آنا فیفیلد
تنها چند هفته بعد از آنکه جاکارتا به عنوان تنها عضو شورای امنیت به آخرین قطعنامه علیه برنامه هسته ای ایران رأی موافق نداد، محمود احمدی نژاد همتای اندونزیایی خود را “برادر” خطاب کرد.
آقای احمدی نژاد در جریان دیدار سوسیلو بمبانگ یودهویونو از تهران در ماه مارس گفت: “ما برای ایجاد صلح بین المللی دست به کار خواهیم شد.”
دو کشور پنج معاهده امضاء کردند که یکی از آن ها شامل ساخت یک پالایشگاه در اندونزی به ارزش 6 میلیارد دلاراست. در همین حال، آقای یودهویونو اطمینان خاطر داد که: “برنامه هسته ای ایران ماهیت صلح جویانه دارد و نباید به آن بعدی سیاسی داد.”
این یک الگوی آشنا ست. درحالیکه واشنگتن به دلیل سرپیچی های هسته ای ایران، به تبلیغات برای منزوی ساختن این کشوربه تبلیغات علیه آن مشغول است، تهران هم نوعی استراتژی جهانی مبتنی بر سیاست دسته چک را برای جلب پشتیبانی از برنامه هسته ای خود و دفع فشارهای غربیتدوین نموده است. به نظر می رسد در دوره ای که بهای نفت سر به آسمان کشیده و بیم کاهش عرضه آن می رود، یک تولید کننده عظیم نفت دنیا همیشه می تواند دوستانی داشته باشد.
گفتگوهای تهران با رهبران کشورهای در حال توسعه، نظیر دیدار با اندونزیایی ها، اغلب با تعهد این کشور به ارایه کمک و سرمایه گذاری از یک سو، و جلب حمایت آنها از برنامه انرژی هسته ای ایران همراه بوده است. آقای احمدی نژاد در دوره سه ساله ریاست جمهوری، به یکی از خوش سفرترین رهبران ایران تبدیل شده و تقریباً هر ماه به یک سفر خارجی دست زده است. دیدارهای سال گذشته او شامل دیدار از بلاروس، سوریه، ترکمنستان، ونزوئلا و سودان بوده است.
ایران در کشورهای مورد بازدید آقای احمدی نژاد دست به انجام ده ها سرمایه گذاری زده است: 10 کارخانه تولید آرد در ونزوئلا، یک سد و یک نیروگاه برق در مالی، یک وام 5⁄1 میلیارد دلاری برای طرح های زیرساختی سریلانکا و سرانجام بازسازی یک شرکت تصفیه روغن در زیمبابوه.
سعید لیلاز، سرمقاله نویس و منتقد صریح دولت احمدی نژاد، می گوید شکی نیست که این طرح ها بیشتر جنبه سیاسی دارند تا اقتصادی. او گفت: “برای درک رفتار دیپلماتیک جمهوری اسلامی، می بایست ایالات متحده را در مرکز آن تجسم کنید. تمام تلاش های دیپلماتیک ما حول برنامه هسته ای مان می چرخد، و برنامه هسته ای ما حول روابط مان با ایالات متحده در چرخش است.”
البته این طور نیست که احمدی نژاد این کشورها را خام کرده باشد. برخی تحلیلگران می گویند کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی ابتدا با روی باز کمک های ایالات متحده را پذیرفته اند و سپس به دشمنان خونی آن کشور تبدیل شدند.
تلاش های دیپلماتیک اخیر ایران، اعم از اینکه در نهایت با موفقیت همراه شود یا خیر، به روشن تر شدن ماهیت جهانی بلند پروازی های این کشور منجر شده است. کاوه افراسیابی، یک مفسر سیاسی از آمریکا، می گوید: “ایران صاحب یک سیاست جهانی برای خنثی سازی تلاش های کشورهای تحریم کننده است. دولت های تحریم کننده، ایران را به سوی جستجو برای یافتن دوستان جدید و متحد ساختن آنها در برابر استیلای جهانی ایالات متحده پیش رانده است؛ و ایران برگ های اقتصادی زیادی برای بازی کردن در اختیار دارد.”
سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی ایران، اخیراً گفته است که این کشور خواستار تبدیل شدن به یک “قدرت جهانی” و پیش بردن یک سیاست خارجی با اولویت “عدالت جهانی” است.
بالا رفتن بهای نفت هم به این معنی است که آقای احمدی نژاد، علیرغم بدترشدن اوضاع اقتصادی کشورش، بودجه بیشتری برای جلب نظر هم پیمانان در اختیار خواهد داشت. به دلیل بالا رفتن قیمت نفت، حتی کشورهای توسعه یافته هم بیش از هر زمان دیگری به کمک احتیاج دارند.
یک تحلیلگر در تهران هم اخیراً گفته است که بهای 120 دلاری هر بشکه نفت، دست احمدی نژاد را باز گذاشته است. با این قیمت، ایران انتظار کسب 340 میلیون دلار در روز و 125 میلیارد دلار درآمد در سال را دارد.
این تحلیلگر گفت: “اگر ما در لبنان مشکلی ایجاد کنیم و این خود بهای نفت را 3 دلار در هر بشکه زیاد کند، 3 میلیارد دیگر به درآمد ما افزوده خواهد شد. بنابراین از نظر اقتصادی بسیار موجه است که 500 میلیون دلار به حزب الله داده شود”.
ایران از منابع عظیم انرژی برای تاثیرگذاری بر غول های اقتصادی و نیز کشورهای کوچک استفاده می کند. هند در ماه جاری، علیرغم مخالفت های ایالات متحده به استقبال از آقای احمدی نژاد پرداخت تا به گفتگو درباره احداث خط لوله 7.6 میلیارد دلاری از ایران به پاکستان و سپس هندوستان بپردازد.
تحلیلگران می گویند بلندپروازی های جهانی ایران در صورت پیوستن این کشور به سازمان های منطقه ای نظیر سازمان همکاری اقتصادی 10 کشور جنوب آسیا، سازمان همکاری شانگهای و گروه امنیت بین دولت ها به سرپرستی روسیه و چین که ایران درخواست عضویت خود را در ماه مارس به آنها ارائه داده، از قدرت بیشتری برخوردار خواهد شد. (ایران پیشتر به عنوان عضو ناظر در این گروه پذیرفته شده بود درحالیکه همین درخواست از سوی ایالات متحده در سال 2005 رد شده بود).
مایکل روبین، تحلیلگر مسائل ایران در موسسه محافظه کار اینتپرایز واشنگتن، می گوید واشنگتن به خوبی از عهده درک این حقیقت برنیامده که ایران برای بدست آوردن متحد از یک استراتژی جهانی برخوردار است. آقای روبین گفت: “ما درگیر یک کشمکش جهانی علیه ایران هستیم، اما ایران به بازی شطرنج دست زده و ما نقش خانه های شطرنج را بازی می کنیم. اگر چشمانمان را به آنچه ایران می کند ببندیم و یا اینکه اگر آنها استراتژی داشته باشند و ما نداشته باشیم، ایالات متحده نمی تواند امیدوار به مقابله با رشد فزاینده ایران باشد.”
منبع: فایننشیال تایمز- 28 مه