متناسب با تغییر مدیوم به تکامل رسیده است.

کیوان علیمحمدی و امید بنکدار کارگردانان فیلم سینمایی “شبانه روز” این فیلم را نتیجه شور و جنون دسته جمعی دانستند و تاکید کردند بدون همدلی عوامل و بازیگران فیلم به نتیجه نمی‌رسید.

نگاهی به صحبت های کارگردانان فیلم

گفته های دو کارگردان فیلم در باره فیلم خواندنی است . نگاهی به بخش هایی از اظهار نظرهای این دو در رسانه های مختلف می اندازیم:

امید بنکدار : «فیلم “شبانه” زمانی اکران شد که ما تجربه ساخت دومین فیلم بلند و حتی چند کار مستند را هم پشت سر گذاشته بودیم. از طرفی ماه محرم بود. شرایط اجتماعی ایده آل در جامعه برای رفتن مخاطب به سینما وجود نداشت. با توجه به اینکه برخی مخالفان و منتقدان فیلم معتقد بودند که مخاطب ایرانی این فیلم را پس می‌زند و بین پنج تا هفت میلیون فروش می‌کند اما  اینگونه نشد و در جدول فروش سالانه سینمای ایران با وجود اینکه سه سال از ساخت فیلم می‌گذشت با وجود تمام شرایطی که عنوان کردم، این فیلم در نیمه بالای جدول قرار گرفت.

این موضوع نشان می‌دهد که مخاطب ایرانی دارای شعور و فهم است. اینگونه نیست که ما در جایگاه تصمیم گیرنده بنشینیم و احساس کنیم که مخاطب ایرانی فقط کمدی سخیف و سهل الوصول را می پسندد و تفکر دیدن فیلم های عمیق تر و جدی تر را ندارد.

حالا هم شرایط مشابه با اکران “شبانه” را در “شبانه روز” تجربه می‌کنیم. ماه رمضان را در پیش داریم. فصل اکران فیلم پاییز بود و ما به این زمان فکر می‌کردیم. زمانی که هوا کمی سردتر و روزها کوتاهتر است، یا حتی نوروز می‌توانست زمان خوبی باشد، که این اتفاق هم نیفتاد. اما حالا فیلم در تابستان اکران می‌شود که برای نمایش آثار کمدی بهتر است. اما به هر حال خوشبین هستیم. با توجه به نمایش‌هایی که با مخاطبین داشتیم امیدواریم که با مخاطب ارتباط برقرار کند. زیرا فیلم روایت خطی دارد و اتفاقا تصور ما این است که مخاطب گسترده‌ای دارد.»

امید بنکدار:« فیلمنامه این فیلم به دو نفر یک خانم ناهید ناظمی مادر من و مولود صلح‌جو‌خواه مادر بزرگ آقای علیمحمدی تقدیم شده است که تاثیر بسیار مهمی در پرورش و نگاه ما به زندگی داشته‌اند. آنچه هستیم را مدیون آنها می‌دانیم. فیلمنامه‌ای که می‌توان به این افراد تقدیم کرد باید سرشار از لحظاتی باشد که در ارتباط با دنیای زنان است. اما جای تاسف است که محوریت یک فیلم به زنان سئوال برانگیز شده است.

در جشنواره شانگهای که حضور داشتیم، قبل از نمایش فیلم مخاطبان عنوان می‌کردند سینمای ایران درباره کودکان و آقایان است و آیا محدودیتی وجود دارد که درباره زنان فیلم ساخته نمی‌شود؟ من فکر می‌کنم آنقدر دچار خود سانسوری شدیم که حتی به مسائل زنان فکر نمی‌کنیم.در صورتی‌که زنان بخش عمده‌ای از جامعه را تشکیل می دهند و عنوان شده از دامان زن است که مرد به معراج می‌رود. امیدواریم این تصویر عینی شود و ما آن را در سینما بیشتر ببینیم.»

کیوان علیمحمدی :«باعث تاسف است که این مسئله که ما به دنیای زنان می‌پردازیم جای سئوال دارد. من فکر می‌کنم سیاست‌گذاران فرهنگی عمدتا تلاش می‌کنند بخشی از جامعه را نبینند و عمدتا آنها را محو کنند. اینکه دنبال چه هدفی هستند را نمی‌دانم.ما به عنوان کسانی که تجربه هنری می‌کنیم نباید بگذاریم این تبعیض به وجود آید و این نگاه کاملا تحریفی، مردسالارانه و با تعاریف کلیشه‌ای از زن، خودش را غالب کند. با این نگاه زن‌ها عمدتا نقش‌های حاشیه‌ای هستند و خارج از تمرکز جامعه قرار می‌گیرند.زن به دلیل قدرت زایشی که دارد نزدیک به مقوله هنر است که دنبال زایش و آفرینندگی است. اما نگاه مرد سالارانه تلاش می‌کند این بخش دیده نشود. فیلمسازی هم اگر تلاش می‌کند که فیلمی در این ارتباط بسازد، برای دیگران جای سئوال دارد.

کار گردانی

صرف، روایت متفاوت و غیر کلاسیک نه نقطه‌ی قوت می‌تواند باشد و نه فیلم را بی‌ارزش می کند. کما این‌که در سالن سینما تعداد زیادی از مخاطبان عام فیلم که با دیدن نام ستارگانش به تماشایش آمده بودند دست آخر فیلم را بی سر و ته خواندند. شبانه‌روز فیلم فرم است. فرم فیلم شامل زاویه روایت و فیلمبرداری متفاوت و نماهای غریب و استفاده از فیلترهای رنگی و دوربین متحرک و معلق و تدوین درهم است تا مضمون مورد نظر کارگردان‌هایش منتقل شود. در قسمت‌هایی به نظر می‌رسد این بازی با فرم جواب داده و اثرگذار است

از هرچه در این فیلم چشم بپوشیم نمی‌توانیم از کنار تصاویر و فضا‌های بی‌نظیرش بگذریم. شبانه‌روز به طور ملموسی فیلم کارگردان و فیلم‌بردار است. میزانسن‌های  چشم‌نواز با قاب‌هایی گاه بی‌نظیر فیلم را تبدیل به آلبومی به‌یادماندنی کرده است. در بیش‌تر سکانس‌های فیلم، بیننده شاهد کلوزآپ‌های فکر شده و سنجیده است. گاه تاکید زیادی بر نگاه کاراکتر‌ها می‌شود. و با توجه به راز‌های مگوی شخصیت‌های فیلم ناخوداگاه ماجرای دروغ‌ نگفتن چشم‌ها به ذهن می‌آید و…

داستان فیلم

«شبانه‌روز» با محوریت چهار شخصیت زن که محوریت دارند، چهار خط داستانی را با ساختار روایی و بصری مختلف پی می‌‌گیرد که هر کدام فضا و حال و هوایی خاص دارند و می‌تواند سلایق مختلف را جلب کند.

همچون سایر آثار این دو کارگردان در این فیلم نیز زن شخصیت محوری و مهمی را ایفا می کند .

تلاش بنکدار و علیمحمدی برای همراه کردن مخاطب با روایت‌‌های تو در توی فیلم «شبانه‌روز» علاوه بر شکل روایت، در طراحی فرمت‌های مختلف تصویری برای هر قصه تأمین شده که در واقع پلی است برای برقراری ارتباط بین سبک خاص و مورد علاقه‌ آن‌ها و سلیقه مخاطبی که علاقه به کنکاش و زمینه‌سازی برای کشف کردن دارد.

این چهار قصه از جهت فضای کلی نیز حال و هوایی متفاوت دارند. قصه مرجان (نیکی کریمی) فضایی به شدت عاشقانه با حال و هوای شاعرانه دارد، قصه تاج‌السلطنه / حوراء (مهتاب کرامتی) با نگاهی به زندگی یک شاهزاده قاجار و یک بازیگر سینما به فضای سرد زندگی یک زوج امروزی و تعمیم گذشته به حال می‌‌پردازد.

قصه فوژان (مهناز افشار) به عشق‌های پرتلاطم و دراماتیک جوانان امروز و قصه سیاوش (حامد بهداد) نیز نوستالژی عشق‌های قدیمی را در یک زوج نامتعارف جستجو می‌‌کند. عشقی ریشه‌‌دار که یک گام در گذشته و گامی در زمان حال دارد که بر کیفیت ویژه آن تأثیر می‌گذارد.

بنکدار و علیمحمدی تلاش کرده‌اند با طراحی نقاط اتصالی که حکم نخ تسبیح را پیدا می‌کنند، این چهار اپیزود را در عین روایتی تو در تو، در تلاقی با هم قرار دهند. به این ترتیب مولفه‌های اتصال در برخی قصه‌ها به تقابل و در واقع تلاقی گره‌‌گشایی هر دو خط قصه می‌‌انجامد که در مورد قصه مرجان و حوراء این گونه است.

هر چند دو قصه روند خطی خود را طی می‌کنند، اما این حرکت موازی به گونه‌ای هوشمندانه انجام شده که فرخ به عنوان شخصیت مکمل هر دو خط قصه، در یکی غایبی همیشه حاضر (خط قصه مرجان) و در دیگری (خط قصه حوراء) یک غایب تمام عیار است که تنها در موقعیتی کلیدی از او نام برده می‌شود.

درباره مخاطب فیلم

به نظر می رسد مخاطب عام همچون کار قبلی این دو کارگردان نتوانسته با اثر به صورت کامل  ارتباط برقرار کند و بنابراین هدف سازندگان جذب مخاطب خاص و با سلیقه ای خاص بوده است . علیمحمدی و بنکدار «شبانه‌روز» را برای مخاطبی ساخته‌‌اند که اندکی بیشتر از هر چیز را طلب می‌‌کند. مخاطبی که خوش‌‌شانس است ناظر فیلمی است که برای هر سکانس آن به سویه‌های مختلف سلیقه هنری وی توجه شده و تنها شاهد یک روایت صرف از عشق‌های ناکام نیست.

«شبانه‌روز» رسیدن به سبک و زبانی جدید در سینما برای این دو فیلمساز است، اما تنها در همین ویژگی خلاصه نمی‌‌شود. این فیلم از نقاشی، موسیقی، عکاسی، ادبیات، شعر و … وام می‌‌گیرد تا به اثری قابل دفاع نزدیک شود. در عین حالی که زاویه نگاه آن‌ها به مضمون انتخابی نیز قابل تحلیل و بسط به عنوان دیدگاهی خاص است. دیدگاهی که برای محق جلوه دادن یک کاراکتر، دیگری را سیاه نشان نمی‌دهد و در واقع فرد را قربانی شرایط، موقعیت، انتخاب اشتباه و … دانسته و در پایان امتیاز نهایی را به عاشقیت می‌دهد.