یاسین رامین: از من خوش‌شان نمی‌آید چون خط قرمزها را رد کرده‌‌ام

نیوشا صارمی
نیوشا صارمی

» نخستین مصاحبه فرزند محمدعلی رامین و همسر مهناز افشار

به او “لقب آقازاده خاص” داده‌اند. به نظر می‌رسد با آقازاده بودن هم مشکلی ندارد. تاکید می‌کند با محمدعلی رامین تفاوت نظر و رویه دارد اما در گفت‌وگوها، با احترام از پدر یاد و منتقدان او را به انصاف دعوت می‌کند. یاسین رامین که نام‌اش پس از ازدواج با مهناز افشار بر سر زبان‌ها افتاد، پیش از این به گفت‌وگوی مطبوعاتی تن نداده است. تنها وقتی شایعه سفر به آمریکا برای به دنیا آمدن فرزندشان منتشر شد، بیانیه‌ای صادر کرد. اوحالا برای اولین بار در گفت‌وگو با روزآنلاین از حواشی بسیار پیرامون خود وهمسرش گفته و به اتهامات ریز و درشت پاسخ داده است.

اصرار دارد به خاطر صحبت درباره “یاسین رامین و مهناز افشار” نیست که حاضر به مصاحبه شده؛ بلکه قصد دارد به “تلاش‌های بی‌وقفه برای لکه‌دار کردن شرافت انسان‌ها در سرزمین ما” اعتراض کند. پاسخ‌های تند و تیز او به چند سوال سیاسی اما به رسم امانت نزد روزآنلاین می ماند تا به قول خودش در زمانی مناسب منتشر شود. آن چه پیش‌رو دارید پاسخ‌های صریح یک “آقازاده خاص” است، فرزند یک اصول‌گرای سرسخت که با یک بازیگر مشهور سینما ازدواج کرده، اصرار داشته خطبه عقدش را سید محمد خاتمی بخواند و از مهدی کروبی و خانواده‌اش با احترام یاد می‌کند:

 

آقای رامین؛ اجازه بدهید در همین ابتدا و بدون مقدمه، پاسخ شما را به یک اتهام بشنویم. یک وب‌سایت ادعا کرده شما شیر خشک فاسد وارد کشور کرده‌اید .

متاسفانه کار به جایی رسیده که هرکسی می‌تواند هر ادعایی بکند و بدتر اینکه کسی مدعی را بازخواست نمی‌کند که بر اساس چه سند و مدرکی، نه تنها شرافت یک انسان را زیر سوال می برد بلکه ناجوانمردانه به همسر و فرزند تازه متولد شده‌اش هم می‌تازد. من به خیلی چیزها متهم شده ام، موضوع شیر خشک جدیدترین آن‌هاست. برای من و همسرم که به تازگی پدر و مادر شده‌ایم وارد کردن شیرخشک فاسد و مرگ کودکان بی‌گناه به واسطه آن، یک جنایت غیرقابل گذشت است. بنده نه تنها طرح ادعاهای کذب را محکوم می‌کنم بلکه در این مورد خاص، اگر توسط هرکسی شیرخشک فاسد به کشور وارد شده، از تمام مسئولین تقاضای رسیدگی فوری به موضوع را دارم.

 

یعنی شما می‌گویید اساسا چنین موضوعی صحت نداشته؟

بی‌شک از اساس دروغ است. دردناک‌ترین بخش تمام این ماجراها همین بخش بود که همسرم را نیز به شدت متاثر کرد. وقتی موج باقی ادعاهایشان در این یک سال بی‌اثر ماند، تلاش کردند مردم ما را به چشم قاتل ببینند. تنها تجارت شیرخشکی که من کردم درهمین هفته بوده که برای دختر خودم دو تا قوطی خریدم.

 

شما به”موج ادعاها” اشاره کردید، فکر می‌کنید چرا انقدر پیرامون زندگی شما و خانم افشار حاشیه وجود دارد؟

ما در کشورمان چند پدیده داریم که به حاشیه‌سازی منجر می‌شود. یکی شهرت‌ستیزی، یکی ثروت‌ستیزی و دیگری آقازاده‌ بودن است. هرکس که معروف است یا توان مالی‌اش از یک حدی فراتر برود و علنی شود دچار مسائل و مواردی از این دست می‌شود. اما فکر می‌کنم شهرت‌ستیزی هنوز بالاتر از ثروت‌ستیزی است. حتی کسانی که از سرمایه‌داران و فعالان اقتصادی هستند به محض این که وارد عرصه‌هایی مثل سینما و ورزش می‌شوند که شهرت به همراه دارد، مورد هدف قرار می‌گیرند. در حالی که آن آدم‌ها قبلش هم وجود داشتند اما وقتی ثروت تبدیل به شهرت می‌شود، حاشیه ایجاد می‌کند. یک قضیه دیگری هم که وجود دارد پدیده آقازاده‌هاست. به صرف این‌که کسی، فرزند مسئولی باشد خودش یک برچسب و حتی اتهام و جرمی است که حاشیه‌ساز است، اصلا مهم نیست این آقازاده چه آقازاده‌ای است و چه کار کرده و چه کار نکرده. حالا در مصداق مشخص مهناز افشار و یاسین رامین به تصور این‌که هر سه پدیده با هم ترکیب شده خودتان حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد و بازهم مهم‌تر این‌که ما یک سری خط قرمزها را با ازدواج‌مان رد کرده‌ایم.

 

چه خط قرمزهایی را رد کرده‌اید؟

حرف زدن از آن‌ها خودش خط قرمز است (می‌خندد). آقازاده بودن یک سری ویژگی‌ها، محدودیت‌ها و چارچوب‌ها دارد که به درست و غلط بودن آن کاری ندارم اما وقتی از آنها عبور کنی به تو می‌گویند “آقازاده خاص”. مثلا این که شما فراجناحی رفتار کنید و با همه طیف‌های مختلف رابطه دوستانه داشته باشید، این خودش یک نکته حساسیت زاست، سبک زندگی شما مهم است، باید اصولی را در آن رعایت کنید که اگر نکنید حساسیت‌زاست. این ازدواج خودش یک خط قرمز بود، یعنی پیوند فردی از یک خاستگاه سیاسی نزدیک به حاکمیت با فردی که تعلق به یک خاستگاه اجتماعی و فرهنگی دارد. این پیوند برای فضای اجتماعی کشورمان ترکیب غریبی است. چنین چیزی هیچ وقت مطلوب کسی نبوده و پیش از این هم چنین چیزی نداشته‌ایم. نکته اصلی در مورد ما این است که منتهاالیه طیف‌های سیاسی چپ و راست، این وسط متفق‌القول بودند که باید با این پدیده، یا به قول خودشان الگوسازی مبارزه شود و در این راه هرکس به یک بهانه‌ای ما را هدف قرار می‌دهد.

 

هم ‌سایت‌های الف و مشرق و جهان‌نیوز چیزهایی علیه شما نوشته‌اند هم سحام‌نیوز که موضوع شیرخشک فاسد را مطرح کرد، نقطه مشترک این‌ها در مواجهه با شما چیست؟

این‌که مطلبی را سایت‌های تند دست راستی بزنند و همان درون‌مایه را را سایت سحام بردارد و با همان ادبیات و بعضا تندتر مواردی را به آن اضافه کند نکته‌‌ای است که جای تامل دارد. این را هم بگویم دلیل این‌که تصمیم گرفتم با روزآنلاین مصاحبه کنم این بود که جواب مطلبی سایتی را که خارج از ایران اداره می‌شود در مصاحبه با یک رسانه خارج از ایران مطرح کنم. سایت سحام‌نیوز منتسب به آقای کروبی است. همیشه احترام زیادی برای ایشان و همسر محترم‌شان قائل بوده‌ام. آقای کروبی هم‌چنان در حصر هستند و خانواده‌شان مصیبت‌های خیلی زیادی کشیده‌اند. اگر این رسانه قرار است بستر انتقال آرمان‌های خانواده آقای کروبی و آلام آنها باشد، من هیچ گله‌ای از این سایت ندارم اما حرمت امام‌زاده را متولی باید نگه دارد، اصلا دلم نمی‌خواهد که انتشار این موارد در این شرایط باعث آزرده شدن آقای کروبی و خانواده‌شان باشد. این که چرا فلان سایت تندروی اصول‌گرا این رویه را در پیش گرفته مشخص است، آن‌ها به قول خوشان الگو شدن چهره‌های خاص را بر نمی‌تابند و این همیشه یکی از نگرانی‌هاشان بوده. وقتی اصولگراها این کار را می‌کنند یک انگیزه ظاهرا ایدئولوژیک دارند و منافع‌شان را در خطر می‌بینند. اما در خصوص سایت سحام تصورم این است آنها اسیر یک بازی سیاسی شدند چون همه می‌دانیم هرگونه حاشیه و مشکلی برای سحام نیوز و یا کلمه رخ دهد؛ اولین آسیب متوجه محصورین است. حتی شما دیدید که سحام با توجه به حجم اعتراضات شکل گرفته راجع به آن گزارش اقدام به انتشار توضیحاتی کرد که شاید بتوان آن را نوعی عقب‌گرد و عذرخواهی تلقی کرد. مطلب دروغی که در آن به نام بنده و همسرم به طرح دعوا علیه پدرم پرداختند، و هم‌صدایی و خط گرفتن سایت سحام نیوز از وب‌سایت‌های اصولگرای تندرو، نه در شان مخاطبان سایت است نه در شان خانواده آقای کروبی. خیلی وقت است انتظار اخلاقیات ندارم اما انتظار صداقت که می توانم داشته باشم. صداقت حداقل مسئولیت رسانه‌ای است. مطالب هم‌زمان و هم‌زبانی که دو طرف علیه ما منتشر می‌کنند بر مواردی استوار است که نه صحت دارد و نه کوچک‌ترین نزدیکی به حقیقت دارد. وقتی حتی عکسی که به نام من منتشر شده متعلق به من نیست شما خودتان قضاوت کنید باقی ادعاهاشان چقدر صحت دارد.

 

گفته شده خانم افشار برای ازدواج با شما شروط ضمن عقدی مثل مهاجرت به آمریکا، طلاق از همسر اول، مهریه و… را مطرح کردند، درست است؟

اگر شایعه‌پردازان همین‌طور ادامه می‌دانند، توافق هسته‌ای و قهرمانی در جام جهانی هم جزو شروط می‌شد. (می‌خندد) خیر ،ایشان هرگز هیچ شرطی برای من نگذاشتند.

 

ماجرای مهریه ۲۲ میلیاردی چیست که همه سایت‌ها به آن اشاره می‌کنند؟

آخر ۲۲ میلیارد یا ۳۰ میلیارد؟ (می‌خندد) این بحث اولین بار به نقل از خانم مرضیه برومند در اعتراض به بودجه اندک تئاتر مطرح شد. ایشان از بزرگان فرهنگ و هنر هستند و جایگاه‌شان والاتر از آن بود که در آن زمان بخواهیم به بهانه یک موضوع شخصی پاسخی دهیم. اما حتی وقتی ایشان خودشان عذرخواهی و تکذیب کردند، خبرش را به گوش کسی نرساندند. من و شما در حالی صحبت می‌کنیم که چند ساعت پیش خانم برومند برای بار دوم آن اظهارات را تکذیب کردند اما باید دید آیا رسانه‌ها حاضر به انتشار صحبت‌های ایشان خواهند بود و یا عامدانه از کنار آن عبور می‌کنند. من هیچ‌وقت درباره مهریه توضیح‌نداده‌ام، فکر هم نمی‌کردم که نیاز به توضیح باشد، چون به کسی ارتباطی ندارد. ولی به خاطر شان و جایگاه همسرم وظیفه دارم که توضیح بدهم. ما هردو برای این پیوند جایگاهی بسیار بالاتر از تبادل کالا در نظر داشته‌ایم. برای اطلاع مخاطبین که دو بخش هستند چه افرادی که به دنبال بهانه‌گیری هستند و چه افرادی که صرفا این موضوع برای‌شان جذاب است، مهریه همسرم ۵ شاخه گل نرگس، یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان بوده. همین. متاسفانه برخی رسانه‌ها این دروغ‌ها را قدم به قدم در ذهن مخاطب جا می‌اندازند به گونه‌ای که حالا چنین مهریه‌‌ای برای بعضی غیرقابل باور باشد، هر چند همه حضار در زمان عقد و خود عاقد شاهد آن هستند. همسر من شریک زندگی من است و طرح چنین مهریه‌ای بیشتر شبیه طرح شراکت در یک تجارت است تا شراکت در زندگی.

 

فکر نمی‌کنید این حاشیه‌ها بیشتر به خاطر پدر شما باشد؟

اینجا اتفاقی که می‌افتد این است که به اسم پدرم همسر من تخریب می‌شود و به اسم همسرم پدر من تخریب می‌شود و به اسم خود من هر دوی این‌ها تخریب می شوند، من هیچ وقت در این مورد حرف نزدم اما این بار مایلم بگویم. پدر من یک تئوریسین است که در سال‌های گذشته با سه موضوع مورد انتقاد قرار گرفته، یکی دوره معاونت مطبوعاتی و توقیف روزنامه‌ها، یکی بحث هولوکاست، یکی هم ماجرای جمله “شما غلط می کنی”.

 

درباره این سه موضوع بیشتر توضیح می‌دهید؟

قبل از توضیح، در متن مطلب سحام نوشته شده محمدعلی رامین با شروع دولت نهم به ایران آمده که این هم دروغ است. ایشان در زمان آقای هاشمی به کشور برگشتند و از همون موقع در فعالیت‌های دولتی به طور مستمر حضور داشتند. اما سال ۸۸ که پدر من معاون مطبوعاتی بودند یک سال بسیار بسیار ملتهب و پر تلاطمی بود، به تعبیر من سال ۸۸ برگ تاریکی از دفتر تاریخ ما بود. چند ماه از انتخابات گذشته بود اما فضای کشور بسیار پرالتهاب بود، هر روز هم افراد بسیاری متحمل هزینه و آزار می‌شدند. موج دستگیری‌ها و تلفات و اتفاقات تلخی که همه می‌دانند. در چنین شرایطی پدرم معاون مطبوعاتی بود. نکته‌ای که همیشه از آن عبور می‌شود این است که معاون مطبوعاتی در هیچ دوره‌ای در خصوص نحوه برخورد با مطبوعات استقلال عمل و رای نداشته است و هیات نظارت بر مطبوعات متشکل از افرادی است که هر کدام از آنها نماینده ارکان حکومت هستند. نماینده رهبری هست، نماینده مجلس هست، و نماینده‌هایی از خیلی ارگان‌های دیگر هم هستند. در ایام بعد از انتخابات کلیت نظام یک سری خطوط قرمز رسانه‌ای تعریف کرد که به آنها ابلاغ شد و معاونت مطبوعاتی باید آنها را اجرا می‌کرد. هیچ روزنامه‌ای بدون نظر هیات نظارت بر مطبوعات، نه می‌تواند توقیف شود و نه مجوز بگیرد. زمانی که پدر من معاون مطبوعاتی شدند در ابتدای فعالیت‌شان، به دفتر تک تک روزنامه‌ها به ویژه روزنامه‌های جریان اصلاحات رفتند و شرایط ویژه بعد از انتخابات را برای روزنامه‌نگاران تشریح کردند که همان موقع مورد نقد قرار گرفتند که ایشان چرا به دیدن این روزنامه‌ها رفته‌اند. البته این را هم بگویم پدرم در آن ایام، خودش هم با پیگیری و جدیت تمام آن سیاست‌ها را به اجرا درآورد. مشخصا در جریان اعمال این سیاست‌ها در آن دوران بسیاری از روزنامه‌نگاران از کار بی‌کار شدند، خانواده‌های آنها متحمل رنج و زحمت شدند و این مسائل فراموش نشدنی است. من می‌خواهم بگویم به نوبه خودم از همه آن‌ها عذرخواهی می‌کنم اما درآن شرایط هر کس دیگری هم معاون مطبوعاتی می‌شد، مجبور به اجرای آن سیاست‌ها بود. من دل‌جویی از همه آن خانواده‌ها و روزنامه‌نگاران را وظیفه خودم می‌دانم با این‌که می‌دانم التیام زخم‌هاشان کار ساده‌ای نیست.

 

در بحث هولوکاست چطور؟ ایشان را مبدع مساله انکار هولوکاست می‌دانند.

این هم یک دروغ دیگر. طرح مساله هولوکاست به کرات از سوی رهبری صورت گرفته بود و حتی در دولت آقای خاتمی، رهبری به این موضوع پرداخته بودند و دو بار در سخنرانی‌های علنی این موضع را مطرح کردند که آن سخنرانی‌ها در وب‌سایت ایشان نیز موجود است. پدرم پیگیر این بحث بوده‌، ولی مبدع نبوده‌اند.

 

مصاحبه رادیویی که به خبرنگار رادیو گفتند غلط می‌کنی چطور؟

اگر عنوان نمی‌شد خیلی بهتر بود اما فکر نمی‌کنم تندی آن جمله به جملات گزارش سایت سحام نیوز حتی نزدیک هم باشد.

 

شما دوست دارید با کدام عنوان شناخته شوید؟ یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین یا یاسین رامین همسر مهناز افشار؟

من یاسین رامین هستم با همه دنیای اطراف‌اش. من نه از طرف محمدعلی رامین صحبت می‌کنم نه از طرف مهناز افشار. خانم افشار کارنامه هنری مشخصی دارند. مشغله اصلی ایشان هنر و سینما بوده و دغدغه‌اش فعالیت‌های اجتماعی. اندک فعالیت سیاسی ایشان که حق هر شهروند است خلاصه می‌شود در حمایت از آقای خاتمی در دوران اصلاحات و بعد هم‌ در حرکت مردمی جنبش سبز. اما این دو نفر پیش از ازدواج بنده نه هیچ سنخیت فکری و فعالیتی داشتند و نه دلیلی دارد که بعدا داشته باشند. تنها وجه اشتراک این دو یاسین رامین است. می‌‌دانم تصمیم بزرگی‌ گرفته‌ و سختی‌های زیادی را به هر دو تحمیل کرده‌ام.

 

همیشه حواشی زیادی حول گرایش سیاسی شما بوده. شما خودتان را نزدیک به کدام طیف می‌دانید؟

من اصلا قائل نیستم که در ایران طیف فکری مشخص داریم، ما بیشتر روی افراد صحبت می‌کنیم. دلیل حواشی که شما می‌گویید این است که من همیشه مستقل بوده‌ام ولی با افراد مختلف از طیف‌های مختلف فکری و سیاسی ارتباط دوستانه زیادی داشته و دارم. حالا گویا در این موضوع دشمنی با مهناز افشار و به قول خودشان آقازاده خاص، دو طرف به پیوند مشترک رسیدند و مسائل شخصی را تبدیل به مسائل ملی کردند.من هم به هیچ طیف سیاسی نه وابستگی داشتم نه نزدیکی. افراد چرا، به برخی نزدیک هستم و با برخی هیچ سنخیتی احساس نمی کنم.

 

عده‌ای این بحث را مطرح کردند که اگر یاسین رامین با پدرش هم‌فکر نیست چرا از او اعلام برائت نمی‌کند؟

اصولا هیچ دونفری در دنیا مثل هم نیستند. حتی کسانی که تفکرات‌شان مثل هم است، هزار و یک اختلاف دارند. حالا این که کسی بیاید راجع به پدرش، همسرش و نزدیکان‌اش موضع بگیرد اصلا پسندیده نیست. آن چیزی که معیار است اعمال و رفتار و کارنامه افراد است. عقاید من شخصی هستند و قرار نیست از کسی اعلام برائت یا اعلام حمایت بکنم.

 

شغل شما چیست در حال حاضر؟

شغل من آقازادگی است (می خندد) من فعالیت‌های بازرگانی داشته‌ام و کمی فرهنگی.

 

گفته می شود رابطه خوبی با آقای خاتمی دارید و خطبه عقد شما را هم خوانده‌اند. میزان علاقه شما به آقای خاتمی آن قدر بود که باعث بشود پدرتان در مراسم عقد حضور نداشته باشد؟ همین‌طورگفته می‌شود توصیه‌نامه‌ای از ایشان به وزیر وجود داشته که شما مسوول یک شرکت دولتی در آلمان شوید. آیا درست است؟

 باز هم یک دروغ دیگر ، آقای خاتمی وقتی از کسی حمایت کنند آن فرد یا رئیس جمهور می‌شود یا محصور؛ مدیر یک شرکت دولتی نمی‌شود (می‌خندد) ضمنا من اگر درخواستی داشته باشم با شخص آقای رئیس جمهور مطرح می‌کنم.من همیشه به آقای خاتمی علاقه داشتم و البته این هیچ ارتباطی به بحث‌های جناحی ندارد و این علاقه آنقدر هم بوده که اصرار داشتیم آقای خاتمی عاقد ما باشند.

 

ماجرای اسم بچه چه بود که شما گفته بودید می‌خواهید چند سال برای بچه اسم نگذارید تا خودش انتخاب کند؟

گذاشتن اسم یکی از بزرگترین مسئولیت‌های پدر و مادر است و در شکل‌گیری آینده فرزند هم تاثیر دارد. ما خیلی دوست داشتیم فرزندمان نقش داشته باشد در انتخاب اسم‌اش چون خیلی‌ها را می‌شناختیم که اسمی دارند و از آن راضی نیستند. ما مدتی فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این مسئولیت خیلی سنگین است. در پایان به دلیل مسایل اداری اسمی انتخاب کردیم اما این حق انتخاب برای او محفوظ است و با رسیدن به بلوغ فکری این حق انتخاب را به او می دهیم.

 

یعنی اگر امکانش بود می خواستید اسمی برایش انتخاب نکنید؟

از علاقه‌مندی تا واقعیت خیلی فاصله است. نمی‌شد بچه اسم نداشته باشد (می‌خندد).

 

ماجرای به دنیا آمدن فرزند در امریکا برای داشتن تابعیت این کشور، چیست؟

اصلا چرا بحث امریکا مطرح می‌شود؟ بعد همان‌ها می‌آیند و می‌گویند نوه محمد علی رامین که همواره فروپاشی امپریالیسم را مطرح کرده، در آنجا به دنیا آمده. از رانت استفاده می‌کنند و می‌روند تابعیت آمریکا می‌گیرند. این را سایت‌های اصول‌گرا بیشتر دامن زدند. من تعجب کردم که یعنی این رسانه‌ها برای انتشار اخبار دروغ هیچ حد و مرزی قائل نیستند؟ این مطلب از پایه و بنیان غلط بوده و به آن پاسخ دادیم. بعد از جواب ما گفتند پس حالا ثابت کنید بچه را کجا به دنیا آوردید؟ یعنی ما چه جواب بدهیم چه ندهیم مدام حاشیه‌ها گسترده‌تر می‌شود و بعد گفتند رفتند آلمان تا بچه آنجا به دنیا بیاید و تابعیت بگیرد. در حالی که حتی نمی‌دانستند عکس آمریکا قانون تابعیت المان این گونه نیست و در آلمان تابعیت از والدین منتقل می‌شود نه از محل تولد.

 

چرا با این همه حواشی که بوده، شما به هیچ کدام واکنش نشان ندادید اما به این یکی واکنش نشان دادید؟

من مشکلی با امریکا رفتن ندارم. اگر صلاح می‌دانستیم، می‌رفتیم. من به این دلیل جواب دادم که پا را فراتر گذاشته و گفته بودند به فرزند این‌ها نباید تابعیت ایران داده شود و مساله سلب هویت ملی مطرح شد.

 

در بیانیه‌ای که از سوی شما صادر شد، به فرار سرمایه‌های فرهنگی اشاره کردید، منظورتان چه کسانی بودند؟

کم نبوده‌اند. این فشارها بر استاد شجریان که صدای ربنای ایشان همیشه در گوش مردم است و در بین اقشار مختلف جامعه محبوب هستند، بوده تا شادمهر عقیلی که به عنوان عضوی از یک خانواده شهید وارد عرصه موسیقی پاپ شد. یا به عنوان مثال خانم گلشیفته فراهانی که در مقطعی سوپراستار اول سینمای ایران بود و با فیلم‌هایی مثل میم مثل مادر محبوب خانواده‌های مذهبی هم شده بود اما در نهایت مجبور به ترک کشورش شد. نقطه مشترک این‌ها جایی است که وقتی چهره‌ای در بین خانواده‌های سنتی و مذهبی هم محبوب می‌شود به سقفی از محبوبیت رسیده که دیگر باید با او مقابله کرد. حالا هم مدام بحث رفتن‌شان هست اما کسی نمی‌گوید اینها چرا رفتند؟ چه کسی مقصر بوده؟چه کسی پاسخگوست؟ نمی‌خواهم تک تک اسم ببرم. درباره ازدواج ما نیز همین اتفاق افتاده. این روند به صلاح کشور و ملت ما نیست. کشور که نمی‌تواند در انحصار عده‌ای باشد و آنهایی را که نمی‌پسندند از کشور برانند.

 

فکر می‌کنید مهناز افشار هم به نقطه‌ای برسد که بخواهد ایران را ترک کند؟ شما چنین آینده‌ای را برای او متصور هستید؟

هدف از این همه تخریب‌ها و موج‌سازی‌ها همین است. در همین مطلب آخر جهان‌نیوز بحث سلب هویت ایرانی و ممنوع‌الکاری را پیش کشیده‌اند. اما هر چقدر هم که روی ما فشار باشد ما چنین اجازه‌ای را به این قبیل افراد نخواهیم داد و استقامت خواهیم کرد.

 

شما از دو سو معروف هستید. اما چرا کمرنگ هستید در رسانه‌ها؟ عکس‌های زیادی از شما نیست. گفت وگوی مطبوعاتی نداشتید، انگار مخفی شده بودید.

بحث مخفی بودن نیست. همیشه در ارتباط با رسانه‌ها بودم اما از رسانه‌ای شدن پرهیز داشتم. چون هیچ دلیلی نداشت و چیزی به کسی اضافه نمی کرد.

 

خیلی‌ها دوست داشتند بیشتر از شما بدانند.

اگر همسر بنده در رسانه‌هاست به دلیل زندگی شخصی نیست بلکه به دلیل فعالیت هنری است. من نمی‌پسندم که به صرف پرداختن به زندگی خانوادگی در رسانه باشم، خودم هم اساسا پرداختن به این حواشی را در رسانه‌ها درست نمی دانم.

 

تحصیلات و علاقه‌مندی‌های شما چیست؟

تحصیلات من روابط و حقوق بین‌الملل است و به حوزه‌های فرهنگی و ورزشی علاقه مندم. مشغله‌ام هم بازرگانی است. اتفاقا یکی از علاقه‌مندی‌های من دنبال کردن مسابقات ورزشی است. این‌روزها شاهد درخشش تیم ملی والیبال کشورمان هستیم که بر خلاف همین جریانی که می‌خواهد کام مردم را تلخ کند، مردم را خوشحال می‌کند. معتقدم زنان که از نیمی از جامعه ما هستند نیز باید بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند و در این نشاط ملی شریک باشند.

 

آیا کار مشترکی هم با خانم افشار خواهید داشت؟

کارهایی قبلا کرده‌ایم و کارهایی هم در دست انجام است.