در اوج تدارکات برای شکل دادن به ائتلافی نظامی علیه داعش در عراق، مسئولان رسمی و منابع خبری آمریکا از تولد ناگهانی گروه تروریستی تازه ای خبر دادند بنام “خراسان” با این ادعا که گروه یاد شده از شکم القاعده درآمده، در سوریه مستقر است و فوری ترین خطر امنیتی علیه آمریکا بشمار میرود.
خراسان نام استان بزرگ شرقی ایران است و در بعضی منابع، به دلیل نزدیکی های فرهنگی و همگونگی جغرافیایی، مجموعه ای از شرق ایران، بخش شمالی افغانستان و تاجیکستان را “خراسان بزرگ” نام داده اند.
در واکنش به اعلام تولد گروه تازه ای که از سوی منابع آمریکایی گفته شده
“خطرناک تر و خشن تر از القاعده است” ابتدا منابع خبری جمهوری اسلامی سکوت اختیار کردند، و بعد در اقدامی خاص و ظاهرا با نیت تبری جستن از مخلوق تازه، و همچنین دادن آدرس غلط، در گزارشهای خود از آن به عنوان “خوراسان” یاد کردند!
پیش از اعلام تولد گروه تروریستی “خراسان” نام این گروه در هیچیک از گزارشهای جدی تروریستی مطرح نشده بود. اما، در شناسنامه ای که بعد برای گروه تهیه شد، گروه را دو ساله معرفی کردند با تاکید بر اینکه نوزاد از یک سالگی به راه افتاده، و اینک قادر است با استفاده از بمبهای پیشرفته جاده ای به اقدامات خارق العاده و بسیار خطرناکی دست بزند.
در معرفی گروه همچنین گفته شد که اعضاء آن عموما از افغانی ها و پاکستانی های غرب آسیا هستند، ولی، رییس آنها یک نظامی سابق کویتی است بنام محسن فضلی- حدود ۳۴ ساله که سابقه دوستی و همرزمی با اسامه بن لادن رهبر کشته شده القاعده را نیز در کارنامه خود دارد. لقب آقای فضلی نیز ظاهرا “ابو عثامه الکویتی است” شاید با این نیت که از نظر اعتبار و وزن اسمی قادر به رقابت با “ابوبکر البغدادی” رهبر قدر قدرت داعش بشود.
اوباما، اسلام میانه رو و تروریسم
آقای اوباما از زمان روی کار آمدن (شش سال پیش) ضمن اعلام برائت از جنگ با مسلمانان و اعلام خروج از عراق و افغانستان، مقابله با تروریسم را جانشین جنگ در خاورمیانه کرده بود. سیاست دیگر او آشتی جویی با اسلام میانه رو و دمکراتیک در منطقه بود: اسلامی که با هر شکل و شمایل از صندوق رای درآمده باشد تا لقب «دمکراتیک» را بتوان بدون اما و اگر به آن داد.
پذیرایی از اسلام اردوغان و قرار دادن ترکیه در صف ۲۰ قدرت بزرگ جهانی و براه انداختن جشن و پایکوبی در قاهره به بهانه پیروز بیرون آمدن محمد مرسی واخوان المسلمین از صندوق آراء انتخاباتی مصر و البته موفقیت شیخ حسن روحانی در انتخابات دمکراتیک و بی حرف و حدیثی که جمهوری اسلامی در ایران هر چهار سال یکبار برپا میکند و دادن وعده آشتی به تهران، تنها به این شرط که جمهوری اسلامی به کشیدن دندان کرم خورده اتمی اش رضایت بدهد، محصولهای این سیاست بود.
ظهور داعش در عراق و اعلام خلافت اسلامی توسط البغدادی و یاران در موصل و ماجرای سر بریدن انسانها در مقابل دوربین، ناگهان افکار عمومی مردم آمریکا و بقیه جهان را با چهره ای از اسلام روبرو ساخت که بخصوص آقای اوباما به شدت در حال پنهان ساختن و یا انکار آن بود.
اینبار آقای اوباما خروج عجولانه از عراق را فراموش کرد و رضایت داد که در جامه نظامی ( ولی بدون پوتین) همراه دو یار دبستانی ( فرانسه و بریتانیا) و سایر هم مدرسه ای ها ( ائتلاف ) بمنظور “اقدام علیه تروریسم” – و نه جنگ علیه افراط گرایی اسلامی که در منطقه ریشه گرفته است به عراق بازگردد!
آقای اوباما خوب میدانست که نیمی از دم این شیطان ( تروریست های داعش)، در سوریه است و برای “مقابله با تروریسم” باید اقداماتی متناسب با ابعاد و اندازه خطر، در سوریه هم انجام داد ( بمباران مواضع داعش).
چگونگی ظهور گروه خراسان
گروه خراسان ظاهرا در این گیرودار و همزمان با شروع اصلاح مختصر در سیاست خارجی ناموفق اوباما -کاملا به صورت تصادفی، در سوریه سربلند کرده و دیده میشود. با دیده شدن سر شیطان تازه در سوریه، کنار دم و سم شیطانهای گذشته ( بچه داعشی ها و گروه النصره)، آمریکا که در گذشته یکی از رفقای مسلمان منطقه پیش از شروع رفاقت به غلط آنرا “شیطان بزرگ” لقب داده بود، باید خطر را آنقدر واقعی جلوه میداد که بتواند ترقّه در کردن پر سر و صدای بعدی ( بمباران هوایی) را در منطقه توجیه کند.
به این ترتیب گروهی تروریستی ( و نه اسلام گرای افراطی) تازه ای متولد شد به نام مرموز “خراسان”- که در تعریف آن گفته شد “خطر فوری امنیتی است علیه سرزمین آمریکا”.
روز ۱۳ سپتامبر خبرگزاری آسوشیتد پرس از قول یک منبع رسمی آمریکا که نخواست نامش فاش شود، از گروه تروریستی تازه ای یاد کرد که “خشونت و خطر آن بیشتر از گروه داعش است.” در معرفی اعضاء این گروه گفته شد که جهادی های آب دیده ای هستند که از افغانستان، پاکستان، یمن و کشورهای اروپایی آمده و در سوریه و در پناه برادران ( و البته خواهران جهاد نکاحی) “جبهته النصره” جمع شده اند و در جمع خود بمب سازهای متخصص یمانی نیز دارند.
مقامات دولت آقای اوباما برای روشن شدن بهتر ذهن مردم دنیا و بخصوص ینگه دنیا تاکید کردند: فکر نکنید که این میلیشیا ها برای جنگ با دولت بشار اسد به سوریه رفته اند! خیر!آنها از سوی القاعده ، با دستور آقای ایمن الظواهری به سوریه رفته اند که آنجا یارگیری کنند و چون یاران تازه رسیده از اروپا پاسپورت های معتبر دارند از سوریه برای انجام کارهای خطرناک راهی آمریکا بشوند ( صادرات مجدد با درس گرفتن از شیوه صادرات محصولات چین به دبی و از دبی به ایران)
روز ۱۸ سپتامبر شبکه تلویزیونی سی بی اس آمریکا فیلمی تبلیغاتی را پخش کرد که در آن اعلام خطر میشد ( گوینده : باب اور از واشنگتن) که تروریستهای گروه خراسان بزودی به آمریکا میرسند و باید در مقابل احتمال انفجار هواپیماهای مسافری اقدامات حفاظتی کافی صورت بگیرد. در این فیلم تبلیغاتی، گوینده گروه خراسان را تهدیدی جدی تر و فوری تر از داعش معرفی کرد.
همان روز جیمز کلاپر مدیر امنیت داخلی آمریکا برای نخستین بار رسما حجاب از چهره گروه خراسان برداشت و اعلام کرد خراسانی ها به همان اندازه داعشی های برای امنیت آمریکا خطرناک اند.
روز ۲۰ ماه سپتامبر روزنامه نیویورک تایمز طی یک مقاله طولانی اعلام خطر کرد: “گروه خراسان تهدیدی مستقیم تر از داعش علیه آمریکا و اروپا است.”
در اعلام خطرناک بودن فوق العاده گروه خراسان گفته شد که محسن فضلی آنقدر به بن لادن نزدیک بوده ( جوان بیست و یکی دو سه ساله در آن زمان) که همراه تنها معدودی از یاران اسامه، از طرح حمله یازده سپتامبر القاعده به نیویورک خبر داشته.
همان روز و قبل از آغاز حملات هوایی آمریکا در سوریه، آقای برایان ویلیامز از شبکه تلویزیونی ان بی سی، گروه خراسان را به عنوان “دشمن تازه” به مردم آمریکا معرفی کرد.
نکته عجیب تر اینجا است که در تمام این تبلیغات تلویزیونی شبکه تلویزیونی فاکس نیوز که از یاران دولت دمکرات آقای اوباما نیست و سهمی از بابت تبلیغات حزبی و یا رسمی دمکرات ها دریافت نمیکند در مورد خطر گروه خراسان ساکت بود و بوقها را شبکه های معتدل تر مینواختند.
ساعاتی دیرتر وزارت دفاع آمریکا اعلام داشت که هشت حمله هوایی علیه مواضع تروریست های گروه خراسان در سوریه ( اطراف حلب) صورت گرفته و محلهای نگاهداری مواد منفجره که قرار بود علیه آمریکا و متحدان اروپایی مورد استفاده قرار بگیرد منهدم شده اند و متعاقباً تلویزیون سی ان ان از قول یک منبع رسمی بدون ذکر نام، مدعی شد که حمله تروریستی گروه خراسان در مرحله پیشرفته ای قرار داشته است ( به این ترتیب حملات هوایی در چارچوب دفاع پیشگیرانه قابل توجیه شد.)
روز ۲۳ ماه سپتامبر فیلم بمباران سوریه توسط هواپیماهای آمریکا در سی ان ان نشان داده شد و روز بعد اعلام شد در جریان بمباران رهبر گروه خراسان ( آقای فضلی) به قتل رسیده است!
بعد از توجیه دلایل حمله هوایی، اهمیت و خطر فوری گروه خراسان ناگهان آب رفت. در پاسخ به پرسشی، ماثیو اوسلن، مدیر مرکز ملی مقابله با تروریسم آمریکا طی اظهاراتی در انستیتوی بروکینگز اعتراف کرد: “اطلاعات معتبری در اثبات خطر فوری و جدی تروریستی در اندازه های تکرار حمله ۱۱ سپتامبر از سوی گروه خراسان در دست نیست.” متعاقبا یک مسئول دیگر ضد تروریستی آمریکا تاکید کرد: “گروه خراسان ممکن است آرزوی حمله را داشته باشد ولی ظرفیت آنرا در اختیار ندارد.”
طی مقاله ای در ۲۵ ماه سپتامبر روزنامه نیویورک تایمز نیز اعتراف کرد که ظهور گروه خراسان از گمنامی به شهرت برق آسا صورت گرفته و ادعاها در مورد وجود خطر جدی و فوری تروریستی از آن سو واقعی نبوده است. به این ترتیب خطر گروه خراسان بعد از عادی شدن بمباران هوایی سوریه توسط آمریکا از قطعی و فوری به نیت و آرزو کاهش درجه داد.
تیر خلاص بر اعتبار و بعد حتی موجودیت واقعی گروه خراسان را جیمز کامی رییس سازمان اف بی آی و ادمیرال جان کیربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا کشیدند با این اعتراف که “اطلاعات دقیقی در مورد تاریخ و نوع و مکان حمله تروریستی( فرضی) گروه خراسان در دست نیست.” اینجا بود که شبکه تلویزیونی ان بی سی، یک روز بعد از گزارش دعاوی دولت آمریکا در برنامه خبر شبانگاهی شبکه، با لحنی سراسر تردید این پرسش را مطرح ساخت که: “آیا موجودیت گروه خراسان هرگز واقعی بوده است؟”