خانه نشین شده ایم

نویسنده

‏‏cinemgaran.jpg

پرستو سپهری

‏- مصاحبه با مهرجویی، بیضایی، پوراحمد، حکمت، رسول اف، سالور و ده نمکی

داریوش مهرجوئی، بهرام بیضایی و رخشان اعتماد هم به جمع حامیان بیانیه اعتراضی سینما گران ایران پیوستند. ‏این سینماگران برجسته در همین ارتباط در گفت و گو با روز تاکید کردند که “بدلیل فضای نامناسب، خانه نشین ‏شده اند و سینمای مستقل و اندیشمند کشور را درآستانه نابودی می بینند”.‏

داریوش مهرجویی‎ ‎در همین ارتباط به روز می گوید: “من از حرکت گروهی هنرمندان و سینماگران حمایت ‏می‌کنم. فیلم «سنتوری» من هم با اینکه از جشنواره پارسال جوایزی نصیب خود کرده و حتی پروانه نمایش دارد، ‏قربانی برخورد سلیقه‌ای شده است. من مدتی است خانه‌نشین شده‌ام، چون فضا را برای فیلمسازی مناسب نمی‌بینم.“‏

بهرام بیضایی هم در مورداین بیانیه بر این نظر است که: “در این نامه از مفهوم بی‌توجهی به سینمای فرهنگی و ‏مستقل حمایت کردم. من هیچکدام از فیلم‌های جشنواره را ندیده‌ام، اما به بی‌توجهی به فیلم های فرهنگی و مستقل و ‏سرنوشت سازندگان آنها معترضم.“‏

بیضایی در ادامه می افزاید: “من خواستار هیچ چیزی نیستم و فقط معترضم. می‌دانم اینجا نمی‌شود از شخصی ‏توقع داشت. به همین دلیل از کسی درخواستی ندارم. اما می‌دانم سینمای فرهنگی و مستقل آنقدر مورد بی‌توجهی ‏قرار می‌گیرد تا نابود می‌شود.“‏

کیومث پوراحمد، دیگر کارگردان برجسته سینمای ایران هم که آخرین فیلمش از جشنواره سال گذشته چندجایزه ‏گرفته است، به روز می گوید: “نوشتن بیانیه، اصلا ناگهانی نبود. امسال ترکیب هیات داوری متشکل از خودی ‏ها، غیر خودی ها و نخودی ها! بود. این چینش به گونه ای بود که آقایان می توانستندهر فیلمی را که نمی پسندند ‏از مسابقه حذف کنند. امسال بحث اشکال تراشی به فیلم ها بسیار بیشتر از سال های قبل بود.“‏

‏ وی ادامه می دهد: “دوستان به حمایت از این نامه پرداختند و هنوز هم امضا کردن نامه ادامه دارد.“‏

‏ پوراحمد در پاسخ این سئوال که آیا زمان را برای نوشتن چنین نامه ای در سال های قبل از دست داده اید، می ‏گوید: “به هر حال متاسفانه ما فقط زمانی که دچار مشکل میشویم، به فکر می افتیم که کاری انجام دهیم. البته پیش ‏از این نیز در مقابل مشکلاتی که پیش آمد، بسیاری از دوستان اعتراض کردند. مثلا در جریان مشکلاتی که برای ‏فیلم سنتوری به وجود آمد، بسیاری از افراد و نهادها موضع گیری کردند.“‏

‏ اما آیا این نامه می تواند تاثیری بر تصحیح روند امور داشته باشد؟ پاسخ پور احمد این است: “من خیلی خوش بین ‏نیستم که اتفاقات عجیب و غریبی بیفتد، اما هر اعتراضی تاثیر خاص خودش را هم دارد. این آقایان دچار این ‏سوتفاهم هستند که ارباب و کارفرمای ما هستند. این اعتراضات انجام می شود تا آن ها بفهمند که ما آدم های ‏مستقلی هستیم. باید متوجه این قضیه بشوند که سینماگران ماندنی هستند و آن ها رفتنی. آن ها میزی دارند که به هر ‏حال بعداز چند سال آن را از دست خواهند داد.“‏

منیژه حکمت کارگردان فیلم “سه زن” که فیلم خود را در جشنواره شرکت نداده، در مورد علت نوشتن این نامه به ‏روز می گوید: “سینماگران ما حجب و حیا دارند، دغدغه های فرهنگی دارند، دغدغه سینما دارند. سینما و مدیران ‏ما دوره های مختلفی را سپری کردند، اما این بار دیگر تحمل ما تمام شد.“‏

اما با توجه به مشکلاتی که در این زمینه وجود داشته، آیا فرستادن چنین نامه ای دیر نیست؟خانم حکمت در پاسخ ‏این سئوال می گوید: “نه. هنوز دیر نشده. به هر حال این حرکت باید از جایی شروع می شد.“‏

پاسخ خانم منیژه حکمت در مورد دلیل عدم شرکت فیلم اش در جشنواره این است: “من به دلیل اینکه پیش بینی ‏می کردم این دوره با چنین مشکلاتی مواجه خواهیم شد، فیلم را به جشنواره ارائه نکردم. گرچه باز هم برای اکران ‏عمومی مشکلاتی دارم و در حال مذاکره با مسئولان هستم. البته وضع من از دوستان خیلی بهتر است.“‏

محمد رسول اف، کارگردان و از دیگر امضا کنندگان بیانیه به روز می گوید: “آستانه تحمل ما تمام شد. داستان ‏نظارت همیشه بوده و وجود داشته است. اما شکل و رویه آن بدتر از سابق شده است و در حال حاضر بچه های ‏سینما از این قضیه احساس نگرانی می کنند.“‏

‏ ‏

تحمل سینما گران جایی به اتمام رسید که در این دوره از جشنواره فیلم فجر، بسیاری از فیلم های فرهنگی و مستقل ‏از عرصه حذف یا دچار جرح و تعدیل های فراوان شدند. رسول اف در مورد میزان سانسور فیلم ها می گوید: ‏‏”حذف و اضافه در فیلم ها بسیار زیاد بوده است. به طور مثال تا جایی که من اطلاع دارم، فیلم آقای میرکریمی ‏دچار سانسور جدی شده است.“‏

‏ رسول اف در ادامه در مورد بقیه فیلم های سانسور و یا حذف شده می افزاید: “فیلم «صد سال به این سال ها»ی ‏سامان مقدم دچار 16 تا 17 دقیقه سانسور شده است. فیلم «مردی با آستین کوتاه» ساخته محسن امیریوسفی به ‏محاق توقیف رفته است بی آنکه هیچ توضیحی در مورد چرایی قضیه داده باشند، فیلم خانم پریسا بخت آور با آنکه ‏دچار جرح و تعدیل های فراوان شده، باز هم به بخش میهمان منتقل شده است. شنیده ام که فیلم دیوار آقای طالبی ‏هم حذف وسانسورهای زیادی را شاهد بوده است، امروز هم شنیدم که گویا باز هم قسمت هایی از فیلم دچار ‏سانسور شده است. فیلم سامان سالور هم دچار مشکلاتی شده است.“‏

جالب آنکه اکثر فیلم های حذف شده از جریانی خاص هستند. رسول اف می گوید: “متاسفانه بعضی ها با سینمای ‏مستقل مشکل دارند. این دوستان با خود کلمه «مستقل» مشکل دارند. آن ها معتقدند از لحظه ای که شما فکر می ‏کنید تا لحظه ای که کار خود را به اتمام می رسانید، باید بر شما نظارت شود. می گویند شما چیزی نمی فهمید. ‏متاسفانه همه این مسایل به دلیل پیش داوری هایی است که در ذهن افراد وجود دارد.“‏

اما رسول اف هم معتقد است: “به هر حال ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. دیر نیست، چون باید از ‏جایی شروع می شد و دیر شد.ما سال هاست که با این قضیه درگیریم. وقتی دو سال پیش برای فیلم «جزیره آهنی» ‏چنین مشکلی پیش آمد، کسی اعتراضی نکرد، اما بالاخره دوستان متوجه شدند که باید کاری کرد.“‏

در این میان اما نکته جالبی که رسول اف به آن اشاره می کند این است که بسیاری از امضا کنندگان بیانیه، از ‏جوانان سینما هستند: “به هر حال با بالارفتن سن، انسان محافظه کارتر می شود. این دوستان هم به فکر کار ‏خودشان هستند.“‏

سامان سالور نیز درباره ی چگونگی و علت نوشتن بیانیه می گوید: “این نامه عکس العملی طبیعی است به روند ‏توهین آمیز کنار گذاشتن فیلم های مستقل. روندی که از قبل شروع شده است. مثلا در مساله ی اکران هم این ‏مشکل وجود داشت که به طور برنامه ریزی شده یا اتفاقی، برای اکران این نوع فیلم ها به آنها سالن سینما ‏اختصاص داده نمی شد. اعتراض ما به حذف ناجوانمردانه ی این فیلم هاست. فیلم هایی که از حمایت دولتی، وام و ‏یا امکانات فارابی برخوردار نیستند و با این وجود همیشه حافظ آبروی سینمای ایران در خارج ازمرز ها بوده ‏اند.“‏

‏”ترانه ی تنهایی تهران” سالور در باره دو نصاب ماهواره در تهران است. این فیلم که با نگاهی انتقادی و طنزآلود ‏به این مساله پرداخته، به طور کلی از جشنواره کنار گذاشته شده است: “ما در عرصه های فرهنگی و سیاسی خود ‏چیزی به اسم پاسخگویی نداریم. سیاست مسوولین در این موارد فقط سکوت است و خسته کردن فیلمساز. نتیجه ی ‏این سیاست هم اینکه شعارهای فرهنگی ما به نتایج معکوسی برسد. سردر همه ی سینماها شبیه هم و مملو از ‏فیلمفارسی های رنگارنگی است که همه مثل هم هستند و با آنکه مسوولین در ظاهر نگاه مثبتی به فیلم های دختر- ‏پسری ندارند، اما همه ی امکانات به این فیلم ها تعلق می گیرد و همیشه هم مشخص است که از چه فیلم هایی تقدیر ‏و تشکرمی شود. برای مثال در باره ی فیلم من، ده روز قبل از مشخص شدن نتایج هیات انتخاب جشنواره خبر ‏رسید که فیلم من کاملا حذف شده. از طریق منابع غیر رسمی هم به من خبر رسید که این کار علتی دلیلی جز آنکه ‏فیلم در باره ی ماهواره بوده است. در واقع همه ی فیلم هایی که درباره ی ماهواره بوده اند دچار حذف شده اند. با ‏این وضع جشنواره معنای خود را از دست می دهد.“‏

‏ سالور ضمن بیان این مساله که هنوز به طور رسمی واکنشی به این بیانیه نشان داده نشده است، می گوید: “در ‏همین مدت کوتاه مسایل زیادی اتفاق افتاده است. از جمله آنکه در میان اعضای هیات داوری اختلافاتی به وجود ‏آمده. آقای عیاری از هیات داوران خارج شدند و آقای میراحسان نیز کنارگذاشته شدند. خیلی از دوستان کارگردان ‏هم پیشنهاد داوری در جشنواره را قبول نکردند. متاسفانه باید بگویم فیلم ها جشنواره را از دست ندادند؛ بلکه ‏جشنواره فیلم ها را ازدست داد.“‏

‏ آش سیاست فرهنگی دولت نهم آنقدر شور است که مسعود ده نمکی هم بصدا درآمده است. او در باره این بیانیه ‏می گوید: “این بیانیه بخشی از دغدغه سینمای ما بود، نه همه آن. در حال حاضر سینمای ما هم از نظر ساختار، ‏هم مضمون و هم تولید دچار مشکل است. حتی در نوع و شکل ممیزی ها در ادوار مختلف سلیقه ای عمل می ‏شود. این باعث می شود در هر دوره، عده ای راضی باشند و عده ای ناراضی. من فکر می کنم باید به مسایل ‏سینما نگاه حرفه ای داشت و نه طیفی.“‏

ده نمکی در مورد اینکه آیا شخصا فکر می کند این بیانیه می تواند تاثیر داشته باشد یا خیر، چنین می گوید: “به ‏نظر من چنین نامه هایی طرح نقطه نظرات است و من مخالف این قضیه نیستم. این نشان می دهد که جنبشی در ‏سینمای ما به وجود آمده است که به مشکلات سینما توجه دارد. این بیانیه مسایل سینمای ما ـ البته بخشی از آن را ـ ‏مطرح کرده است، اما اینکه آیا راهکاری هم برای حل این مشکلات در نامه مطرح شده است یا خیر، مساله قابل ‏تاملی است.“‏

‏ ده نمکی در پاسخ این سئوال که آیا خود حاضر به امضای چنین بیانیه ای است یا خیر، پاسخ شفافی نمی دهد، اما ‏می گوید: “دغدغه های مطرح شده در این نامه، بخشی از دغدغه های سینمای ایران است و نه همه آن. بخشی از ‏حرف های این نامه، حرف دل من هم هست. به طور مثال با مستندهای خود من در دولت قبلی چنین برخوردهایی ‏شده است، ولی اگر من نویسنده این نامه بودم سعی می کردم همه مسایل سینمای ایران را مطرح کنم و نگاه کلان ‏تری داشته باشم.“‏