در این هفته دست کم 12 زن و کودک در مهاباد و در پی انفجار بمبی کشته و دهها تن زخمی شدند. انفجاری که همه محکومش کردند. از احزاب کرد گرفته تا آمریکا. در سقز هم در جریان درگیری نیروهای امنیتی با گروهی ناشناس، چند نفر از جمله یک کودک کشته شدند.
در تهران هم یک استاد دانشگاه ترور شد. عبدالرضا سودبخش، استاد بیماری های عفونی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مقابل مطبش، توسط افرادی ناشناس ترور شد. آنسوتر، در زاهدان و یزد چهار نفر اعدام شدند و در اهواز هم چهار نفر به دار آویخته شدند.
باز هم در تهران، لباس شخصی ها به خانواده شهید باکری و شهید همت که قصد ملاقات با مهدی کروبی را داشتند حمله کردند و احسان باکری را بازداشت و بعد از چند ساعت آزاد کردند. مادر او نیز مورد ضرب و شتم این نیروها قرار گرفت. همچنین احمد قابل، نواندیش دینی و نوید محبی، از اعضای کمپین یک میلیون امضا دستگیر شدند.
در کردستان، مختار هوشمند، نقاش و فعال فرهنگی مریوانی، به تحمل 16 سال حبس محکوم شد. عماد الدین باقی به اتهام مصاحبه با آیت الله منتظری به تحمل شش سال زندان و پنج سال محرومیت محکوم شد. نظام حسن پور، از متهمان تظاهرات عاشورا در تهران تنها براساس عکسی که روز عاشور از وی گرفته شده و به او نسبت داده شده به شش سال زندان محکوم گردید. حمید مافی روزنامه نگار وب نگار و فعال اجتماعی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد، فرشاد دوسی پور به تحمل دو سال زندان محکوم گشت و حکم پنج سال حبس تعزیری مهدی محمودیان عضو جبهه مشارکت، در دادگاه تجدیدنظر تایید شد. نوشین احمدی خراسانی، نویسنده و فعال حقوق زنان که به دادگاه احضار شده بود، پس از چندین ساعت بازجویی، تفهیم اتهام شد و سپس با قرار کفالت تا زمان تشکیل دادگاه آزاد گردید.
درست چند روز پس از آزادی شیوا نظر آهاری، دادگاه او را به تحمل شش سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهرستان ایذه و نیز 74 ضربه شلاق محکوم کرد.
همزمان، 220 تن از فعالان سیاسی و اجتماعی با انتشار بیانیه ای به نقض حقوق قانونی و حیاتی زندانیان در ایران اعتراض کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است: “با تاسف باید اذعان داشت که در طول یک سال گذشته، در نتیجه بیتوجهی مسوولان قضایی، حقوق قانونی و «حق حیات» زندانیان سیاسی که تنها به اتهام طرح پرسش « رای من کجاست؟ » محبوس گشتهاند، در حدی گسترده و به نحوی کمسابقه و به صورت مستمر مورد نقض قرار گرفته و منجر به بروز نگرانی جدی از وضعیت سلامت جسمی و روانی این زندانیان آرمانگرا در افکار عمومی ملت ایران و جهانیان شده است”.
در چنین اوضاعی احمدی نژاد در نیویورک گفت: “کسی در ایران به خاطر تظاهرات زندان نرفته است”.
او همچنین در مصاحبه با شبکه ای بی سی، در خصوص پرونده سکینه محمدی گفت:” اساسا او به سنگسار محکوم نشده است.” همزمان فعالان و سازمان های حقوق بشری هم با انتشار تصویر حکم سنگسار سکینه محمدی گفتند:” احمدی نژاد دروغ می گوید!”
و چند خبر هم از زندانیان؛ عبدالرضا قنبری زندانی محکوم به اعدام دچار خونریزی در ناحیه کلیه شد و وضعیت جسمانی اش وخیم گزارش شد. همچنین رحیم رشی نیز که بیش از یک ماه دست به اعتصاب غذا زده بود به عفونت کلیوی دچار شد.
آنسوتر، برخی منابع از درخواست صدور حکم اعدام برای حسین درخشان خبر دادند. وب سایت زمانه روز گذشته نامه ای رامنتشر کرد که براساس آن وضعیت حسین درخشان وخیم اعلام و او قربانی اختلافات بین قوه قضاییه، دولت و سپاه معرفی شده است.
و در آخر محمد مصطفایی، طی نامه ای به سران کشورهای عضو سازمان ملل نوشت: “سئوال اینجاست، دولتی که توجهی به حقوق اولیه شهروندان خود ننماید چطور می تواند داعیه دار صلح و برقراری عدالت در دنیا باشد؟ دولتی که با سوءاستفاده از قدرت به بدترین نوع، فعالان حقوق اجتماعی، روزنامه نگاران، دانشجویان، سیاسیون، فعالین کارگری، زنان و کودکان را مورد آزار و اذیت و شکنجه و حبس قرار داده و از اعمال مجازاتهای خشونت آمیز همچون سنگسار، اعدام های خود سرانه سیاسی و غیر سیاسی، قطع اندام انسان به عنوان اشرف مخلوقات ابایی ندارد چطور می تواند از برقرار صلح و عدالت در جهان سخن بگوید؟”