جام زهراتمی نوش باد!

نویسنده
مهرداد شیبانی

‏ مهرداد شیبانی

ظاهر شاه ـ آخرین پادشاه افغانستان ـ جمله معروفی دارد: “ما زیر بار زور نمی رویم مگر اینکه سمبه پر زور باشد.“‏

هفته دوم تیرماه 1387 سیستم سلطانی ایران هم سرانجام متوجه شد که سمبه خیلی پر زور است و اولین پرچم های ‏سفید تسلیم بالا رفت؛ “مشاورعالی سیاست خارجی رهبری” که جناب علی اکبر خان ولایتی وزیر امور خارجه اسبق ‏باشد‎ ‎که بدون اذن رهبر آب نمی خورد، نوشیدن جام زهر اتمی را به اطلاع جهان رساند.‏

در آغاز هفته دن کیشوت های جمهوری اسلامی همچنان تهدید می کردند، شمشیرهای چوبی را برای آسیاب های ‏جهانی که با نیروی اتم می چرخدتکان می دادند. یکیشان هم به فکرکندن قبر برای سربازان متجاوز افتاد؛ و از آنجا که ‏دولت امام زمانی از همه مسائل غیبی خبر دارد، تعداد قبرها را هم به اطلاع همگان رساند:‏

‏”میر فضل باقر زاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد ایران برای تدفین ‏سربازانی که در «حمله احتمالی» کشته خواهند شد در هر یک از شهرهای مرزی ایران ۱۵ تا ۲۰ هزار قبر و در ‏مجموع حدود ۳۲۰ هزار قبر حفر می کند.“‏

این قبر کن محترم درست موقعی وارد میدان شد که همکارش یعنی “مسئول دفن شهدا در دانشگاهها” بجرم “عمل ‏شیطانی” تجاوز به یک دختر دانشجو درحال محاکمه بود و قاضی مربوطه می کوشید گناه را به گردن دختر بیاندازد‎ ‎و ‏وقتی متوجه شد که خالی بندی او در جهان انعکاس وسیعی یافته است، تکلیف بقیه سربازان متجاوز را هم روشن کرد:‏‎ ‎‏”این قبور مربوط به سربازان متجاوزی است که از مسیر خشکی وارد خاک ایران شوند و هیچگونه ارتباطی به ‏نیروهای متجاوزی که در دریا غرق خواهند شد و یا جنازه آن ها در هوا پودر می گردد، ندارد.‏‎ ‎بدیهی است در حال ‏حاضر تمهیداتی برای سربازان مغروقه متجاوز دشمن در نظر نگرفته ایم که علی القاعده در این گونه موارد کوسه های ‏خلیج فارس زودتر از واحد عمل کننده دیگری، به وظایف خود عمل خواهند کرد.“‏

و درحالی که “ملت” مشغول تماشای این شعبده بودند، نیروهای امنیتی کشور در بدر دنبال ربایندگان خیالی رئیس ‏جمهور محترم می گشتند. محمود احمدی نژاد که این هفته معلوم شد رئیس جمهور رهبر جمهوری اسلامی نیست و ‏رئیس جمهور امام زمان است، در تلویزیون اعلام کرده بود که درعراق می خواستند او رابربایند. سفیر سابقش هم ‏درایتالیا گفته بود که قصد داشتند او را با تابش مقدار زیادی اشعه ایکس مسموم کنند. حرفهائی که کسی باور نکرد، حتی ‏ماموران اطلاعاتی خودش.‏

و درهمین حال قدم به قدم خطر نزدیکتر می شد. بسته جدید تشویقی 1+5 به ایران رسیده بود و جهان انتظار جوابش را ‏می کشید.‏

‏ جفری فالتمن، یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا، ایران را به پذیرش بسته مشوق های گروه ۱+۵ تشویق کرد ‏و هشدار داد که تحریم های بین المللی علیه ایران می تواند در آینده نزدیک تشدید شود. ‏

مدیر کل بخش خاور نزدیک وزارت امور خارجه آمریکا تاکید کرد غرب فرصت کوتاهی برای تعامل با ایران دارد، و ‏همچنین اینکه زمان برای پاسخ ایران به بسته مشوق های ارائه شده به این کشور در حال سپری شدن است. ‏

وزیران امور خارجه هشت کشور صنعتی جهان، موسوم به گروه “جی۸” در جریان اولین روز نشست خود در شهر ‏کیوتوی ژاپن، ضمن استقبال از ارائه گزارش کره شمالی از برنامه هسته ای خود، از ایران خواستند غنی سازی ‏اورانیوم را متوقف و در باره پرونده هسته ای خود مسئولانه تر عمل کند.‏

شرکت کنندگان این نشست دو روزه، همچنین بر نیاز به اتخاذ سیاست “گفت و گو و فشار” در رابطه با ایران تاکید ‏کردند تا به این وسیله ایران را مجاب به توقف غنی سازی اورانیوم کنند.‏

نمایندگان جی ۸ به ایران هشدار دادند: “نقش سازنده تری در منطقه داشته باشد. به ویژه درمورد راه حل صلح اسراییل ‏و فلسطینیان و کمک به ایجاد ثبات در عراق و افغانستان، موثرتر عمل کند.“‏

گوردون براون- نخست وزیر انگلستان - به شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت: “ایران با جامعه بین المللی صادق نبوده ‏است. جمهوری اسلامی ایران باید ثابت کند که به دنبال ساخت و توسعه سلاح اتمی نیست. ما نیازمند تعهد کامل و راسخ ‏ایران هستیم، مبنی بر اینکه معاهده منع گسترش سلاح های کشتار جمعی را نقض نخواهد کرد و به دنبال سلاح اتمی ‏نیست. این نخستین مرحله است.“‏

کره شمالی برج خنک کننده راکتور اتمی این کشور را منفجر کرد، عملا به برنامه اتمی خودپایان داد واز لیست محور ‏شرارت خارج شد که اکنون فقط شامل یک نام است: “جمهوری اسلامی ایران”‏

سایت های خبری عکس های جلال طالبانی را منتشر کردند که دارد دست وزیر دفاع اسرائیل را با حرارت تمام می ‏فشارد. این کارکشته جهان سیاست قطعا به منافع ملی کشورش فکر می کند. درست مانند سوریه که دارد در خفا ‏مذاکرات با اسرائیل را پیش می برد.‏

فقط محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری مقدس بود که نتوانست سرش را از چاه جمکران بیرون بیاورد و گفت: ‏‏”دشمنان در ماجرای هسته ای… نتوانستند مانع حرکت ملت ایران شوند و هرگز نخواهند توانست.به فرض محال اگر هم ‏موفق شوند درها را به روی ملت ایران ببندند، ملت ایران مصمم تر خواهد شد و سرعت سازندگی در کشور بیشتر می ‏شود.“‏

همسر سخنگوی دولتش هم به تار ومار کردن رقبای آتی ریاست جمهوری مشغول بود و قالیباف را به رگبار دشنام ‏اخلاقی بست: “از مدیریت رضاخانی شهرداری تا انجام وظیفه برای موساد و سیا.“‏

و ناگهان متن سخنرانی حجت الاسلام منتجب نیا در روزنامه اعتمادملی منتشر شد و هنوز رسوائی پالیزدار تمام نشده، ‏جنجال دیگری به پا شد:‏

‏”زمان روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان، در میان خواص و اخیرا عامه مردم، یعنی مردم کوچه و بازار ‏مطالبی به نقل از رئیس‌جمهور و برخی معاونین و نزدیکان ایشان، روی زبان‌ها جاری است و بسیاری از آن مطالب به ‏صورت مستند و با ذکر زمان و مکان و گوینده‌های آنها نقل می‌شود. از باب مثال: ‏

الف: در سال اول ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد، با دو واسطه نقل شد که ایشان در سفر استانی به سیستان و ‏بلوچستان و در پاسخ به اعتراض یکی از معاونین که اعتبارات کشور محدود است و چرا این همه وعده‌های ده‌ها میلیارد ‏تومانی به هر شهر داده می‌شود، گفته است: “نگران نباشید دو سال دیگر امام زمان (عج) ظهور می‌کند و همه مشکلا‌ت ‏را حل می‌کند.” ‌ ‏

ب: نماینده‌ای از شورای اسلا‌می، نقل می‌کرد روزی در ملا‌قات رئیس‌جمهور با مقام معظم رهبری ایشان نسبت به ‏اظهاراتش و وعده ظهور حضرت در دو سال دیگر مورد اعتراض شدید رهبری واقع شد و در جواب گفت: “کسانی که ‏با ایشان در تماس هستند، گفته‌اند” و پس از خروج از دفتر رهبری، اظهار کرده است: “ایشان تصور می‌کند من ‏رئیس‌جمهور او هستم، من رئیس‌جمهور امام زمان(عج) می‌باشم!!” ‌ ‏

ج: پس از سفر به نیویورک و شرکت در اجلا‌س سازمان ملل، در ملا‌قات با آیت‌الله جوادی‌آملی، اظهار کرده است: ‏‏”هنگام سخنرانی ‌هاله‌ای از نور اطراف سر و صورت خود مشاهده کردم و همه مخاطبان میخکوب شده و مجذوب من ‏گردیدند” که مورد انتقاد و بی‌اعتنایی آیت‌الله جوادی‌آملی قرار گرفت و سی‌دی این ملا‌قات در سطح وسیع در میان مردم ‏پخش شده است. ‌ ‏

د: بین خواص شایع است که گاهی سر سفره خوراک، یک بشقاب و قاشق و چنگال را در جای خالی کنار گذاشته و اظهار ‏می‌کنند این برای آقا امام زمان است. ‌ ‏

هـ : شخصی نقل کرده است، روزی یکی از نزدیکان رئیس‌جمهور من را دعوت به شرکت در نماز جماعت آقا کرد و ‏من به تصور اینکه امام جماعت، مقام رهبری است با او به محلی رفتیم. وقت نماز مشاهده کردم صف نماز تشکیل شد در ‏حالی که امام جماعت حضور ندارد و فقط سجاده‌ای پهن است، وقتی سوال کردم که رهبری کی تشریف می‌آورند؟ گفتند: ‏هیس ! امام جماعت، حضرت ولی عصر(عج) است. “‏

روشدن بخشی از شعبده محمود احمدی نژاد، حکم بازداشت دکتر محمد جواد حق شناس مدیر مسئول روزنامه اعتماد ‏ملی را در پی داشت که همراه مهدی کروبی در عربستان بسر می برد.‏

و درست در قلب این جنجال ها و رسوائی ها، سرلشگر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران برای اولین بار ‏گفت: “احتمال عملی شدن حمله نظامی آمریکا به ایران را باید جدی ترگرفت.“‏

و بلا فاصله علی اکبر ولایتی به نمایندگی از بیت رهبری اولین پرچم سفید تسلیم را بالا برد:‏

‏”همزمان با ارایه بسته پیشنهادی «1+5» به ایران، علی‌اکبر ولایتی، مشاور بین‌الملل رهبر انقلاب، در گفت‌وگو با ‏روزنامه «جهوری اسلامی» بر ادامه مذاکره با این کشورها تأکید کرد.“‏

‏ و انگار نه انگار که همراه با ارائه بسته پیشنهادی با هشدار آمریکا مبنی بر پذیرش بسته توسط ایران همراه بوده است، ‏بروش معمول سیاست عوام فریب جمهوری اسلامی معلقی تمام زد و مذاکره را به معنای مخالفت با آمریکا معنا کرد:‏

‏”هم‌اکنون آمریکا و آنهایی که خلاف مصالح ما عمل می‌کنند، می‌خواهند پیشنهادها را نپذیریم و از همین رو روشن ‏می‌شود که پذیرش، به مصلحت ماست.“‏

و بلند گوهای تبلیغاتی هم بخش اول کنسرت تسلیم را پخش کردند: “روز گذشته و در پی اعلام آغاز قریب‌الوقوع ‏مذاکرات ایران با «1+5» از سوی برخی نمایندگان مجلس، رادیو فردا و «بی‌.بی.سی»، رسانه‌های متعلق به آمریکا و ‏انگلیس، تلاش کردند با عقب‌نشینی جلوه دادن این موضوع، مسئولان جمهوری اسلامی را به واکنش و قطع مذاکرات ‏تحریک کنند.“‏

کنسرتی که در بخش های بعدی امامان جمعه، لشکرنوحه خوانان و رسانه ها، از یک پیروزی تازه بر آمریکا خبر ‏خواهند داد و سر افرازانه به پای میز مذاکره خواهند رفت و “حق مسلم” را معامله خواهند کرد.‏

هنوز هفته به پایان نرسیده بودکه منوچهرمتکی دومین پرچم تسلیم را نشان جهانیان داد: “وزیر امورخارجه کشورمان ‏موضوع پروازهای مستقیم و ایجاد دفتر حفاظت منافع ایران و آمریکا را قابل بررسی دانست.“‏

و درست در همین موقع نامه مقاله مانند علی اکبر ولایتی در سه روزنامه اروپایی درج شد که در آن به زبان ‏دیپلماتیک، آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از کلیه سخنان و اقدامات خشونت طلبانه دولت مبرا شده است. ‏بندهای پایانی نامه هم که مستقیما به پرونده اتمی بر می گردد، بازگوی نوشیدن جام زهر دیگری به شکل غیرمستقیم ‏است:‏‎ ‎‏”از نظر ایشان[رهبری]‏‎ ‎توان تسلیحاتی، امنیت را به ارمغان نمی آورد، چرا که تجربه برخی از کشورهای واجد ‏توان تسلیحاتی حتی اتمی نشان داده است که این تسلیحات جبران فقدان مشروعیت سیاسی و اجتماعی آنها را نمی کند.با ‏توجه به اهمیت سرنوشت ایران، رهبری ایران در برابر چالش های اقتصادی و توسعه ای برای نسل های آینده، و حفظ ‏توان و دانش بومی کشور مسئولانه عمل می کنند. در این مسیر، توانایی و دانش هسته ای صلح آمیز کنونی کشور باید ‏به عنوان میراث نسل انقلاب برای آیندگان به عنوان یک دستاورد ملی و با اهداف صلح آمیز تضمین شده، باقی بماند. ‏پویایی[بالندگی] چنین آرمانی در قالب مشارکت جمعی با احترام به ضوابط بین المللی است که ایران آنها را ‏پذیرفته[معاهده عدم اشاعه]‏‎ ‎و بر اساس آن تکالیف، از حقوقی نیز برخوردار است، تا به این وسیله دغدغه های مشترک ‏ایران و دیگران پایان پذیرد.“‏


و هنوز جوهر سخنان رهبرحزب سراسری موتلفه و از حامیان اصلی “فرقه مصباحیه” در “سراب ” خواندن بسته ‏پیشنهادی خشک نشده و طنین اظهارنظر علی لاریجانی در “بی خاصیت” خواندن آن تمام نشده بود که 201 نماینده ‏مجلس در بیانیه خود مذاکره را تائید کردند. ‏

تا اینجا هر چه بود برای بیگانگان بود که قدرت دارند. برای مردم بی دفاع ایران تنها نسخه ممکن مشت آهنین است. ‏مجلسی که از یک طرف راه مذاکره را با بیگانگان را برای حفظ نظام باز می کند، از سوی دیگر یکی ازاولین طرح ‏های خود رابه مجازات اعدام برای وبلاگ نویسان اختصاص می دهد. به نوشته سایت فارسی بی بی سی: “گزارش ‏منابع خبری ایران پیش نویس طرحی در مجلس شورای اسلامی تنظیم شده است که مجازات اعدام را برای جرایمی که ‏مخل امنیت روانی جامعه تشخیص می دهد در نظر می گیرد. براساس این طرح، مجازات اعدام همچنین شامل حال دایر ‏کنندگان وبلاگ ها و وبسایت های پورنوگرافی و همچنین آنهایی که «مروج الحاد» تشخیص داده شوند خواهد شد.“‏

تابستانی است که زاینده رود خشک شده است. بهترین فرزندان ایران که پیراهن خونین نبرد نسل خود را بر دست ‏داشتند، از کوه و کمر سرزمینشان را ترک می کنند. خشکسالی در راه است و بساط شعبده برپاست تا بهرشکل حکومت ‏عقب مانده ترین اقشار جامعه که سی سال است ایران را اشغال کرده اند، ادامه یابد. شب ها، شهرها درتاریکی فرو می ‏روند و ایرانیان ضرب المثلی را که ازاعماق تاریخشان سر برکشیده زمزمه می کنند:‏

‏ - پایان شب سیه سفید‎ ‎است.‏