سخت توفانی است این پائیز.وزیر دفاع آمریکا شتابان از آسمان ابری منطقه که مدام بر ایران می بارد، می گذرد تا اسرائیل را از “حمله خودسرانه” مانع شود و حرفی می زند سخت پرمعنا:“هراقدامی در قبال ایران مستلزم جلب همکاری جامعه بین المللی است.”
شاید گزارش روزنامه گاردین، روشنی بیشتری بر گفته او بیاندازد:“آمریکا ممکن است ظرف یک سال آینده تاسیسات هستهای ایران را از هوا و دریا مورد حمله قرار دهد. دولت بریتانیا هم معتقد است که در صورت چنین حملهای به تاسیسات ایران، بریتانیا نیز باید از اقدام آمریکا حمایت و حتی در آن مشارکت کند.”
اسرائیل باآزمایش موشک بالستیکی که قادر است کلاهک هسته ای حمل کند و ایران را هدف قرار دهد، ضلع سوم این حمله خواهد بود؟
نشریات بیشتری با عنوان” ایران به دنبال سلاح اتمی است” بر دکه ها می آیند. فقط یکی شان “ یور واسیا” است. جنگ لفظی بر سر ترور سفیر عربستان در پایتخت آمریکا به اوج تازه ای می رسد.
آمریکا، رهبران جمهوری اسلامی را “ ریاکار” و” یاوه گو” می خواند وبرای تحریم بانک مرکزی ایران با همپیمانان خود از جمله اتحادیه اروپا گفت و گو می کند.
در آخرین ساعات چهارشنبه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا طرح افزایش تحریمهای ایران از جمله گسترده کردن دامنه شرکتهایی که با تهران همکاری دارند و نیز اقداماتی برای پیش بردن طرح تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را به اتفاق آرا تصویب می کند.
نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد جدید عربستان که وزیر کشور هم هست، می گوید:” راه سازشی با جمهوری اسلامی در مورد «توطئه ترور» سفیر عربستان در واشنگتن وجود ندارد.ما آماده برخورد با هر سناریویی هستیم… با هر وسیلهای که نیاز باشد.”
سفر برای” تسلیت دیپلماتیک” علی اکبر صالحی و خم شدنش تاحددست بوسی پادشاه عربستان ثمری نداده است. انگارنه انگارسخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی گفته است: “ ما و عربستان سعودی در روابط دوجانبه هیچ محدودیتی در همکاریها نداریم.طبیعی است که ما فکر میکنیم تقویت همکاریها میتواند طراحیهای دشمنان منطقه را خنثی کند.”
حتی روی نخست وزیر قطر را هم زمین انداخته اند. شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، خواستار گفتوگوی مستقیم دو طرف بر سر این موضوع شده بود.” قطر کوچولو” حالا دراندازه های یک قدرت بزرگ در صحنه است. فریدون خاوند –ـ اقتصاد دان-ـ درهفته ای که سپردن آسمان ایران برای جابجائی مسافران به قطر رسانه ای شده است، می گوید:“میدان گازی پارس جنوبی هم به ایران تعلق دارد و هم به قطر، ولی قطریها به خاطر بهرهبرداری از تکنولوژی و سرمایه بینالمللی، سهم شیر را از آن خودشان کردهاند. گویا قرار است در آسمان ایران هم همین اتفاق بیفتد.دوحه، پایتخت قطر، به مرکزی برای برگزاری کنفرانسهای بینالمللی تبدیل شده است. مقر دائمی سازمان کشورهای صادرکننده گاز هم در همین شهر است. شبکه خبری الجزیره، با شهرت و نفوذ بینالمللیاش، به قطر تعلق دارد. مسابقات جام جهانی فوتبال سال ۲۰۲۲ در قطر برگزار میشود. مهمترین باشگاه فوتبال فرانسه از سوی قطریها خریداری شده است. در جریان عملیات اخیر ناتو در لیبی، حضور قطر در کنار نیروهای غربی بسیار چشمگیر بود.”
در بحران سوریه، قطر یک پای قدرت است و به بشار اسد اخطار می دهد. مقایسه قطر، با جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر، باجمهوری اسلامی که رهبرانش آن را “ابر قدرت” توصیف می کنند،بر چشم هر ایرانی اشک حسرت می نشاند.
پاسخ” ابرقدرت” پوشالی جمهوری اسلامی به اقدامات عربستان و آمریکا، نامه ای است که در صفحه اول کیهان تهران 5 هزار تیراژی جهان را به جنگ می خواند و توی دهان استکبارجهانی می زند. رهبر هم نعره کشان ازراه می رسد و “هزار سند غیرقابل خدشه را” به رخ می کشد که برای از میان بردن “آبروی آمریکا و مدعیان حقوق بشر” ارائه خواهند شد.
وزیر خارجه اش هم پاسخی “ دیپلماتیک” می دهد تا نشان دهنده واکنش تهران به طرح راه اندازی سفارتخانه مجازی آمریکا برای ایرانیان باشد:“پلیس بین الملل از تهران خواسته است تا درباره غلام شکوری، یکی از متهمان توطئه ترور سفیر عربستان سعودی، تحقیق کند ولی ما در ایران ۱۵۰ غلام شکوری داریم.”
کاش بجای این همه “ غلام” و شارلاتانها، نوکیسهها، و پاچهخوارهاکه بقول مجید محمدی جنس استبداد را جورمی کنند، یک مهندس بازرگان داشتیم که استعفای تاریخی اش بحث روزاست .
دکتر ابراهیم یزدی، تجربه تلخ انقلاب اسلامی را بیادهمتایان مهندس بازرگان می آورد که با کت و کروات و پاپیون قدرت را در لیبی و تونس تحویل می گیرند و نگاهشان به اسلام میانه رو ترکیه است .آنها می توانند اولین وزیر خارجه جمهوری اسلامی را در “ دادگاه انقلاب” ببیند. او می گوید:” مطابق قانون، رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد. بنابراین رسیدگی به اتهامات وارده را در صلاحیت دادگاه انقلاب نمیدانم و سکوت اختیار خواهم کرد. وکلای اینجانب نیز ماذون به دفاع نیستند. “
ویکی از “غلام” ها که رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه باشد، خبر ارسال نامه به آمریکا را تائید می کند. نامه ای که بعدا آمریکائی ها می گویند هفت صفحه دارد ، در تبلیغات “ نظام”چنان منطقی و کوبنده است که “آمریکا باید طبق درخواست تهران اتهامات خود را کنار بگذارد و از جمهوری اسلامی عذرخواهی کند.”
پاسخ رسمی وزارت امور خارجه آمریکا، در عرف دیپلماتیک معنائی جز جنگ ندارد:” رجز خوانی” ،” یاوه گوئی”.
حالا آن هزار سند بجای خود،معلوم نیست چرا جمهوری اسلامی “ نامه دندان شکن” خود را منتشر نمی کند تا دستکم مردم ایران ازنامه ای که “ دشمن” دست به دست می کندو به آن می خندد، مطلع شوند.
وهر کدام ازاین “ اسناد”مانند پاس های طلائی در محافل تصمیم گیری جهانی به آبشار آمریکا می انجامد و هورای اسرائیل.
نشست مشترک کمیته فرعی امنیت داخلی در امور ضد تروریسم و اطلاعات، و کمیته فرعی نظارت، تحقیقات و مدیریت مجلس نمایندگان آمریکا، برگزار می شود.هدف نشست، بررسی توانایی و قصد دولت جمهوری اسلامی ایران برای انجام عملیات تروریستی در خاک آمریکا است. پیتر کینگ، نماینده جمهوریخواه نیویورک در مجلس نمایندگان و رییس کمیته امنیت داخلی این مجلس، نشست را چنین آغاز می کند:” این اقدام- طرح ترور سفیر عربستان در واشنگتن- اعلان جنگ علیه آمریکا است.”
این نماینده جمهوریخواه، از دولت آمریکا می خواهد که نمایندگان جمهوری اسلامی ایران را از سازمان ملل اخراج کند، چون :“بسیاری از آنها جاسوس هستند.”
سخنانش یاد آور فضای سیاسی آمریکا بعد از حمله 11 سپتامبر است و در سیاست رسمی آمریکا هم منعکس می شود.
جی کانری سخنگوی کاخ دریک نشست خبری می گوید:“رهبران جمهوری اسلامی ریاکارندودرپیوند با رخدادهای بهار عربی با اعمال خود مدام نشان داده اند که به تعهدات بین المللی خود پشت پا می زنند، و ما دراین باره بسیار نگرانیم. “
و شاید برای پاسخگوئی به این نگرانی است که روزنامه های جهان می نویسند:“دولت اوباما قصد دارد با خروج نیروهایش از عراق، حضور نظامی خود در خلیج فارس را تقویت کند. این جابهجایی و استقرار نیرو در کویت به منظور جلوگیری از فروپاشی امنیتی در عراق و احتمالا مقابله نظامی با ایران صورت میگیرد.”
یکی از مهمترین حلقه های محاصره محکمترمی شود.جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در خارج از کشور تحلیلی پیرامون رخدادهای اخیر در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران منتشر می کنند. انگار که در سراشیب سقوط – نگاه هفته پنجشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۰ – را رنگ و لعاب اسلامی زده و اندکی از انفاس “ نظام” برآن افزوده باشند ، حلقه های دیگرمحاصره را یکایک باز می کنند. روی سخنشان با آیت اله خامنه ای است.
رهبرجمهوری اسلامی، جواب همه نصایح را با سخنانی می دهد که از آن نشئه افیون به مشام می رسد. می گوید که “دشمنان” نگران “گسترش و الگو برداری از این اندیشه سیاسی مستحکم هستند .دست نظام جمهوری اسلامی ایران در همه عرصه ها پر است.” نمونه هم می دهد: “ارائه اندیشه سیاسی نو به دنیا، به نام مردم سالاری دینی که از لحاظ مبانی فکری و اعتقادی، بسیار مستحکم و از لحاظ علمی، قابل اجرا و پیش رونده است. “
و از قضا حوادث روز هم از “اندیشه سیاسی نو” خبر می دهد و هم از”مردمسالاری دینی” و به تمامی.
هفته ای است که سرنخ های بزرگترین اختلاس تاریخ به بیت آقا و ولیعهد محبوب ایشان آقا مجتبی می رسد. واقعا دست جمهوری اسلامی پر است. معلوم می شود علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، و چند تن دیگر از نمایندگان در اختلاس “سه هزار میلیارد تومانی” دست داشته اند.
آقازاده، نماینده رشت، اسامی را اعلام می کند:“ارسلان فتحیپور و محمد دهقان .” وهمگی جزو بازهای مجلس هستند و تندترین شعارهارا می دهند. محمد دهقان همان است که مواضع “آقا” را برای حذف ریاست جمهوری تببین می کند و رسما خواستار بر پائی دو مجلس می شود تاسیستم شاهنشاهی دوباره احیاء شود.
خبر از رفت و آمدها و تهدید ها وجلسات پنهان و آشکار می رسد. سر انجام مجلس “ بفرموده”و به راحتی قضیه استیضاح وزیر اقتصادرا ماست مالی می کند و با دخالت مستقیم و آشکار لاریجانی رئیس مجلس، یکی از عوامل اختلاس 3 میلیارد دلاری تبرئه می شود. سئوال از احمدی نژاد موضوعیت خود را از دست می دهد. علی مطهری بارای نمایندگان درمجلس می ماند.
مهدی خزعلی، درگفت و گو با روزماجرا را کالبد شکافی می کند:” تهدیدات محمود احمدی نژاد و اطرافیانش و توافقات پشت پرده باعث شد تا مجلس شورای اسلامی در لحظات آخر وزیر اقتصاد و دارایی را ابقا کند و شورای اسلامی به اختلاس بزرگ رای بدهد.”
علی مطهری همان حرف خزعلی را می زند:” هیات رئیسه مجلس از پروندههای زیر بغل رئیس جمهور میترسد.”
وحرفی به لاریجانی می گوید که پای “همشیره” راهم به میان می کشد. فرزند شهید مطهری معلم اول انقلاب می گوید:“اگر آقای لاریجانی که داماد ما هم هست در جایگاه ریاست جمهوری چنین خطاهایی را انجام می داد، من از ایشان هم سئوال می کردم.لاریجانی داماد ناخلفی است چون با طرح سئوال همراهی نکرد.”
پسر میرزا هاشم آملی روحانی برجسته شیعه هم جواب می دهد : “مراقب خودتان و همشیره تان باشید.”
نه تنها باید ازاین “ اندیشه سیاسی نو” الگو برداری کرد، بلکه باید در کلاس های” کش” شناسی جهان هم به تدریس اش پرداخت. رهبر آزاده فرموده بودند که” کش ندهید.”
کار” مردمسالاری دینی” به جائی می رسد که رئیس دولت”آزادترین کشور دنیا” دست به تاسیس”تلویزیون اینترنتی پرزیدنت “ می زند تا حرف هایش را از سانسور تلویزیون سرداران درامان دارد.
بزرگترین اپراتور تلفن همراه هم – به گزارش روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال-
با شرکت چینی هوآوی قراردادی می بندد تا بتواند افراد را در ایران بر اساس محل تلفن همراه آنها ردیابی کند.
و البته الگو برداری به “مردمسالاری” ختم نمی شود. عدالت و اخلاق حاکم بر جمهوری اسلامی هم “ پیشرونده” است.
طبق آخرین گزارش صندوق بینالمللی پول از منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی ایران همچنان بالاترین نرخ تورم در منطقه را دارد و در عرصه تولید نفت و گاز نیز بیش از پیش موقعیت خود را در برابر رقیبان از دست داده و میدهد.
خط فقر در تهران یک میلیون و دویست هزار تومان است و اختلاف دستمزدها با هزینه خانوار رقم ناچیزی درحدود نهصد هزارتومان.
لابد برای همین هم در آمدهای میلیونی مردم به مصرف شیشه (متامفتامین) اختصاص می یابد .پرویز مظاهری، دبیر همایش سالانه انجمن روانپزشکان ایران می گوید: “مصرف شیشه در ایران نسبت به تریاک و حشیش پیشی گرفته است و جوانان با تصور اینکه این ماده شوم اعتیادآور نیست به دام آن می افتند.”
تنها می ماند مشکل ازدواج که آن راهم حجت الاسلام قرائتی حل می کند:” بخل زنها باعث میشود که یک میلیون زن جوان بیوه هست.”
و چنان این الگو در جهان بازتاب دارد که به نوشته واشنگتن پست :” درکشورهای عربی
کسی دنبال تاسیس جمهوری اسلامی نیست.”
علی خامنه ای در آستانه فروپاشی درتهران رجز می خواند. بشاراسد، بر تخت لرزان قدرت، تهدید می کند منطقه را به آ تش می کشد.
روزنامه فرانسوی فیگارو می نویسد: “سپاه پاسداران در مورد تحولات سوریه دچار دودستگی شده است ؛ بخشی از سپاه تجهیزات نظامی در اختیار نیروهای دولتی می گذارد اما گروه دیگری که واقع گرایانه مسائل را دنبال می کند از سرکوب تظاهرکنندگان انتقاد می کند. یک گروه طرفدار تشکیل شورای عالی نظامی در سوریه است و گروه دیگری که از بشار اسد حمایت می کند با این پیش بینی موافق است اما با تشکیل این شورا برای خلع اسد مخالف است.”
جمهوری اسلامی، دور زدن بشار اسد را کلید زده است. به نوشته العربیه«نمایندگانی از ایران و آمریکا در یکی از کشورهای اروپایی مسائل سوریه را بررسی»می کنند.
سوریه سرانجام با طرح اتحادیه عرب موافقت می کند.متن توافق را شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، نخست وزیر قطر رسما د راختیار رسانه ها می گذارد:” دولت سوریه می پذیرد همه نوع خشونت در این کشور را متوقف کند، بازداشت شدگان حوادث اخیر را آزاد کند، نیروهای نظامی را از شهرها و مناطق مسکونی خارج سازد، به رسانه های مستقل اجازه دهد از واقعیتها در سوریه گزارش تهیه کنند، به نمایندگان اتحادیه عرب اجازه دهد از همه مناطق سوریه دیدار کنند و به سرپرستی اتحادیه عرب با مخالفان گفت وگو کند.”
آیا سوریه به این توافقات عمل می کند؟ با الگوی جمهوری اسلامی بدرود می گوید و اسلام میانه روترکیه را در دستور کار قرار می دهد؟ توافق نیمه شب چهارشنبه، آغاز تحقق این سخن اردوغان نیست؟:” مقاومت با شکوه مردم سوریه پیروز خواهد شد”
پاسخ را تاریخ بسیار نزدیک خواهد داد. وآخرین برگ بازی بزرگ خاورمیانه، ایران خواهد بود که باردیگر سرنوشتش به تمامی در دستان یک دیکتاتور است.
مصطفی تاجزاده سراشیب سقوط را به رهبرجمهوری اسلامی یا دآور شده بود.نوبت محمد نوری زاد است که” رهبر” را به درک لحظه می خواند وانتظار دارد” ایشان افق های خونین و پر تنش و پر از خونریزی راببینند” و هشدار می دهد” همه چیز دارد از دست می رود… ما هم در مجاورت یک فروپاشی بزرگ و فاجعه بزرگ هستیم…”
مهدی خزعلی همین حرف را می زند:“در سراشیبی سقوط هستیم؛ این سراشیبی به سرعت پیش می رود و هر دو جناح حاکم با هم خواهند رفت.اینطور نیست که رفتن احمدی نژاد، جشن جناح مقابل در حاکمیت باشد بلکه آنها نیز رفتنی هستند و خواهند رفت.”
و جمعی از نمایندگان ادوار مجلس که در خارج از کشوربسر می برند، برهمین مسیر می روند. جمع بندی تحلیل فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم، علی مزروعی، علی اکبر موسوی (خوئینی) و حسن یوسفی اشکوری ؛ چنین است:“در شرایط کنونی کلید حل مشکلات و مقابله با بحران ها و تهدیدهای جاری درداخل و خارج ایران در دستان مقامات حاکم است که می توانند آب رفته را به جوی بازگردانند و تا شرایط بدتر از این نشده رهبری نظام، که به هر تقدیر فعلا تمام امور در دست اوست، باید در سیاستهای داخلی و بین المللی کشور تجدید نظر اساسی به عمل آورد.طبعا مسئولیت هرگونه مداخله نظامی خارجی به عهده مقاماتی است که با اعمال سیاست های اقتداگرایانه در داخل و ماجراجویانه در خارج کشورمان را به دامن این شرایط بحرانی و دشوار فرو انداخته اند و هنوز کلید حل مشکل نیز به دست آنهاست، البته اگر فرصت را دریابند، و فرصت سوزی نکنند تا روزی فرا رسد که دیگر کاری نتوان کرد و جز حسرت نتوان خورد.”
همه اینان مسلمانند واگر فرزندان “ نظام” نباشند، مدیران و نمایندگان و باورمندانند که یکایک را از”قایق نظام” پیاده کرده اند.
سید علی حسینی خامنه ای صدای اینان را خواهد شنیدو یا براه صدام و قذافی خواهد رفت؟
سخت توفانی است این پائیز و زمستان دارد چه زود می رسد. ۱۰۶ سانتی متر برف در سیاه بیشه کندوان مازندران باریده است. و برف سیاه استبداد مذهبی بر سراسر ایران می بارد.
برزین آذر مهر است که می پرسد و جواب می دهد:
چگونه خواهی از زنجیرِ شب رستن؟
رهیدن از زمستانهای این سان سرد و طولانی
و پیوستن به تابستانههای گرم و نورانی
بوَد کار توای در وهم خود،
یک عمر زندانی؟!
در آن سوتر
میان بیشهی انبوه
در آن جایی که از هر سوی رگبار خطر خیزد
فراهم آمده خیلی ز مرغان دگر اندیش
به سر شوری و در دل موجی از غوغا
که در سر
گویی آهنگی و فرهنگی دگر دارند
و کجتابی شب را هیچ طوری برنمیتابند
و بر هر تازه راهی
شبچراغی بر فراز راه میگیرند،
و “ره” از “چه” مشخص میکنند
بهر کسانی که
به تاریکی شب
پا مینهند در راه.
جهان تیره ست و
شب سنگین و
بیچهره،
در این دهشت سرا
هرگز نخواهد رُست بر شاخی
گلی زیبا و بایسته
مگر آنی که از شور درون
پوینده و رویاست،
چو آن موجی که
در دریا،
توفنده!
چو آن رنجی که
زاینده!
چو آن دستی که
سازنده!
چو آن روحی که
کاونده!
چوآن دادی که
بر بیداد
تازنده!
چوآن عشقی که
دارد
رنگ آینده!