نبرد قدرت در ایران تا کنون همه گونه نمودی داشته است: از برکناری های متعدد و دستگیری مقامات دولتی گرفته تا اتهام جادوگری. اکنون نوبت صدای محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران است که نقش ناراضی لیبرال را ایفا کند.
این آخرین نمایش قدرت در نبرد میان احمدی نژاد و روحانیت حاکم بر کشور است. احمدی نژاد که همواره از سوی مخالفین به عنوان چهره ای تندرو معرفی شده است اکنون با مخالفت با جداسازی جنسیتی در دانشگاه های ایران در موضع اصلاح طلبان قرار گرفته است.
او در حکمی که این هفته خطاب به اعضای کابینه منتشر شد گفت: “ضروری است که این نوع اقدامات عقب مانده و کوته بینانه را متوقف کرد”.
این اظهارات صحنه سیاسی ایران را، که همین حالا هم به اندازه کافی درگیر اختلافات و نبردهاست، متعجب ساخت. این بار احمدی نژاد بر علیه روحانیت، که زمانی از او دفاع کرده بود، موضع گرفته است.
ظرف ماههای اخیر رژیم اسلامی پایه های قدرت احمدی نژاد را محدود تر و محدورتر ساخته است. راهی که برای او باقی مانده است: تلاش برای گسترش اختیارات ریاست جمهوری در تعیین سیاست ها و مامورین دولتی.
تعدادی از متحدان رئیس جهمور از ماه آوریل تا کنون دستگیر شده اند؛ از جمله چهار مقام دولتی که ماه پیش دستگیر شدند. برخی منتقدین، رحیم مشایی، رئیس دفتر رئیس جمهور را به عنوان “جریان انحرافی” که سعی دارد حکومت اسلامی را زیر سئوال ببرد و حتی رئیس جمهور را نیز طلسم کرده است، معرفی می کنند.
هفته پیش احمدی نژاد در پاسخ به این حرکات گفت دستگیری های اخیر “انگیزه سیاسی” داشته است.
ولی او غیر از خشمگین شدن کار دیگری نمی تواند بکند. نبرد های اخیر قدرت نشان داده است که روحانیت حاکم بر کشور به رهبری آیت الله علی خامنه ای به هیچ وجه قصد ندارد هیچ اهرم قدرتی را از دست بدهد و بطور قطع تعیین کننده نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2013، که احمدی نژاد دیگر نمی تواند در آن شرکت کند، خواهد بود.
احمدی نژاد قصد داشت متحد خود مشایی را برای ریاست جمهوری نامزد کند، که اکنون حتی از شرکت در انتخابات هم شاید محروم شود.
هرچند نظام حاکم قصد دارد احمدی نژاد را تضعیف کند ولی مایل نیست او را بطور کامل از صحنه حذف کند. نمایندگان مجلس می خواستند ماه گذشته او را مورد استیضاح قرار دهند ولی بر اثر نگرانی از تشدید اختلافات داخلی از این کار صرفنظر کردند.
اکنون دیگر اگر شبه ای هم در مورد قدرت مطلق روحانیت در ایران وجود داشت، تحولات اخیر این امر را بطور کامل عیان می سازد.
هیاهو در مورد جدا کردن دو جنس در دانشگاه ها اکنون مهمترین زمینه آزمون روحانیت حاکم، پس از وقایع پس از انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری سال 2009 ، به شمار می آید؛ آنها سعی دارند عناصر “غیر اسلامی” را از دانشگاه ها پاک کنند.
با گسترش مبارزه ایدئولوژیک تندرو ها از طریق جنگ نرم علیه نفوذ غرب، مقامات اسلامی سلطه خود را بر دانشگاه ها افزوده اند.
منبع: واشنگتن پست- 10 ژوئیه