در آستانه فرارسیدن عید قربان، یکی از دو عید اصلی مسلمانان، منابع خبری اهل سنت ایران از مخالفت دوباره جمهوری اسلامی با برگزاری نماز جماعت روز عید در تهران خبر دادند. همزمان نیروهای امنیتی از سفر مفتی محمدقاسم قاسمی و مولانا احمد نارویی، دو تن از شخصیتهای اهل سنّت ایران، برای به جا آوردن مناسک حج در عربستان سعودی جلوگیری کردند.
اهل تسنن که بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند در ۱۴ استان زندگی میکنند. تعداد آنها در تهران حدود یک میلیون نفر برآورد شده است. سنیهای ساکن پایتخت حتی یک مسجد برای به جا آوردن مناسک دینی خود ندارند. این در حالیست که نمایندگان مناطق سنی نشین در ایران بارها از مجلس شورای اسلامی خواستهاند نسبت به جواز تاسیس “حداقل یک مسجد برای اهل تسنن” اقدام کنند؛ در خواستی که تا کنون به آن رسیدگی نشده است. محافل اهل سنت در ایران میگویند درباره عدم صدور مجوز برای احداث مسجد در تهران تا به حال توضیحی داده نشده و پاسخ رسمی نیز به آنها ابلاغ نگردیده است.
نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی هم اوایل شهریور ماه گذشته در آستانه عید فطر به درخواست هیات امنای نمازخانه اهل سنت صادقیه طی نامهای به محمود احمدینژاد خواستار آن شدند که با برگزاری مراسم نماز عید فطر از سوی پیروان اهل سنت در تهران مخالفت نشود؛ با گذشت چند ماه اما درخواست نمایندگان مجلس همچنان بیپاسخ مانده است.
بر اساس اعلام رسمی، روز دوشنبه، ۱۶ آبانماه در کشور به عنوان عید قربان مشخص شده است.
درباره مشکلات اهل سنت ایران به ویژه در آستانه اعیاد مذهبی، عبدالستار دوشوکی، کارشناس مسائل سیاسی و مذهبی بلوچ و مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن، به سوالات “روز” پاسخ داده است؛ متن این گفتگو در پی میآید.
فردا در ایران عید قربان است. عمدهترین مشکلات سنیها در آستانه فرارسیدن این عید مذهبی چیست؟
فعالان اهل سنت در روزهای گذشته از اعمال مجدد محدودیتها و احتمال ممنوعیت مجدد اقامه نماز جماعت عید در تهران خبر دادهاند. اما به صورت کلی اهل سنت ایران هر ساله در آستانه اعیاد مذهبی با دو مشکل عمده روبرو هستند. اول اینکه تاریخ رسمی اعیاد مذهبی معمولا در کشورهای سنی مذهب با ایران متفاوت است. جمهوری اسلامی در ۳۲ سال گذشته بنا به عادت دیرینه خود، یک روز بعد از برگزاری عید در عربستان و سایر کشورهای سنی نشین را به عنوان روز رسمی عید برگزار میکند. معمولا آنها از همزمانی برگزاری مراسم مذهبی جلوگیری می کنند. در اوایل انقلاب اهل سنت ایران بخصوص در کردستان و بلوچستان آزاد بودند که مراسم عیدین- یعنی هر دو عید فطر و قربان- را همزمان با کشورهای سنی نشین منطقه برگزار کنند. اما در طول سالهای اخیر جمهوری اسلامی به شدت به آنها فشار آورده و اعلام کرده است که روز رسمی عید روزی است که ولی فقیه تشخیص میدهد. به این دلیل این بار هم به احتمال خیلی زیاد عید اهل سنت در سراسر جهان روز یکشنبه است اما در ایران روز دوشنبه خواهد بود و از پیش نیز به سنیها فشار آوردند که آنها هم باید عید خود را در همین روز برگزار کنند. در مورد عید فطر مساله مقداری پیچیدهتر به نظر میرسد، چون ممکن است همان روز اول هلال ماه رویت نشود و عدهای عید بگیرند یا برعکس. اما در مورد عید قربان این اختلافات کمرنگتر است، چون اگر روز اول هلال ماه دیده نشود بالاخره روز دوم و سوم مشخص میشود که این هلال ماه مال روز دوم هست یا روز سوم. معمولا عید همان یک روز خواهد بود. به هر حال این یکی از اصلیترین مشکلات اهل سنت ایران است که در سالهای گذشته به صورت کلی و در تمام نقاط کشور با آن درگیر بودند. مساله بعدی اما مساله نماز عیدین در شهرهای برزگ مانند مشهد، شیراز، اصفهان و به ویژه تهران است. در پایتخت، طبق روال عادی جمهوری اسلامی و به علت فقدان حتی یک مسجد ویژه اهل سنت، اجازه نمیدهد که سنیها مراسم نماز جماعت عید را برگزار کنند. به احتمال زیاد عید پیش روز نیز در این زمینه استثنا نخواهد بود.
در ماههای گذشته چندین بار شاهد اعتراض نمایندگان اهل سنت مجلس به وضعیت کلی این اقلیت مذهبی و همچنین درخواست آنها برای کسب اجازه اقامت نماز عید در تهران بودهایم. این تلاشها به چه نتیجهای رسیده است؟
تبعیض و نابرابری در رابطه با اقلیتهای مذهبی در قانون اساسی نهادینه شده است؛ علاوه بر این جمهوری اسلامی همواره سعی کرده است این نابرابریها را به زور سرنیزه و تهدید و ارعاب اعمال کند. در رابطه با این سئوال، مجمع نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی در آستانه عید فطر در نامهای به محمود احمدینژاد خواهان آن شدند که اجازه برگزاری نماز جماعت روز عید به اهل تسنن ساکن پایتخت داده شود؛ نامهای که بیجواب ماند. از سوی دیگر ۳۰۰ تن از فعالان اهل سنت کردستان هم نامهای به رهبر جمهوری اسلامی نوشتند که آن هم بیپاسخ ماند. اخیر هم فعالان و نمایندگان اهل سنت ایران در نامهای سرگشاده به آیت الله خامنهای پرسشهایی را در رابطه با حقوق اهل سنت مطرح کردند که آن هم به سرنوشت نامههای قبلی دچار شد. به هر حال حاکمیت در طول این سه دهه اجازه نداده است اهل تسنن آزادانه مناسک دینی خود را برگزار کنند. این در حالیست که جمهوری اسلامی پژوهشگران و رهبران سنی کشورهای مجاور را به کنفرانسهای متعددی مانند تقریب مذاهب، وحدت مسلمین، اخوت اسلامی بین شیعه و سنی و غیره دعوت میکند تا بگویند که ما به این موضوعها معتقد هستیم و آن را ترویج میکنیم. این تاکیدها متاسفانه تنها در حد حرف باقی مانده و در عمل اهل سنت نه تنها اجازه ندارند در تهران مسجد داشته باشند حتی دو بار در سال به هنگام برگزاری هر دو عید از به جا آوردن مناسک دینی محروم میمانند. این برخورد دوگانه و تبعیض آمیز جمهوری اسلامی بر همه آشکار است و این روشی است که ماهیت ذاتی این حاکمیت را نشان میدهد. علیرغم اینکه رهبران مذهبی سنی از نقاط مختلف ایران در این مورد تقاضا کردند که حداقل حقوق تعریف شده در قانون اساسی به آنها تعلق بگیرد، اما جمهوری اسلامی همواره به این درخواستها بیتوجه بوده است.
با وجود این محدودیتها، اهل سنت تهران بالاخره توانستند مراسم نماز جماعت عید فطر را برگزار کنند؟
متاسفانه طبق روال همیشگی این اجازه داده نشد. حتی در بعضی از نقاط تهران که اهل سنت منازل و مکانهایی را برای برگزاری نماز عید اجاره کرده بودند از طرف حاکمیت تعطیل و بسیاری از فعالان در این زمینه دستگیر شدند. آنزمان آقای تمدن استاندار تهران در توجیه این برخورد گفت که اهل سنت میتوانند بیایند در کنار برادران شیعه نماز بخوانند، فرقی میان سنی و شیعه نیست و نماز میان ام القرای جهان اسلام باید یکی باشد. اما در حقیقت اینگونه نیست. ما میبینیم در سایر شهرهای سنی نشین دیگر ایران که شیعیان در اقلیت هستند، آنها به صورت آزادانه و جداگانه در اماکن ویژه مذهبی خود مناسک مذهبی را به جا میآورند و حتی حاضر نیستند در شرایط عادی هم وارد مساجد اهل تسنن شوند. در نتیجه این جاده برادری شیعه و سنی که طبیعتا باید دو طرفه باشد، همچنان یک سویه دارد و در هر شرایط ختم به ولایت فقیه است.
برخورد مردم با این محدودیتها چگونه است و سیاستهای حاکمیت در این راستا تا چه اندازه توانسته است بر مناسبات اجتماعی مردم تاثیر بگذارد؟
اکثریت مردم در تمام ایران به سیاستهای تفرقه اندازانه رژیم واقف هستند و هیچگونه تنش و تضاد عمدهای در بین شیعه و سنی بلوچستان وجود ندارد. البته حاکمیت بخشی از نیروهای اهل تشیع افراطی را که بخش زیادی از آنها غیر بومی هم هستند بسیج میکند و امتیازات فراوانی میدهد. مردم بلوچ در محل زندگی خود عملا مورد تبعیض قرار میگیرند و در برابر افراد غیر بومی با امکانات زیاد بر آنها به نوعی حکومت میکنند. این موضوع خود به خود باعث به وجود آمدن یک نوع بیاعتمادی میان شیعه و سنی میشود؛ حاکمیت هم سعی در عمق بخشیدن به آن دارد و میخواهد از این طریق از حداقل شیعیان ساکن آنجا بر علیه حداقل سنی استفاده کند. اما خوشبختانه علیرغم این تلاشها تنش و تضاد میان مردم اعم از شیعه و سنی بینتیجه مانده و مردم هوشیار هستند در دام سیاستهای تفرقه اندازانه نیافتند.
برگردیم به موضوع اول. در سالهای گذشته گفته میشد به علت ممنوعیت برگزاری مناسک اهل سنت در تهران، جمعیت سنی مذهب پایتخت برای نماز عید فطر مجبور میشدند به سفارت خانه کشورهای اسلامی در تهران مراجعه کنند. این موضوع تا چه حد صحت دارد؟
بله. زمانی که خود من در تهران زندگی میکردم به همراه سایر شهروندان اهل سنت هر هفته برای برگزاری نماز جماعت به سفارت پاکستان میرفتیم و از این امکان استفاده میکردیم. موضوع البته مربوط به سالهای خیلی دور است. وضعیت اقلیتهای مذهبی حتی در زمان پهلوی نیز به همین قرار بود. متاسفانه بعد از برسرکار آمدن جمهوری اسلامی بر خلاف انتظارها نه تنها محدودیتها کمتر نشد، بلکه اوضاع بدتر هم شد. در زمان حکومت قبلی وقتی سنیها به سفارت پاکستان یا سفارت سایر کشورهای اسلامی میرفتند حساسیتی وجود نداشت و در حقیقت حکومت شاه فقط بعد مذهبی قضیه را در نظر داشت و از این جهت نیز مخالفت چندانی نمیکرد. اما در شرایط فعلی جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایطی قبول نمیکند که سنیها به سفارتها بروند و آن را یک خطر جدی علیه خود تلقی میکند. در نتیجه رفتن به سفارت خانهها در حال حاضر به دلایل سیاسی متعددی میسر نیست.
در این زمینه برخوردی هم صورت گرفته است؟
حاکمیت ادعا میکند که بسیاری از اهل سنت یا به تعبیر آنها “افاغنه” به سفارت عربستان سعودی میروند. افغانهای سنی مذهب در سالهای گذشته برای برگزاری نماز جماعت به این سفارتخانه مراجعه کردهاند اما برخورد خشونت آمیزی با آنها صورت نگرفته است. اما فراموش نکنیم که آنها شهروندان یک کشور دیگر هستند. ولی اگر شهروندان سنی ایرانی اعم از ترک، کرد، بلوچ، خراسانی سنی قصد کنند جهت برگزاری مراسم مذهبی از جمله نماز عید به این سفارت خانهها مراجعه کنند با آنها برخورد خواهد شد.
پیش بینی شما برای نماز جمعه عید قربان امسال در روز یکشنبه یا دوشنبه چگونه است، احتمال دارد در ساعات باقیمانده اجازه برگزاری نماز عید به اهل تسنن ساکن تهران داده شود؟
جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته نشان داده نه تنها ماهیت تام گرا و مطلق اندیش خود را در رابطه با اقلیتهای مذهبی و دینی در ایران تغییر نداده است بلکه این رویه طی سالهای اخیر شدت هم گرفته است. با توجه با سابقه جمهوری اسلامی بر علیه سنیها در تهران و سایر شهرهای ایران، هیچگونه شواهدی دال بر اینکه امسال اجازه برگزاری این مراسم داده شود وجود ندارد. حتی احتمال این نیز وجود دارد که فعالان سنی مذهب تهران تحت فشار قرار بگیرند و در آستانه عید بازداشت شوند. حاکمیت جمهوری اسلامی در حرف داعیه برابری و برادری مسلمانان را دارد. اما مردم سنی در تهران از به جا آوردن یکی از ارکان اصلی دینی یعنی به جا آوردن نماز جماعت و نماز عیدین محروم هستند. یا ممانعت از خروج علمای اهل سنت برای حضور در مراسم سالانه حج. حتما اطلاع دارید که طی روزهای گذشته از خروج شماری از شخصیتهای اهل سنت به سمت مدینه جلوگیری شد. به این ترتیب علاوه برجلوگیری از به جا آوردن رکن اصلی اسلام یعنی نماز، حداقل بخشهایی از شهروندان سنی مذهب از اجرای فریضه حج نیز که یکی دیگر از ارکان دین است، محروم ماندهاند. این واقعا برای مردم سوال است: این چه نوع اسلامی است که گذشته از مسائل سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی، از اجرای ارکان اصلی اصول اسلام توسط سنیهای کشور خودش جلوگیری میکند.
شما میگویید در سالهای گذشته برخوردها شدیدتر شده است. ارزیابی شما از شدت گرفتن این برخوردها چیست؟
در دولت اصلاحات به نوعی فضا بازتر شد و اهل تسنن حداقل در اجرای فرایض دینی خود تاحدودی آزادی عمل داشتند. اما پس از سرکار آمدن آقای احمدینژاد و به قدرت رسیدن افراطیترین اصولگرایان، تبعیضها در تمام حوزهها و در کنار آن هم در مورد سنیهای ایران تشدید شد. از نظر دولت فعلی این خطر وجود دارد که سنیهای ایران با اهل تسنن در کشورهای دیگر ارتباط برقرار کنند. این نوع نگاه مصداق بارز ضرب المثل “کافر همه را به کیش خود پندارد” است. واقعیت این است که جمهوری اسلامی چون خود در امور کشورهای منطقه از جمله عراق، بحرین یمن و لبنان دخالت میکند برایش قابل تصور نیست که کشورهای همسایه ممکن است این اقدام را در درون مرزهای ایران هم انجام ندهند. به همین دلیل جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته علاوه بر تشدید محدودیتها، سعی کرده است کنترل مدارس اهل سنت و امور آموزشی دینی در مناطق سنی نشین را هم به دست بگیرد. حتی امام جمعههای سنی مذهب را هم باید خود حاکمیت تعیین کند. به نوعی نه فقط نظارت حتی مدیریت امور دینی اهل سنت را به دست گرفته؛ موضوعی که باعث نارضایتی شدید رهبران اهل تسنن شده است.
ولی در این رابطه فقط سنیها مطرح نیستند. در طول سالهای گذشته بهاییها، دراویش گنابادی، پیروان آئین یاری، مسیحیان و حتی تعدادی از مراجع منتقد شیعه هم با محدودیتهای مشابهی روبرو بودهاند. به نظر شما چه اتفاقی افتاده که یکباره برخوردها تا این حد شدید شده است؟
وقتی حاکمیت هیچگونه عدم سازش و تمکین مطلق از نظر سیاسی و مذهبی را قبول نکند این گونه برخوردها قابل پیش بینی خواهد بود. در طول سالهای گذشته حاکمیت با بحرانهای پیاپی روبرو شده و معتقد است این بحرانها ممکن است از مجاری مختلف از جمله مجرای مذهب تقویت شود. ممکن است هم وطنان از اینکه جمهوری اسلامی چرا اجازه ساخت مسجد اهل سنت در ایران را نمیدهد تعجب کنند. حاکمیت آنهم در شرایط فعلی و با توجه به اتفاقات سالهای گذشته هرگز اجازه نخواهد داد چنین اقدامی صورت بگیرد. تصور کنید در روز جمعه حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر در دانشگاه تهران یا مصلای امام شرکت کنند، اما مخالفان همانگونه که خود حاکمیت از مذهب به مثابه یک حربه استفاده میکند آنها هم ممکن است با مقابله به مثل از همین امکان به مخالفت با حاکمیت بپردازند. تصور کنید نیمی از جمعیت میلیونی اهل سنت تهران برای شرکت در مراسم مذهبی شرکت کنند. هر هفته یک میلیون تهرانی فقط برای نماز خواندن جمع شوند، این بزرگترین چالش را برای حاکمیت به وجود میآورد. آنهم در شرایطی که هر هفته نگران ایجاد بحران در نماز جمعه رسمی است. تحقق چنین اتفاقی برابر است با اسقاط حاکمیت به ویژه به لحاظ مذهبی. در نتیجه این تصور که حاکمیت اجازه ساخت مسجد را به سنیها میدهد تصوری کاملا اشتباه و غیر سیاسی است.