تاسیسات جدید: حالا چه باید کرد؟

نویسنده

» مصاحبه فکس نیوز با جان بولتون درباره جنجال تازه هسته ای ایران

خبرهای بدی  رباره برنامه غنی سازی اورانیوم ایران رسیده است. حالا ایران پذیرفته است که دومین تاسیسات غنی سازی اورانیوم را ساخته و آن را مخفی کرده است. به محض انتشار این خبر، پرزیدنت اوباما و رهبران فرانسه و انگلستان ایران را به دلیل ساخت این سایت اتمی، محکوم کردند. انتشار این خبر به مذاق رئیس جمهور ایران خوش نیامد و مصرانه اعلام کرد که این سایت مخفی نیست و تهدید کرد که آمریکا و متحدانش از اتهام زدن به ایران در مورد مخفی نگاهداشتن این تاسیسات، پشیمان خواهند شد.

 

سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، جان بولتون مهمان برنامه ماست.آیا ما از زدن این اتهام به آنها پشیمان خواهیم شد؟ منظور او چیست؟

جان بولتون :خوب، من فکر می کنم احمدی نژاد در وضعیت عجیبی قرار گرفته است. به عقیده من او فکر می کند که می تواند درصورتی که با آنها همراهی کند، درمقابل صدورهر تحریم شورای امنیت پیروز شود، او فکر می کند که تحریم های سازمان ملل در صورت صدور به ضعیفی سه قطعنامه گذشته خواهد بود. به همین دلیل من فکر می کنم در این هفته او احساس خوبی دارد.

 

خوب، آیا قطعنامه هایی که تاکنون صادر شده است و قطعنامه ای که قرار است صادر بشود، برای ایران سنگین یا نتیجه بخش است؟

مسلما برخی نتایج آن را بر روی بعضی موسسات و افراد که توسط کمیته تحریم از آنها اسمی برده شده است، می توان دید، اما این فقط هزینه هایی را بر ایران تحمیل کرده است. باید دید، آیا تحریم ها باعث می شوند که  ایران دست از ادامه راهش برای دستیابی به سلاح  اتمی باز می ایستد؟ و ما بی تردید در این سه قطعنامه به این نتیجه نرسیده ایم.

 

 بسیار خوب، حالا که ما  داریم در این مورد حرف می زنیم و منظورم از ما، دنیاست، آنها دارند بمب اتمی می سازند! ضرب الاجل چه شد؟ آنها می خواهند که ما تا ابد حرف بزنیم تا بتوانند بمب اتمی شان را بسازند. تا کی ما قادر خواهیم بود به حرف زدن در این مورد ادامه بدهیم؟

تا اینجای کار آنها موفق شده اند که هفت سال با اروپایی ها مذاکره کنند و در این مدت همچنان به برنامه های اتمی شان ادامه بدهند. این جاست که کسانی که معتقدند که مذاکره کردن چه اشکالی دارد، درک نمی کنند که در واقع اشکال مذاکره کردن خیلی هم زیاد است. من فکر می کنم ما به نقطه ای نزدیک شدیم که اسرائیلی ها دارند برای حمله نظامی به ایران تصمیم گیری می کنند که در این صورت همه این مذاکرات بی اثر می شود.

 

امروز وقتی به صحبت های پرزیدنت اوباما و دیگران گوش دادیم، مثل شوک، ترس بود، می دانید حالا ما می دانیم که ایران دارد بمب اتمی می سازد. اما معلوم شد که آمریکا از مدتی قبل این موضوع را می دانسته است؟

این موضوع طبق پیشینه خبررسانی خود دولت بعد از اعلام این خبر، درست  است، یعنی گفته های پرزیدنت درباره دراز کردن  دست دوستی با احمدی نژاد و علاقه به مذاکره با ایران، همه با وجود دانستن این نکته بوده است که ایران در بیست سال گذشته درباره برنامه های اتمی اش دروغ می گفته است. هیچ شاهدی وجود ندارد که بتواند بر مبنای آن ایران را متعهد به برنامه های اتمی اش دانست، به همین دلیل اگر با ایران پای میز مذاکره بنشینی، چرا باید فکرد کرد که تضمینی وجود دارد که آنها به گفته هایشان پایبند باشند؟

 

پس چرا اوباما چنین اظهاراتی را می کند؟من فکر می کنم کسی نمی داند در سر او چه می گذرد، چرا او با وجود  اینکه از مدت ها پیش می دانست که ایران در حال ساخت دومین تاسیسات اتمی اش است، می خواهد با کشورهای دیگر در این مورد مذاکره کند؟

به زعم من اوباما معتقد است که مهارت هایش در مذاکره باعث می شود که راه حلی پیدا کند و موضع او مثل جورج بوش، منزوی کردن ایران نیست. در واقع، او دارد اشتباهات بوش را  جبران می کند، بوش اجازه داده بود که اروپایی ها مدت های طولانی با ایران مذاکره کنند.

 

روز اول اکتبر چه اتفاقی خواهد افتاد؟همه اعضای شورای امنیت به اضافه آلمان جمع می شوند تا  با ایران مذاکره کنند؟

من فکر می کنم دو احتمال وجود دارد. یکی این است که ایران بیاید و بگوید، باشد ما حاضر به گفتگو درباره برنامه هایمان هستیم. مشکلی وجود ندارد. برنامه های ما صلح آمیز است. بعد ما وارد یک  دور گفتگو شش ماهه یا نه ماهه می شویم. به محض اینکه وزارت امور خارجه آمریکا فرصت نشستن با ایران بر سر یک میز را پیدا کرد، بلند کرد اش کار سختی خواهد بود.

دومین احتمال این است که ایران بیاید و بگوید که ما حاضر به گفتگو نیستیم و اوباما به شورای امنیت برود. حتی تصویب یک قطعنامه دیگر هم کار بسیار دشواری خواهد بود.امروز مدودف، رئیس جمهور روسیه گفت: “ما تحریم را در نظر داریم”. اما بگذارید یک موضوع را روشن کنم، روسیه سه سال پیاپی است که این حرف را می زند. مشکل اینجاست که درست در زمان امضای قطعنامه ضعیف عمل می کنند و از زیر آن در می روند.

 

بسیار خوب، این موضوع واقعا بستگی به اروپا دارد و چون اروپا متحد ماست، به ما هم بستگی دارد. اما مسئله ایران برای اسرائیل بسیار مهم است. و من نمی دانم اسرائیل تا کی تحمل خواهد کرد که این بازی گفتگو به پایان برسد؟

این موضوع خیلی مهمی است چون ایران یک سایت غنی سازی دوم در نزدیکی قم ایجاد کرده است که این نشان می دهد که تاسیسات دیگری هم وجود دارند که وجودشان هنوز تایید نشده است. اینجا یک سووال مهم برای اسرائیل مطرح می شود که این کشور می تواند به تاسیسات نطنز حمله کند و آن  را کاملا از بی ببرد اما نتواند برنامه تولید سلاح اتمی ایران را  متوقف کند. پس خطری که وجود دارد این است که حتی حمله نظامی هم نمی تواند به نتیجه قطعی برسد.

 

 با توجه به همه مسائل پیش آمده باید پرسید که چه بلایی بر سر سرویس های اطلاعاتی ما  آمده است؟ چه بر سر روش های قدیمی دستیابی به اطلاعات آمده است که با استفاده از آن ما می توانستیم بفهمیم آنها چه دارند و موضوعات را زود تر کشف می کردیم؟

من فکر می کنم سرویس اطلاعاتی ما در داخل ایران بسیار ضعیف است و ما از سرویس های اطلاعاتی دیگر استفاده می کنیم. اما نکته اصلی این است که ما چیز زیادی درباره برنامه سلاح اتمی ایران و برنامه موشکی ایران چیز زیادی بدست نیاورده ایم. این نباید خیال ما را راحت کند بلکه باید عصبی مان کند. حتی امروز هم دولت از گزارش اطلاعاتی سال 2007 که گفته بود ایران برنامه ساخت سلاح اتمی ندارد، دفاع می کند و این کاملا منطقی است که ما درباره سایت قم که مکان دومی برای غنی سازی اورانیوم است نگران باشیم چون ایناورانیوم در ساخت سلاح اتمی بکار می رود.

 

خوب اگر شما بودید چه می کردید؟

خوب در این مرحله ما گزینه دیپلماتیک را از دست داده ایم. گمان نمی کنم شانسی وجود داشته باشد که با اعمال تحریم ایران در رفتارش تغییری ایجاد کند. به عقیدهمن فقط دو راه مانده است. یک راه تغییر رژیم در ایران است که نباید مثل کلید برق روشن و خاموش شود. این کار دستکم چند سال طول می کشد. یا حمله نظامی به سرمایه های برنامه اتمی است که درباره شان اطلاع داریم.

من فکر می کنم در حالی که ما درحال گفتگو هستیم، اسرائیل با این سووال مواجه شده است. من فکر می کنم شانس اوباما برای انجام این کار صفر است. من فکر می کنم برای انجام این کار فقط اسرائیل باقی مانده است.

 

منبع: فاکس نیوز 27 سپتامبر