غروب سیاسی احمدی نژاد

نویسنده

» تحلیل لوموند از وضعیت ایران

کریستف آیاد

او تا آخرین لحظه دوره ریاست جمهوری اش همان گونه که ازسوی مردم ایران و جهان شناخته شده باقی خواهد ماند: غرور فراوان و فروتنی ظاهری؛ یک دست بر سینه به نشانه تواضع و ازسوی دیگر اظهارات تحریک کننده بر زبان. او همچنان به پیشرفت و بازگشت به صحنه اطمینان دارد. بله، محمود احمدی نژاد علی رغم حملاتی که طی دوازده ماه اخیر در صحنه سیاسی ایران متحمل شده، همچنان درحال مبارزه است.

احمدی نژاد در دور اول انتخابات مجلس که در تاریخ ۲ مارس ۲۰۱۲ برگزار شد، شاهد بود که طرفدارانش به شدت شکست خوردند. این درحالی بود که خواهر خود او، پروین، در شهر زادگاهش گرمسار حذف شد.

روز جمعه ۴ می، دور دوم انتخابات مجلس برای تعیین ۶۵ کرسی باقیمانده برگزار شد. ولی شرایط در یک سال باقیمانده از ریاست جمهوری او بهبود نیافت.

محمود احمدی نژاد نتوانست از دچار نشدن به سرنوشت اسلاف خود پرهیز کند: کسی که گفته می شد به مانند “پسر” رهبر است، از قدرت محروم کردند، جلوی اقداماتش را گرفتند، و مورد اعتراض شدید گروهی از نمایندگان مخالف قرار گرفت. وجهه او در ماه مارس، به عنوان اولین رییس جمهور ایران که به صحن مجلس برای توضیحات فراخوانده شده، مورد خدشه قرار گرفت. او نیز به مانند دیگران توسط انقلاب بلعیده شد و به سرنوشت دیگر فرزندان انقلاب که از سال ۱۹۷۹ یکی پس از دیگری مورد بی مهری قرار گرفتند دچار گردید.

 

“سرباز کوچک” انقلاب

محمود احمدی نژاد، ۵۵ ساله، یک “سرباز کوچک” انقلاب است. او که در رشته مهندسی تحصیل کرده، برخاسته از سپاه پاسداران است، ولی جزو مسؤولانی که رزمنده بودند و بخاطر جنگ ایران و عراق مورد ستایش قرار گرفتند محسوب نمی شود. او بیشتر به عنوان یک مسؤول دون پایه اطلاعاتی عمل می کرد که وظیفه اش سرکوب کردها بود. محمود احمدی نژاد در سال های ۱۹۸۰ در آذربایجان شرقی کسانی، ازجمله اسفندیار رحیم مشایی، برادر همسرش را ملاقات کرد که اولین حلقه از اطرافیان او را تشکیل دادند.

او به عنوان شهردار تهران در اوایل این دهه یکی از شگفتی های انتخابات ۲۰۰۵ را رقم زد. او در برابر نامزدهای مشهور و شناخته شده ای برنده شد و در دور دوم توانست علی اکبر هاشمی رفسنجانی را که مورد حمایت بازاریان و طبقه متوسط بود شکست دهد. در همان زمان بود که رابطه دوستانه ای میان این مهندس کوچک، که همیشه یک کاپشن معمولی به تن داشت و وعده “آوردن پول نفت بر سر سفره مردم” را می داد، و رهبر پیر که تمامی قدرت را در کشور در دست دارد و دو دوره ریاست جمهوری پرتنش با محمد خاتمی گذرانده بود، ایجاد شد.

در نظر رهبر انقلاب، محمود احمدی نژاد خصوصیات مثبت بسیاری داشت. او برخلاف آقایان رفسنجانی و خاتمی برخاسته از روحانیون نبود و این مسأله کمبودهای رهبر در زمینه مشروعیت مذهبی را جبران می کرد. او می توانست در نزد طبقات محروم و درعین حال پرجمعیت جامعه، مشروعیت دوباره به حکومت ببخشد. بعلاوه، او به مانند رفسنجانی دارای منابع مالی هنگفت شخصی نبود. در یک کلام، او برای رهبر بهترین آلت دست محسوب می شد.

و همچنین در صحنه بین المللی، اظهارات ضد یهودی و حملات ضدغربی او، همان طور که احمد سلامتیان معتقد است “باعث شد تا اکثریت افکار عمومی کشورهای عربی علی رغم شکاف سنی و شیعه از او حمایت کنند”. سلامتیان می گوید: “احمدی نژاد همچنین این ایده که قدرت در ایران از آن نخبگان است را ازبین برد. او درواقع درهای سیاست را برای لمپن ها باز کرد.”

 

اختلاف با علی خامنه ای

تفاهم او با علی خامنه ای در خلال دومین دوره ریاست جمهوری اش که در سال ۲۰۰۹ آغاز شد، دچار شکاف گردید. یکی از دلایل اصلی آن، سرکوب شدید در ژوئن و ژوئیه ۲۰۰۹ بود که علی خامنه ای طی آن از فرد مورد علاقه خود دفاع کرد و با مداخله در سرکوب مردم به شدت از وجهه خود کاست.

به همین دلیل خامنه ای اصلاً انتظار نداشت که احمدی نژاد دو سال پس از انتخاب مجددش دست روی دو بخش کلیدی در نظام جمهوری اسلامی بگذارد: وزارت اطلاعات و وزارت نفت. رهبر انقلاب هر دو بار نسبت به احمدی نژاد درشتی کرد.

از آن پس، هر دو جناح ضرباتی را به یکدیگر وارد کرده اند. احمدی نژاد در برابر دستگیری و محاکمه نزدیکان خود به دلیل اختلاس ناتوان است و کاری نمی تواند از پیش ببرد. یکی دیگر از مسایلی که به تحقیر او منجر شد، نشستن در کنار دشمن قسم خورده اش، هاشمی رفسنجانی، در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. او اخیراً ازسوی رهبر برای ۵ سال دیگر در ریاست این مجمع ابقا شده است.

این انتصاب با سه رویداد مهم دیگر مقارن بود: بحران برنامه هسته ای، تحریم های اقتصادی اعمال شده توسط کشورهای غربی، و قانون حذف یارانه ها در کالاهای اساسی که به شدت بر بودجه کشور فشار آورده است. احمدی نژاد به تدریج از هرگونه تصمیم گیری در مورد برنامه هسته ای کنار گذاشته شد: ارتقای سمت سعید جلیلی، مذاکره کننده پرونده هسته ای، به سمت فرستاده ویژه رهبر، توهین به او محسوب می شود.

به هرحال اینکه محمود احمدی نژاد رییس جمهور پوپولیستی حکومت اسلامی بوده و اصلاحات بسیار لیبرالی را دنبال کرده به هیچ وجه با یکدیگر در تناقض نیست. اگر او توانسته از سوی صندوق بین المللی پول مورد تحسین قرار گیرد، به این دلیل بوده که درآمد نفت تا بدان حد بالا رفت که او توانست بدون حساب به محرومان کمک کند.

نتیجه چه بوده؟ احمد سلامتیان می گوید: “میلیون ها ایرانی که هرگز پول زیاد ندیده بودند و حتی حساب بانکی هم نداشتند، ناگهان ماهانه ۲۸۰ هزار تومان دریافت کردند. این یک تحول بزرگ بود.”

مابقی بیلان اقتصادی محمود احمدی نژاد یک شکست و ناکامی بزرگ است: تورم روزافزون، سرمایه گذاری و تولید نصفه و نیمه، بیکاری فزاینده. سلامتیان در پایان می گوید: “احمدی نژاد فردی است که برای اقدامات وهم انگیز آفریده شده و مدام به صورت بداهه کار می کند. هر کاری که او انجام می دهد برپایه ایجاد یک منفعت سیاسی فوری است. او اصلاً به پیامدهای اقداماتش نمی اندیشد.”

منبع: لوموند، ۴ می