عبدالله صدوقی روزنامه نگار آذربایجانی پس از اعتصاب غذای 19 روزه در زندان تبریز روز چهارشنبه به بهداری این زندان منتقل شد. به گفته خانواده صدوقی، وی که به بیماری زخم معده مبتلاست، در طول این مدت بیشتر از ۲۰ کیلو وزن کم کرده است.
حسین صدوقی برادر این روزنامه نگار آذربایجانی که ۴۸ روز قبل به اتهام چاپ پوستر تبلیغاتی تیم فوتبال تراکتورسازی به زبان ترکی آذربایجانی در تبریز بازداشت شده بود “مسولان قضائی از پیگیری و رسیدگی به پرونده وی سرباز زده و عملا به این پرونده رسیدگی نمی کنند”. حسین صدوقی در مصاحبه با روز با اشاره به وخامت وضعیت برادرش عبدالله صدوقی بر اثر این اعتصاب می گوید: “مسئولین بند به جای انتقال وی به بهداری او را به شدت کتک زده و سپس وی را به بهداری منتقل کرده اند”. از سوی دیگر تقی محمودی وکیل مدافع پرونده عبدالله صدوقی نیز در مصاحبه با روز علیرغم تاکید بر ادامه تلاشهایش جهت شکستن اعتصاب ۱۹ روزه موکل خود، می گوید: “درخواست ما برای شکستن اعتصاب بی نتیجه بوده است”. این مصاحبه ها در پی می آیند.
برخی از منابع خبری در روزهای گذشته خبرهایی در مورد اعتصاب غذای برادر شما منتشر کردند، آیا شما این اخبار را تایید می کنید؟ بنا به آخرین اخباری که دارید ایشان در چه وضعیتی هستند؟
برادرم الان حدود ۱۹ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد. روزهای اول کسی در جریان این اعتصاب نبود. اما پس از چهار روز از شروع اعتصاب، ایشان نامه ای به آقای هاشم زاده بازپرس شعبه چهارم دادسرای تبریز فرستادند. اما قاضی پرونده، عمداً دنبال موضوع را پیگیری و مورد رسیدگی قرار نمی دهد. برادرم دیروز هفدهمین روز اعتصاب غذای خود را سپری کرده است و آنطوری که روز چهارشنبه در ملاقات با او مطلع شدیم، ایشان دچار عوارض زخم معده و خونریزی درونی شده است و اصلا وضعیت جسمانی مساعدی ندارد. خانواده به شدت نگران وضعیت سلامتی جسمی ایشان هستند و درخواست ما در آخرین ملاقات برای شکستن اعتصاب غذا از سوی ایشان بی نتیجه بود. همچنین قاضی درخواست برای آزادی برادرم را تا کنون رد کرده است.
شما از چه طریقی از اعتصاب غذای آقای صدوقی مطلع شدید؟
خانواده از طریق نامه ای که برادرم خطاب به قاضی هاشم زاده (بازپرس پرونده) نوشته بود ازاعتصاب غذای وی خبردار شدند.
شما نامه و یا کپی آن را مستقیما دریافت کردید؟
ما خود نامه را ندیدیم، فقط آن را در سایتهای خبری دیدم و با توجه به دست خط نامه متوجه شدیم که برادرم این نامه را نوشته است.
گفتید روز چهارشنبه توانستید با برادرتان ملاقات کنید؛ شما با وی صحبت کردید؟ ایشان از وضعیت خودش در زندان چیزی به شما نگفت؟
مسئولین زندان پس از اعلام اعتصاب غذای برادرم برای اینکه او را تحت فشار قرار دهند وی را به بند ۱۰ جرایم که محل نگهداری زندانیان شرور است منتقل کرده اند. زندانیان شرور با تحریک مسئولین زندان برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده اند و رئیس زندان تبریز پس از این درگیری برادرم را به همراه سه زندانی عادی در سلولی دخمه مانند که شپش از در و دیوار آن بالا می رود در بند ویژه حبس کرده است. علاوه بر این فشارها چها روز پیش حال برادرم در اثر اعتصاب غذا خراب شده و مسئولین بند به جای انتقال وی به بهداری او را به شدت کتک زده و سپس وی را به بهداری منتقل کرده اند. این رفتار غیر انسانی مسئولین زندان برای من و خانواده به هیچ وجه پذیرفتنی نیست و و باید گفت برادرم در طی19 روز گذشته علاوه بر فشار ناشی از اعتصاب غذا، از سوی مسئولین زندان برای شکستن اعتصاب غذایش به بند افراد شرور منتقل شده و بارها تحت فشار و ضرب و شتم قرار گرفته است.
در ملاقات روز چهارشنبه ایشان چیزی درباره خودشان نگفتند، اما شرایط جسمیشان وخیم بود. یعنی می شود گفت که حدودا ۲۰ تا ۲۵ کیلو از وزنش کم شده بود و علاوه بر یک پای ایشان به شدت می لنگید. ما به خاطر حضور همسر برادرم و شرایط روحی وی نتوانستیم از برادرم علت لنگیدن پایش را جویا شویم.
در مورد اتهاماتش چیزی به شما نگفت؟
خیر، فقط گفت که تا حالاهم تفهیم اتهام نشده است. اصلا پرونده ایشان طوری به حاشیه رانده شده و عملاً به آن رسیدگی نمی شود. برادرم کاری نکرده است که جرم تلقی شود. من نمی توانم درک کنم که صرف چاپ پوستر ترکی برای یک باشگاه فوتبال و حمایت از یک تیم ورزشی کجایش جرم است. در کل باید گفت که بازجویان و قاضی پرونده اعمال برادرم را به کناری نهاده و درصددند تا با فشار بر وی او را به قبول کردن اتهامات ساختگی مجبور کنند و حال که به این امر فائق نیامده اند می خواهند از طریق بلاتکلیف نگه داشتن برادرم در زندان عملاً بدون اجرای مراحل محاکمه برادرم را مجازات کنند و این موردی است که برادرم عبدالله به آن اعتراض دارد. بر اساس قوانین ایران نمی توان فردی را بیشتر از یک یا دو روز در بازداشت موقت نگه داشت، اما علیرغم اینکه در این پرونده هیچگونه مسندات قانونی برای اثبات جرم وجود ندارد، برادرم را ۴۸ روز است که بدون طرح اتهام خاصی در بازداشت نگه داشته اند و به ما میگویند که مشغول جمع آوری اطلاعات مربوطه هستند و پرونده در دست اقدام است. نگهداری طولانی مدت برادرم در زندان درحقیقت مجازات برادرم قبل از محاکمه وی است.
برادر شما وکیل دارند؟ ایشان چه اقداماتی در مورد پرونده آقای صدوقی انجام دادند؟
برای ایشان وکیل گرفتیم، اما از آن موقع تا حالا، آقای محمودی وکیل ایشان نتوانسته از روند پرونده مطلع شوند و قاضی مربوطه در طول هفته گذشته مرخصی بوده. مقامات قضایی و امنیتی مانع از دسترسی برادرم عبدالله به وکیل در دوران بازجویی شده اند و او امکان ملاقات با وکیل در مرحله تحقیقات را نداشته است. دیروز وکیل لایحه ای را در مورد آخرین وضعیت برادرمان به مسولان قضایی تقدیم کرده اند. اما تا کنون هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
به جز راه های قانونی آیا شما هیچ اقدام دیگری انجام داده اید؟ مثلا سعی کردید که نهادهای مدافع حقوق بشر را از وضعیت برادرتان مطلع کنید؟
خیر ما به جز کانال های قانونی و رسمی در ایران هیچ اقدام دیگری انجام نداده ایم.
موکلم قادر به راه رفتن نیست
آخرین اخبار موکلتان و وضعیت پرونده وی به لحاظ قانونی چه چیزهایی هستند؟
ایشان ۲۸ دی ماه سال ۱۳۸۸ بخاطر توزیع پوستر های تیم فوتبال تراکتور سازی دستگیر شدند، درحالی که ایشان برای این کارشان مجوز داشتند. روی پوسترها نوشته هایی به مضمون “زنده باد تراکتور و زنده باد آذربایجان” به زبان ترکی آذربایجانی نوشته شده بود. متاسفانه برای ایشان قرار بازداشت صادر شده، که این قراری هیچ تناسخی با اتهامی که به موکل بنده وارد شده است ندارد. حتی اگر ایشان جرمی هم مرتکب شده باشد، باز این قرار صادره که شدیدترین نوع قرار تامین کیفری است با اتهامات و پرونده ایشان متناسب نیست. موکل بنده به لحاظ اعتراض به دستگیری و قرار بازداشت موقت از ۲۹ بهمن ماه به اعتصاب غدا دست زدند و امروز وارد هفدهمین روز از این اعتصاب شدند. در حال حاضر بدن و جسم ایشان خیلی نحیف و ضعیف شده و هر لحظه احتمال بروز خطر جانی برای ایشان وجود دارد.
با توجه به شرایط نامناسب زندانب آیا از موکلتان نخواستید که به اعتصابشان پایان بدهند؟
من در ملاقاتی که صبح روز پنجشنبه با ایشان داشتم، به کررات خواهش کردم که به اعتصاب غذای خودشان خاتمه دهد و بیش از این جان خود را به خطر نیاندازد. اما فایده نداست و او در پاسخ گفت “اعتصاب را نخواهم شکست تا آزادی من تامین بشود، چون مرتکب هیچ جرم و یا گناهی نشده ام که به خاطر آن زندان باشم و شدیدترین نوع قرار بازداشت برایم صادر شود، بنابراین تا آخر خط ادامه خواهم داد”. اصرار ایشان بر تداوم اعتصاب در حالی صورت می گیرد که حتی همسر، پدر و برادرش هم به طور مکرر از وی خواسته اند به اعتصاب پایان دهد. اینجانب امروز لایحه ای به بازپرس پرونده دادم که در آن وضعیت موکلم را به تفصیل توضیح دادم، در لایحه به شرایط وی در بند پرداختم. چون بندی که موکل بنده آنجا نگهداری می شود، بند مربوط به اشرار است و به لحاظ بهداشتی به هیچ عنوان مکان مناسبی برای نگهداری وی و دیگر زندانیان سیاسی نیست. آنجا متذکر شدم که ایشان به عنوان قاضی پرونده و اینجانب به عنوان وکیل آقای عبدالله صدوقی، علاوه بر مسولیت حقوقی و قانونی، از نظر اخلاقی و انسانی نیز در مقابل حفظ جان ایشان مسئول و پاسخگو هستیم.
آقای صدوقی تا روز پنج شنبه در بهداری بودند، امروز چی، به داخل بند منتقل شده اند یا هنوز در بهداری تحت مداوا هستند؟
دیروز در آخرین ملاقاتی که با موکلم داشتم ایشان داخل بند نگهداری می شدند. وی به شدت نحیف شده بود، به طوری که حتی قادر به حرکت هم نبود. هر چند که از لحاظ جسمانی مقاوم هستند، اما با این اعتصاب غذای ۱۹ روزه به طور کلی وضعیت جسمی ایشان به مخاطره افتاده است.
خانواده ایشان می گویند روز چهارشنبه در آخرین ملاقاتی که با فرزندشان داشته اند پای وی می لنگیده است، موکل شما در مورد اعمال شکنجه از سوی ماموران چیزی به شما نگفت؟
البته اینجانب نیز مشاهده کردم که پای ایشان به شدت می لنگید، اما ایشان در مورد اینکه مورد شکنجه قرار گرفته باشند به من چیزی نگفتند.
به نظر شما وضعیت کلی آقای صدوقی با توجه به اعتصاب ایشان به کجا ختم می شود؟ آیا مسولان قضایی بالاخره به خواسته های ایشان پاسخ خواهند داد؟
تقاضای اینجانب از پازپرس پرونده و همچنین دادستان عمومی و انقلاب تبریز و مسولان زندان تبریز این است که با تعجیل به وضعیت آقای صدوقی رسیدگی کنند و مانع از آن شوند که جان یک انسان بیش از این به خطر بیفتد. دوباره تاکید می کنم که موکل اینجانب به هیچ عنوان مرتکب گناه و جرم قانونی نشده است. همان طور که گفتم علیرغم تقاضای من و پدر ایشان، آقای صدوقی حاضر به پایان دادن به اعتصابشان نیستند، و به همین خاطر و با توجه به اتهاماتی که به ایشان وارد شده است و قرار صادره یعنی قرار بازداشت موقت، هیچ تناسبی با اتهام ایشان ندارد. بنده در این وضعیت حداقل خواهان لغو قرار بازداشت موقت و تغییر این قرار به قرار خفیفتری هستم که از این طریق موجبات آزادی ایشان فراهم شود.