دیو واردات

جمشید اسدی
جمشید اسدی

نشانه های تجربی و آموزه های های نظری‎ ‎‏ بر این نکته اند که رشد اقتصادی و در پی آن رفاه مشتری یا همان شهروند ‏جز با رقابت و بازرگانی آزاد در درون و برون مرز ممکن نیست. واردات نیز مشمول همین اصل اند و توان آن دارند ‏که کالا های بهتر و ارزان تری به شهروندان، چه مشتری و چه صنعت گر، عرضه کنند. با وجود این ، بی گزافه و ‏دشمنی باید گفت وارداتی که در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد پا گرفتند و رشد سرسام آور کردند، بسیار ‏زیانمند به حال کشور و اقتصاد و مردم بودند و هستند.‏

این متناقض نما را چگونه می توان توضیح داد؟ اگر آزادی واردات می تواند به حال وروز اقتصاد کشوری مفید باشد، ‏پس چرا بر واردات گسترده دولت احمدی نژاد انتقاد می کنیم و اگر واردات گسترده پر ایراد اند، پس چرا به لحاظ ‏نظری و عملی آن را مفید به حال اقتصاد کشورها می دانیم؟ ‏

مهم ترین تفاوت میان واردات خوب و بد، تفاوت میان فکر‏‎ ‎راهنمای آن هاست. واردات خوب عمدتا توسط بخش ‏خصوصی صورت می گیرند و دولت در این کار نقش کوچکی ایفا می کند. بازرگانان بخش خصوصی اما، برای سود ‏خود هم که شده، در پی آنند که بهترین کالا را به ارزان ترین بها وارد و به مشتری عرضه کنند. چرا که می دانند، از ‏آن جا که رقابت آزاد است، مشتری میان کالا های رقیب انتخاب دارد و به طور طبیعی کالای مرغوب و ارزان را ‏برمی گزیند. از ترس کسادی فروش و ورشکستگی، هر بازرگانی به طور دایم در پی آن است که کالای متناسب تری ‏وارد کند تا مبادا بازار به دست رقیب بیافتد. این رقابت نامیرا میان واردکنندگان باعث خواهد شد که مشتریان کالاهای ‏مورد نیاز را به بهای کمتری خریداری کنند و در نتیجه به نسبت پیش پول بیشتری در اختیار داشته باشند. پولی که چه ‏خرج شود و چه پس انداز، کمک شایانی خواهد کرد به اقتصاد ملی. واردات گسترده از کشور چین به بسیاری از ‏کشورهای صنعتی امکان داد که تورم را مهار کنند و تا سرحد امکان از افزایش قیمت ها جلوگیری کنند. برخی از ‏پژوهش های اقتصادی نشان می دهند که شرکت توزیع گر ‏‎ WALMARTبه تنهایی توانست با واردات گسترده ‏کالاهای ارزان از کشور چین به مدت قابل توجهی از رشد تورم در ایالات متحده آمریکا جلوگیری کند. این از فکر ‏راهنمای واردات خوب. ‏

فکر راهنمای واردات بد اما، واردات را واگذار می کند به دولت یا شرکت هایی که از سوی دولت مامور این کار شده ‏اند و انحصار واردات را به دست گرفته اند. در این حالت و به دور از رقابت، کدام وارد کننده دولتی غم آن دارد که ‏بهترین کالا به ارزان ترین قیمت وارد کند؟ در این جا، صحبت از خوبی یا بدی مامور دولتی نیست، صحبت از ‏مکانیزمی است که از ویژگی های آن گریزی نیست. وارد کننده دولتی رفتار خود را به طور عقلانی با توجه به شرایط ‏تنظیم می کند: چرا باید در شرایطی که به علت فقدان رقیب و تقاضای بازار، کالای های وارداتی به هر حال به فروش ‏می رسند، زحمت زیاده کشید و بیش از آن چه باید وقت صرف کرد؟

به همین دلیل، واردات دولتی بی رقیب را به حال اقتصاد و رفاه مردم، بد و بلکه زیانمند می دانیم. مهم ترین ایراد ‏سیاست افزایش واردات در دوران رئیس جمهور محمود احمدی نژاد هم همین فکر راهنمایی بود که بنا بر آن دولت نهم ‏برای رویارویی با گرانی در کشور، تصمیم گرفت بر نقش تصدی گری خود بیافزاید و کالاهای مورد نیاز را از خارج ‏وارد کند. نه اینکه از همان آغاز انقلاب تا به امروز، دخالت دولت در اقتصاد همه مشکلات معیشتی را یکی یکی حل ‏کرده بود، پس حالا هم جای آن بود که رئیس جمهور برای حل چند مشکلی که باقیمانده بود، بر تصدی گری دولتش ‏بیافزاید که افزود!‏

این درست که واردات می توانند، همچنان که شرحش رفت، به کاهش قیمت ها و در نتیجه افزایش قدرت خرید ‏شهروندان، مشتری یا کارآفرین، بیانجامند، همچنان که کشورهای پیشرفته و صنعتی با واردات گسترده از کشورهای در ‏حال رشد توانستند با افزایش قیمت ها و تورم به شکل کارآمدی مقابله کنند. اما شرط این مهم آزادی ابتکار و فعالیـت ‏اقتصادی است که به هیچ وجه در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فراهم نبود و نیست. در سیاست از آن خبری ‏نیست، قرار نیست در اقتصاد هم از آن خبری باشد.‏

برای پی بردن به ابعاد واردات در دوران دولت نهم، به گزارش بازرگانی کشور که به طور رسمی از سوی گمرک ‏جمهوری اسلامی منتشر می شود، رجوع کنیم. در نخستین چهار ماه سال 1387، واردات مواد اولیه صنعتی کاهش ‏یافتند و در عوض واردات کالاهای مصرفی مانند خودروی سواری، یخچال ساید بای ساید، ماشین لباس شویی تمام ‏اتوماتیک، و لب تاپ در کنار مواد خوراکی مثل، موز، کره، قند و شکر و گوشت گاو افزایش یافتند (سایت اینترنتی ‏تابناک، تاریخ‎ ‎انتشار‎: ‎‏21 مرداد 1387، کد خبر‎: ‎‏15170). تازه در این آمار، واردات کالای قاچاق چون چای، سیگار، ‏گوشی تلفن همراه و دیگر وسایل الکترونیک، به حساب نیامده اند.‏

افزایش درآمدهای نفتی البته به رئیس جمهور امکان داد بر روند واردات کالاهای مصرفی بیافزاید، اما با این کار، ‏جلوی گرانی که گرفته نشد هیچ، بلکه تاثیرات نامطلوبی نیز بر تولید‏‎ ‎کالاهایی مانند‏‎ ‎شکر، روغن نباتی، گوشت، مرغ، ‏میوه و مرکبات گذاشت. واردات دولتی آزاد شد، بدون آنکه کارآفرینی آزاد شده باشد. بدین ترتیب تولید‌کنندگان زیر فشار ‏واردات کالاهایی که با حداقل تعرفه در‏‎ ‎بازارهای داخلی عرضه می‌شدند، انگیزه و توان رقابتی‎ ‎خود را از دست دادند و ‏به‌دلیل نظام‎ ‎تعرفه‌ای و ناپایداری سیاست‌گذاری‌ها، میلی برای ورود به عرصه‌های‎ ‎تحت تصدی دولت نشان ندادند‎.‎

از همه این ها گذشته، هزینه کردن درآمدی های استثنایی نفت در این دوران برای واردات مواد خوراکی و مصرفی، ‏باعث شد که این در آمد ها برای تامین هزینه واردات کالاهای سرمایه ای، همچون کالاهای با فناوری بالا، استفاده ‏نشوند. اما کالای سرمایه ای که وارد کشور نشد و تولید را راه نیانداخت، اشتغال به راه نمی افتد و در نتیجه بیکاری ‏زیاد می شود. ‏

شهروندان بیکار با کدام درآمد نیازهای خود را برآورده سازند؟ در برابر ناخرسندی شهروندان هر روز فقیر تر و ‏گرسنه تر، دولت چاره ای جز افزودن بر یارانه و واردات نخواهد داشت. اما قیمت نفت دیگر مثل گذشته نیست و در ‏نتیجه دولت درآمدهای کلان پیشین را برای واردات گسترده نخواهد داشت. چه می تواند کرد؟ بازهم ادامه واردات. اما ‏برای صرفه جویی با توجه با کاهش درآمد نفت، دولت مجبور خواهد بود کالاهای ارزان با کیفیت پایین وارد کند.‏‎ ‎بدین ‏ترتیب مشتریان مجبور به مصرف کالاهای نامرغوب خواهند شد‏‎.‎

اگر قیمت نفت بیشتر سقوط کند و مثلا همچنان که پیش بینی می کنند به مرز هشتاد دلار برسد، چه؟ شرایط برای دولت ‏و بلکه حکومت دشوار می شود. چون به علت تحریم های بین المللی، نه وام می توان گرفت و نه سرمایه خارجی می ‏شود جلب کرد. اما می توان گرسنه پرخاشگر را به زندان انداخت و به دیگران گفت برای اقتصاد و رفاه انقلاب نکردیم.‏

برای چه انقلاب کردیم؟ ‏

بازرگانی خارجی جمهوری اسلامی در یک نگاه (میلیارد دلار)‏


jad.jpg

مرجع: اقتصاد ایران، سال دهم، شماره 114، مرداد1387 ‏

‏ ‏