گام نخست انتخابات

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

موسوی و کروبی و رهنورد، و زندانیان جنبش سبز؛ از منظر سیاست‌ورزی اخلاقی، به‌نظر می‌رسد گام نخست برای برای هرگونه مشارکت در بحث‌های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم چنین مضمونی دارد. چه برای آن‌هایی که قصد نامزدی در انتخابات دارند، چه برای آنانی که می‌خواهند از بستر موجود برای فعال شدن و کنش اجتماعی بهره گیرند، و چه برای کسانی که به انتخابات و سامان‌های برگزاری آن بی‌اعتماد هستند، برای این همه، اگر باوری به سیاست‌ورزی پیوند خورده با اخلاق باشد، نقطه عزیمت، پرسش از وضع دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری پیشین و همراهان آنان در ستادهای انتخاباتی است، که ماه‌ها از حبس غیرقانونی آنان می‌گذرد.

این‌که آزادی آنان (رهبران و کنشگران جنبش سبز) به‌عنوان «پیش شرط هرگونه مشارکت انتخاباتی» قلمداد و پیگیری شود، یا نامزد/نامزدها و کنشگران مدنی‌ای که عزم حضور در بحث‌های انتخاباتی کرده‌اند، تلاش برای آزادی آنان پس از پیروزی را وعده دهند، بحث بعدی است؛ مهم، تمرکز بر این موضوع است به‌مثابه‌ی «گام نخست».

تفاوت میان دو گروه پیش گفته کم نیست؛ آن‌هایی که آزادی رهبران و زندانیان سبز را چونان «پیش شرط»ی مورد تاکید قرار می‌دهند، در واقع عزم حاکمان را برای فراهم کردن بسترهای مشارکت واقعی مردم می‌سنجند و صداقت آنان را برای برگزاری انتخاباتی با حداقل لوازم دموکراتیک مورد تاکید قرار می‌دهند و مطالبه می‌کنند. در نگاه این گروه، تمامیت‌خواهان مسلط در ساخت قدرت جمهوری اسلامی پس از کودتای انتخاباتی 1388 مکرر در مکرر نشان داده‌اند که برای تمتع حداکثری از دولت رانتی خیز برداشته‌اند و اسب زین کرده‌اند و قصدی برای بازگشت به وضع پیش از 22 خرداد 88 ندارند. پس، اگر صاحبان قدرت به هر دلیل و علت، انگیزه و اشتیاقی برای مشارکت گسترده‌ی شهروندان در انتخابات دارند و از حضور گرایش‌های سیاسی متنوع‌تری استقبال می‌کنند، پیش شرط و گام نخست، نشان دادن حسن‌نیت است با آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز. درغیر این‌صورت، عدم اعتماد فاحشی که با کودتا در انتخابات ریاست جمهوری دهم در جامعه تکثیر شد، همچنان ـ و به‌ویژه در طبقه متوسط مدرن و همراهان و همدلان جنبش سبز ـ پابرجاست.

گروه دیگر که سخن گفتن از آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز را اقدام و شرطی صحیح نمی‌دانند، با اشاره به وضع ساختار سیاسی قدرت در ایران امروز، معتقدند که به‌جای نشستن و مطالبه‌ی حق، باید پا به میدان نهاد و کوشید با فشار اجتماعی و نیروی سیاسی عینی متبلور شده از دل رقابت انتخاباتی و بستری که انتخابات مهیا می‌کند، وضع را تغییر داد. از نظر آنان، تغییر پس از پیروزی (توفیق محتمل) ممکن است. این گروه البته مکانیسم پیگیری این خواست و مهندسی اقدام خود را پس از پیروزی تبیین نمی‌کنند. اما بر این باورند که در پی طرح این مطالبه، و چنانچه توفیق در انتخابات ممکن شود، راه‌هایی برای تحقق آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز نیز رخ خواهد نمود. گروه مزبور همچنین اساسا برآوردی دقیق از توان تحمل تمامیت‌خواهان برای فعال شدن دوباره‌ی اصلاح‌طلبان ارائه نمی‌کنند، و به تعبیری، خوش‌بین‌اند که شاید امکان مشارکت در فضای انتخابات، بدون سرکوب و محدودیت شدید، میسر شود.

درهرحال، این‌که کدام نگاه و راهبرد سیاسی در این عرصه (آزادی زندانیان سیاسی از درون فضای انتخاباتی) ممکن‌ و محتمل‌تر، واقع بینانه‌تر، و توام با هزینه‌ی کمتر است، موضوع بحث این یادداشت نیست. تمرکز این مکتوب بر موضوع مورد توجه و حساسیت هر دو گروه است: ضرورت و اهمیت پرداختن به بحث لزوم آزادی هرچه سریع‌تر رهبران و زندانیان جنبش سبز. و این‌که این بحث، به چه میزان محوری است و اولویت دارد.

این تاکید و اهمیت از آن‌جا برمی‌خیزد که وقتی دو نامزد معترض به نتایج انتخابات پیشین، بدون برگزاری دادگاهی نمایشی و بدون انجام محاکمه‌ای فرمایشی، به حصر/حبس می‌روند، و وقتی ده‌ها فعال سیاسی و مطبوعاتی و دانشجویی، به‌گونه‌ای غیرمنصفانه و بدون رعایت تشریفات قانونی (برگزاری دادگاهی علنی با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری) بازداشت شده و بسیاری از آنان مورد بدرفتاری و خشونت و شکنجه قرار گرفته‌اند، چگونه می‌توان با سکوت در قبال وضع آنان، یا با بی‌توجهی به وضع ایشان، پا به انتخاباتی دیگر نهاد؟

سیاست‌ورزی سبز در پیوندی وثیق با اخلاق است. سیاست‌ورزی اخلاقی حکم می‌کند که دست‌کم ـ و در گام نخست ـ زندانیان آزاده‌ی جنبش سبز فراموش نشوند و در اولویت اقدام باشند.

کنشگران مدنی‌ای که به هر علت و دلیل برای فعال شدن در روند انتخابات انگیزه و عزم دارند نیز باید از خود بپرسند که در قبال وضع موسوی و کروبی و رهنورد و دیگر زندانیان سیاسی (از نسرین ستوده و بهاره هدایت و نرگس محمدی تا مصطفی تاج‌زاده و علیرضا رجایی و بهمن احمدی امویی و عماد بهاور، و از محمد سیف‌زاده و حشمت‌الله طبرزدی تا بهزاد نبوی و عیسی سحرخیز و مسعود باستانی) چه پرسش/پرسش‌هایی در برابر نامزدهای انتخابات آتی یا کسانی که مایل به نامزدی هستند، قرار خواهند داد.

برای آن‌هایی که به سیاست منهای اخلاق باور ندارند، گام نخست هر گونه از مشارکت سیاسی مبتنی بر فضای انتخابات ریاست جمهوری آتی، توجه به موضوع آزادی رهبران و زندانیان جنبش سبز است که بی‌شک بخش مهمی از قربانیان مظلوم انتخابات ریاست جمهوری پیشین محسوب می‌شوند.