قریب به 30 سال پیش بود که مهندس مهدی بازرگان در حاشیه حضورش در جشن استقلال الجزایر دست برژینسکی (شاور امنیت کاخ سفید) را فشرد و به تعبیر ادوارد سعید “کارش یکسره شد” که گویی این آخرین دستی بود که یک مقام ایرانی با یک مقام امریکایی از سر دوستی داد والبته مهم ترآن که تحت پوشش رسانه ای هم قرار گرفت .
دیدار بازرگان با برژینسکی به همراه ابراهیم یزدی،مجتهد شبستری و مهدی چمران، درست در شرایطی که ایران در التهاب انقلاب می سوخت و امپریالیسم مطابق با امریکا قلمداد می شد جرقه ای بود که درخرمن رابطه میان این دو کشورافتاد و سوزاند رابطه ای را که هنوز با گذشت 30 سال تجدید بنا نشده است .
دانشجویان خط امامی راهی سفارت امریکا شدند و 55 امریکایی را به مدت 444 روز گروگان گرفتند، دولت مهندس بازرگان به نشانه اعتراض استعفا داد و داستان پایان نیافت مگر سالی و دوماهی بعد تر، آن هم در دولت جدید امریکا که ریگان جمهوری خواه رییسش بود.
و اکنون در شرایطی 13 آبان و تسخیر سفارت امریکا در آستانه 30 سالگی قرار گرفته است که فردا روزی قرار است انتخابات امریکا برگزار شود و اوبامای سیاه پوست ،جوان و دموکرات با مک کین، پیر و جمهوریخواه رقابت کند رقابتی که اگرچه بسیاری باور به غیرقابل پیش بینی بودن نتیجه آن دارند، اما نظرسنجی ها و تحلیل ها حاکی از پیروزی نخستین کاندیدای سیاه پوست امریکایی در پست ریاست جمهوری دارد .
به روایت تاریخ، انتخابات امریکا و کاندیداهایش آنگاه برای ایران و مردمش پر رنگ شد که جان اف کندی دموکرات کاندیدای ریاست جمهوری سال 1973 شد وبا شعارهایی هم چون حقوق ملت ها و گفت و گو با بلوک شرق رای آورد و این چیزی بود که رژیم شاه آن را خوش نداشت و برآن شد که در پی حضور او اندکی فضای سیاسی راباز کند. اما پس از ترور کندی و آمدن نیکسون جمهوری خواه ستاره بخت شاه تابیدن گرفت و ژاندارم منطقه خوانده شد هر چند که باحضور کارتر و طرح شعار حقوق بشر ستاره شانس آقای پادشاه افول کرد وپایه های حکومتش بیش از پیش لرزید و ناگهان فروریخت. و این نخستین تغییری نبودکه با حضور یک دموکرات درمقام رییس جمهورامریکا در ایران رخ نمایاند که پیش از آن در زمان ترومن داستان انقلاب سفید مطرح شده بود وبعدها پس از انقلاب هم پررنگ ترین نمونه اش شد حضور دولت اصلاحات.
اما این یک روی سکه بوده است که در زمان حضور جمهوریخواهان بر مسند ریاست جمهوری امریکا نیزشق دومی پررنگ ترشده است و همکاری های خواسته یا ناخواسته ایران و امریکا قوت بیشتری گرفته است؛ که اگر همراهی با رژیم شاهنشاهی نمونه پیشا انقلابی اش باشد آزادی گروگانهای امریکایی درست در روز ورود ریگان جمهوریخواه به کاخ سفید می تواندبا اهمیت ترین نمونه پسا انقلابی اش نام بگیرد.
و همین طور در امتداد آن می توان از ماجرای مک فارلین و فروش اسلحه از سوی امریکا به ایران در جنگ با عراق در دولت ریگان، بی طرفی رضایتمندانه در حمله اول امریکا به عراق در زمان بوش پدر( که پذیرش دوباره قرارداد 1975 الجزایر را از سوی صدام تسریع کرد) وهمکاری های پنهان و آشکار ایران و امریکا برای نابودی طالبان افغانستان و سرنگونی صدام حسین در زمان بوش پسر را نام برد .
والبته در این میان آخرینش را می توان همین نشستن نماینده ایران در دولت نهم بر سر میز مذاکره با امریکایی ها بر سر اوضاع عراق خواند ،امری که 28 سال تابو بود. و حال در آستانه سی امین سال انقلاب نگاه به امریکا و رابطه با آن با همان روزها که دانشجویان خط امامی سفارتش را گرفتند و مردم شبانه روزی در مقابل آن آرزوی سرنگونی اش را کردند تفاوت کرده است که اگر در دید مردم آن زمان مقابله باامریکا و بستن راه های گفت گو با آن کاری بزرگ و مهم بود حالا برقرای رابطه با این کشور و گشودن درهای بسته امری با اهمیت می نمایاند و از همین روست که شاید به باور خیلی ها حضور دموکرات ها برای ایران شانس بیشتری به ارمغان خواهد آورد و اوبامای سیاه پوست که گفت و گو با ایران بی هیچ شرطی را وعده داده است به حال رابطه این دو کشور مفید خواهد بود ،هرچند که این نکته را نباید دور از ذهن داشت که سیاست کلی این دو رقیب در قبال ایران تقریبا شبیه به هم است.
و در چنین موقعیتی نگاه مثبت اصولگرایان به حضور یک دموکرات در مقام ریاست جمهوری امریکا راهم می توان نشان دیگری دانست؛ چه آخرین حضور احمدی نژاد در نیویورک با همراهی حمید مولانا و هوشنگ امیر احمدی طبق نظر تحلیل گران علامتی از رویکرد مثبت وی به گفت وگوبود هرچند که ظاهرا با پاسخ سرد دو کاندیدای امریکا مواجه شد .
و این چنین است که می توان گفت اگر روزی درهای رابطه ایران و امریکا در دولت یک دموکرات بسته شد شاید با آمدن دموکراتی دیگر این در باز شود، اگرچه هنوز هیچ چیز مشخص نیست، اما باید در انتظار نتیجه انتخابات امریکا و شرایط پس از آن ماند و دید این سه دهه قهر تمام می شود یا چراغ های رابطه هم چنان تاریک خواهند ماند!
منبع: اعتماد