دمین مک ارلی
راجع به شکاف های بوجود آمده در هرم دینی بر سر نقش رهبری عالی ، مطالبی نوشته ام. با فروکش کردن بحران ناشی از انتخابات ایران، این بحثی است که بالا گرفته و باید به نتیجه برسد.
در عراق، که محل زندگی آیت الله العظمی علی سیستانی مهمترین رهبر مسلمانان شیعه است، نظریه دیگری جاری است. طبق این نظریه، رهبران دینی باید نفوذ خود بر امور کشور را از طریق اعتبار ذهن و مباحثات اعتقادی اعمال کنند. چنین رویکردی در اروپا و آمریکا، آشنا به نظر می رسد.
مکتب عراقی و به طور دقیق تر، حوزه نجف و سایر شهرهای مذهبی به عنوان پایگاه آیت الله ها، به طور سنتی به عنوان سکوت گرا شناخته می شوند. اما از آنجا که مذهب حد و مرزی نمی شناسد، شواهدی وجود دارد که اندیشه سکوت گرائی به سرعت در حال گسترش است.
دیوید میلیبند وزیر خارجه انگلستان اخیراً در سخنرانی خاورمیانه ای خود به این گسترش ایده ها اشاره فراوانی کرد. چندی پیش، دیپلمات ها در لبنان به من گفتند شیوخ حزب الله پس از دیدار از نجف به دنبال تغییر دیدگاه هایشان هستند. سفر زیارتی میلیون ها ایرانی به نجف و کربلا پس از سقوط صدام نیز، امکان تبادل ایده ها میان دو کشور را فراهم کرده است.
تندروهای ایران توانستند اعتراضات خیابانی را سرکوب کنند اما نمی توانند جلوی مباحثات بنیادی درون مذهبی را بگیرند.
هرچند شکایات پوشالی از دخالت قدرت های غربی در انتخابات ایران پذیرفته نشده است، اما این مناظره از زمان بزرگترین دخالت قدرت ها در منطقه، یعنی اشغال عراق در سال 2003، پا به عرصه گذاشته است.
یکی از پیامدهای تغییر موفقیت آمیز رژیم در عراق، آشکار شدن کشمکش موجود بر سر نقش دین در کشورهای شیعه است.
عراق مانند ایران و احتمالاً لبنان، از اکثریت شیعه تشکیل یافته است.
در ایران به عنوان تنها کشوری که روحانیون بر مسند حکومت نشسته اند، قدرت هرم دینی برای حکومت بر کشور، در قالب آنچه ولایت فقیه خوانده می شود، تجلی پیدا کرده است. مفهوم ولایت فقیه که در اواخر دهه 1960 از سوی آیت الله روح الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی شکل گرفته است، امور مذهبی را برتراز سایر مسائل جاری می داند.
منبع: تلگراف- 29 ژوئن