خدمت سربازی، اجبار یا وظیفه؟

مهدی عربشاهی
مهدی عربشاهی

یکی از مسائلی که جوانان ایرانی با آن روبرو بوده و کمابیش همه جوانان پسر را شامل می شود، خدمت وظیفه اجباری ‏است. آن طور که در تاریخ آمده برای نخستین بار ناپلئون بناپارت در دنیا و به تقلید از او رضا پهلوی در ایران خدمت ‏سربازی اجباری را ایجاد کردند. اگرچه در خلال جنگ های عظیم جهانی بسیاری از کشورها قوانینی چون قانون ‏وظیفه عمومی ایران را تصویب نمودند، امروزه روند کلی به سمت حذف سربازی اجباری و تشکیل ارتش حرفه ای ‏است. با این حال مخالفت جدی گروهی از نظامیان و سیاستمداران در ایران تاکنون مانع از همگامی با این روند جهانی ‏شده است. مهمترین دلایل موافقان سربازی اجباری در ایران را می توان به طور کلی در 3 گروه دسته بندی نمود.‏

‏1-‏‎ ‎وضعیت ایران از لحاظ جهانی وضعیتی خاص بوده و نیاز به آمادگی بالا برای دفاع در برابر متجاوزان احتمالی به ‏خاک کشور داریم.‏

‏2- جوانان در حین خدمت سربازی آموزشهای ویژه ای دیده، از خانواده جدا شده و با شرایط واقعی زندگی آشنا می ‏شوند.(در اصطلاح عامه مرد می شوند!)‏

‏3- می توان از تخصص، شادابی و نیروی جوانان (که برای آنها از بودجه عمومی هزینه شده) در عمران و آبادانی ‏کشور بهره جست.‏

نکته ای که در میان موافقان سربازی اجباری مشترک است، بی توجهی آنها به تغییرات وسیع دنیا، شیوه زیست و ‏روشهای جنگی در 70 سال اخیر است. در واقع با وجود تغییرات محیطی فراوانی که در این سالها رخ داده و بی ‏شباهت به یک سونامی بزرگ نیست، همچنان خدمت سربازی اجباری در ایران شبیه به دوره رضا خان است.‏

اگر روزگاری در جنگ میان دو کشور تعداد بالای نفرات یک ارتش امتیاز اصلی بود، امروزه با تغییر شیوه های جنگ ‏و دفاع عصر جنگ های پیچیده تکنولوژیک آغاز شده است. در جنگ های تکنولوژیک نیاز اصلی بر نیروهای توانمند ‏و آموزش دیده است و دیگر نمی توان روی کسانی که حداکثر آموزشی دو ماهه دیده اند و به نوعی نیروی آماتور ‏محسوب شده و با تجهیزات و ادوات پیشرفته جنگی آشنا نیستند حساب نمود. با این حال حتی مخالفان سربازی اجباری ‏هم با دوره آموزشی دو ماهه مخالفتی ندارند و آن را برای حفظ آمادگی عمومی ضروری می دانند.‏

از سوی دیگر اگر در دوره ای خدمت سربازی به دلیل جدا کردن جوانان از خانواده و آموزش اصول اولیه زندگی (که ‏به دلیل ناکارآمدی نظام آموزشی و نبود رسانه ها لازم می نمود) می توانست جوانان را وارد مرحله ای جدید از زندگی ‏ساخته و آنها را برای پذیرش مسوولیت های جدید آماده کند، این روزها دوره سربازی تجربه جدیدی به حساب نمی آید. ‏این امر به ویژه در مورد دانش آموختگان دانشگاهها که در سنین بالاتر راهی سربازی می شوند و اکثر آنها تجربه ‏زندگی خوابگاهی را پشت سر گذاشته اند قابل مشاهده است. برای این گروه خدمت اجباری با وقفه ای که ایجاد می کند ‏باعث فراموشی نسبی مهارت های آموخته شده در دوران تحصیل گشته و کسب درآمد را تا سنی نزدیک به 30 سال به ‏تاخیر می اندازد که اثرات بسیار ناگواری بر شخصیت جوانان داشته و نیز موجب محرومیت خانواده های کم بضاعت و ‏فقیر از نیروی کار فرزندان جوان خود می شود. همین تاخیر دو ساله را می توان در امر ازدواج جوانان نیز مشاهده ‏کرد که در مورد آثار و تبعات آن کارشناسان بارها هشدار داده اند. علاوه بر اینها شرایط سختگیرانه ای که برای معرفی ‏به نظام وظیفه پس از پایان تحصیل وجود دارد باعث شده تا بسیاری از دانشجویان که قصد ادامه تحصیل در مقاطع ‏بالاتر دارند بارها و بارها فارغ التحصیلی خود را به تعویق انداخته و موجب هدر رفتن بودجه عمومی کشور شوند.‏

نکته دیگری که می توان به آن اشاره نمود بهره وری بسار پایین نیروی کار در میان سربازان بی انگیزه است که به ‏صورت اجباری به کاری وادار شده اند که به آن علاقه ای نداشته و یا در آن چندان تخصصی ندارند. اکثر کسانی که به ‏خدمت سربازی رفته اند می توانند گواهی دهند که این روزها به دلیل تعداد بسیار بالای نیروی آماده به خدمت و عدم ‏نیاز دستگاههای مختلف کشور به جذب این نیروها در بیشتر سازمانها و نهادها وظیفه ای که ار عهده یک نفر بر می آید ‏بر دوش چند نفر سرباز قرار گرفته است. گاهی اوقات وظیفه یک سرباز تنها جابجا کردن نامه در میان دو ساختمان ‏مجاور است! و اینگونه مدتی نزدیک به دو سال از بهترین سالهای عمر یک جوان تلف می شود.‏

از سوی دیگر این سوال وجود دارد که اگر دولت به خدمت شهروندان نیاز دارد چرا حاضر به پرداخت بهای مناسب آن ‏نیست؟ چرا در طول دوران سربازی به شیوه های مختلف سعی در تخریب شخصیت جوانان می شود و معمولا به ‏کارهایی دون شان خود گماشته می شوند؟‏

 

در هر حال سوالات بسیاری وجود دارد که به نظر می رسد پاسخ همه آنها را می توان در تغییر شیوه سربازی از حالت ‏اجباری به اختیاری و تشکیل ارتش حرفه ای یافت. در این حالت همچنان دوره دوماهه آموزشی اجباری خواهد بود و ‏برای پس از آن افراد می توانند داوطلبانه به خدمت ادامه دهند. طبیعی است که باید با استفاده از قانون نظام پرداخت ‏هماهنگ حقوق مکفی به سربازان داده شود و می توان امتیازات زیادی برای کسانی که داوطلبانه به خدمت سربازی ‏ادامه می دهند در نظر گرفت. بدیهی به نظر می رسد که با توجه به مشکل اشتغال جوانان عده زیادی در صورت ‏دریافت حقوق مناسب از روی میل و رغبت روانه خدمت سربازی شوند. در این شرایط می توان بخشی از هزینه های ‏لازم برای سربازان را از طریق سایر کسانی که مایل به ادامه خدمت نیستند تامین نمود تا در حل مشکل بودجه این ‏طرح نیز دچار مشکل نشویم.‏

‏ ‏