محمد علی دادخواه، وکیل حسین رونقی ملکی در مصاحبه با “روز” از ابلاغ حکم موکلش خبر داد و اتهامات این وبلاگ نویس را که به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده “عضویت در گروه اینترنتی ایران پروکسی و تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به رئیس جمهور” عنوان کرد.
همزمان زلیخا موسوی، مادر آقای رونقی ملکی به “روز” گفت فرزندش به اتهام عضویت در گروه ایران پروکسی و تبلیغ علیه نظام به ده و یک سال حبس، به اتهامات توهین به رهبری به دو سال و توهین به رئیس جمهور نیزبه دوسال حبس محکوم شده است.
حسین رونقی ملکی که با نام بابک خرمدین وبلاگ می نوشت، از 22 آذر سال گذشته در شهرستان ملکان بازداشت شده و از آن تاریخ تاکنون در بند 2 الف سپاه زندان اوین، زندانی است.
علیرغم برگزاری دادگاه و صدور و ابلاغ حکم دادگاه بدوی، آقای رونقی به گفته خانواده اش همچنان در سلول انفرادی به سر می برد.
آقای دادخواه، وکیل حسین رونقی ملکی که سه روز پیش حکم به او ابلاغ شده، در خصوص مستندات صدور چنین حکم سنگینی برای موکلش می گوید: گزارش ماموران اطلاعات، تک نویسی های برخی افراد و همچنین برخی اقرارهای آقای رونقی را به عنوان مستندات ذکر کرده اند.
به گفته آقای دادخواه، موکلش تمام اتهامات را در دادگاه رد کرده، اما استنباط های ماموران اطلاعات مبنای صدور کیفرخواست و متعاقبا صدور حکم شده است.
او می گوید: گفته اند که آقای رونقی در یک “گروهک اینترنتی” با نام ایران پروکسی فعالیت داشته و این گروه ضد منافع جمهوری اسلامی فعالیت میکرده است در حالیکه مستندات پرونده فقط تک نویسی ها و گزارش های ماموران اطلاعات درباره موکل بنده و گروه ایران پروکسی است و برخی اقرار های خود او؛ و در اصل مدارک و مستندات حقوقی و قضایی معتبری وجود ندارد.
وکیل آقای رونقی ملکی که قصد دارد نسبت به حکم صادره علیه موکلش، اعتراض کند، می گوید: من سه روز پیش حکم را که ابلاغ شد رویت کردم و قطعا تقاضای تجدید نظر خواهم داد.
آقای دادخواه از موکلش به عنوان یکی از سرمایه های انسانی کشور یاد می کند و می گوید: بزرگترین سرمایه هر کشوری، سرمایه انسانی است که می تواند کشور را به پیشرفت و ترقی برساند آقای رونقی هم یکی از این سرمایه هاست و نظام دادرسی مترقی به جای انتقام جویی باید تعلق خاطر به سرزمین و حفظ منافع کشور داشته باشد، وقتی بازجوها می گویند که آقای رونقی، نخبه است چرا باید این نخبه همچنان با گذشت بیش از ده ماه در سلول انفرادی باشد و از حقوق انسانی و متعارف یک زندانی نیز برخوردار نباشد؟ خودشان در صفحه 500 پرونده نوشته اند که با یک نخبه طرف هستند. پس باید با یک نخبه رفتار دیگری صورت گیرد و یک زندگی توام با رفاه و آرامش برای او مهیا شود تا از خلاقیت او بتوان بهره مند شد و من بارها این موارد را به قاضی پرونده گفته ام اما متاسفانه توجهی نشد.
305 روز انفرادی
زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی ملکی نیز در مصاحبه با “روز” ضمن غیرقانونی خواندن حکم صادره برای فرزندش می گوید که حسین 305 روز است که در سلول انفرادی به سر می برد و هیچ یک از اتهامات وارده را نپذیرفته است.
خانم موسوی می گوید: برای حسین به اتهام عضویت در گروه ایران پروکسی و تبلیغ علیه نظام ؛ ده و یک سال حبس، وبه اتهامات توهین به رهبری؛ دو سال و توهین به رئیس جمهور نیز دوسال حبس داده اند اما این حکم کاملا غیر قانونی است و ما این حکم را قبول نداریم. حسین اتهاماتش را نپذیرفته و از طرفی اصلا به او اجازه نداده اند که حکم را بخواند و او را با کتک مجبور به امضای حکم کرده اند.
وی که از تیرماه تاکنون اجازه ملاقات با فرزندش را نیافته از تماس تلفنی روز گذشته آقای رونقی خبر می دهد و می گوید: نه به ما اجازه ملاقات میدهند و نه به آقای دادخواه. دیروز که حسین زنگ زد گفت نامه ای برای آقای دادخواه نوشته و به ماموران زندان داده اما نمیدانیم این نامه را به دست آقای دادخواه خواهند رساند یا نه، چون پیش از این حسین بارها برای دادستان تهران نامه نوشته اما اجازه نداده اند نامه به دست دادستان برسد.
مادر آقای رونقی می افزاید: حسین که زنگ زده بود گفت من فقط فعالیت حقوق بشری میکردم و همه هم میدانند و کار دیگری نداشتم. چند ماه است که اینجا هستم، اما هیچ یک از اتهامات را نپذیرفته ام و به هیچ عنوان نه اتهامات و نه حکم را نمی پذیرم.
خانم موسوی از فشارهایی که بر خانواده اش وارد می شود نیز خبر می دهد و میگوید: گفته اند حق مصاحبه ندارید و به خاطر مصاحبه هایی که پدر حسین انجام داده بود آمدند میخواستند او را بازداشت کنند. یازده مهر هم آقای ستاری، مسول سردفتر قاضی پیر عباسی به من گفت که هر چه شما می گویید برای ما می اورند و حق ندارید حرف بزنید و بعد هم تهدید کرد که من گفتم من یک مادرم و هر جایی لازم باشد درباره وضعیت پسرم حرف خواهم زد و نمی توانید دهان مرا ببندید. بعد گفت که حق پسرت اعدام بود و…
مادر آقای رونقی که به شدت از برخوردهای سردفتر قاضی پیرعباسی ناراحت است خبر میدهد که پرویز سهرابی، پسرعمه و حاج مهدی ستاری، برادر این سردفتر، 6 شهریور و 9 مهر در دو نوبت به شهرستان ملکان، محل سکونت خانواده حسین رونقی ملکی مراجعه کرده اند.
او می گوید: آقای ستاری آنها را فرستاده بود، آمدند با پدر حسین حرف زدند و چیزی گفتند که پدر حسین قبول نکرد و بعد این حکم را دادند.
خانم موسوی درباره درخواست این دو نفر توضیحی نمیدهد و اشاره میکند که خانواده او به شدت تحت فشارند و بیش از این نمی تواند توضیح دهد.
مادر حسین رونقی ملکی در ادامه می گوید: تاکنون حتی یکبار اجازه نداده اند من و پدر حسین با قاضی پرونده پسرم دیدار کنیم و حرف بزنیم. در این مورد به آقای ستاری هم اعتراض کردم که گفت اصلا حرف قاضی برای ما مهم نیست و تصمیم گیر ما هستیم. آقای ستاری خیلی حرفها به من زده که اصلا انتظارش را نداشتم؛ من یک مادرم و حسین عزیز دل من است.
وی ازادامه اعتصاب غذای فرزندش هم خبر می دهد و می گوید: چند روز پیش یک نفر ناشناس با ما تماس گرفت و گفت حسین از روزی که مجبور کردند حکم را امضا کند، در اعتصاب غذا است. بعد هم قطع کرد. حسین قبل از آن دو بار زنگ زده بود و حرفی در این مورد نمی زد این بار که زنگ زد از او پرسیدم و موضوع را گفتم که تایید کرد. حالش هم خوب نبود. صدایش به شدت ضعیف و بی حال بود.من واقعا نگران ام آخر این همه ظلم را به چه کسی باید بگویم؟ ده ماه است دقیقا 305 روز که بچه من در انفرادی است بدترین فشارها را آوردند که علیه خودش اقرار کند و مصاحبه تلویزیونی کند؛به او گفته بودند اگر مصاحبه کنی آزادت می کنیم. از ما هم خواستند. به او بگوییم که مصاحبه کند اما هم من و هم پدرش به حسین گفتیم که نباید چنین کند. من گفتم تو جگر گوشه من هستی و تو چیزی ات شود من می میرم اما دو سال به تو شیر داده ام و شرافت تو مهم تر است. چند بار چشمانش را بسته بودند و برده بودند که مصاحبه کند اما نکرده بود.
آقای رونقی در حالی همچنان در سلول انفرادی به سر می برد که 25 مرداد قرار وثیقه 300 میلیون تومانی برای این وبلاگ نویس صادر شد. وثیقه ای که از سوی خانواده اش تامین شد اما نه تنها حسین آزاد نشد بلکه قرار وثیقه مجددا به قرار بازداشت تبدیل شد.
خانم موسوی می گوید: گفتند سپاه نامه نوشته که حسین آزاد نشود و این نامه از سپاه آذربایجان بوده، بعد به من گفتند برو وثیقه ات را آزاد کن که گفتم نمی کنم تا روزی که پسرم آزاد شود. اما آقای ستاری به من میگوید شما ترک هستید و ما روی ترک ها خیلی حساسیت داریم و نمی گذاریم پسرت بیرون بیاید و….
مادر آقای رونقی در پایان می گوید: ما اینجا خیلی تحت فشاریم. پسر من بی گناه است و شما را به خدا به همه بگویید. بنویسید تا دادستان، وزیر اطلاعات و رئیس قوه قضائیه بشنوند و همه بدانند با ما چه کرده اند و میکنند.