پس از سه دوره عضویت در مجلس هلند

نویسنده

farahkarimimbsb.jpg

سپیده عبدی

فرح کریمی، پس از سه دوره عضویت در مجلس هلند به عنوان سخنگوی سیاست خارجی حزب سبزها، در انتخابات اخیر این کشور کاندیدا نشد تا دور جدیدی از فعالیت در حوزه جامعه مدنی را آغاز کند. این زن ایرانی تبار که در طول دوره مسولیت خود در مجلس، نقش بسیار فعالی در دفاع از حقوق مهاجران، ضدیت با جنگ و نیز دفاع از حقوق بشر در نقاط مختلف جهان (و به طور مشخص ایران) داشته، درمصاحبه با روز از تجربه سیاسی خود در هلند و برنامه هایش برای آینده سخن می گوید. این گفتگو را با هم می خوانیم.

برای بسیاری از زنان ایرانی، جالب است که بدانند شما چگونه عضو مجلس هلند شدید و در این مسیر چه مراحلی را طی کردید؟

من در حالی به عضویت پارلمان درآمدم که بیش از 9 سال از ورودم به خاک هلند (به عنوان یک پناهنده سیاسی ایرانی که زبان هلندی را نیز بلد نبود) نمی گذشت. من با ورود به کشور جدید در سال 1989 و با یادگیری زبان، در رشته روابط بین الملل به ادامه تحصیل پرداختم و از سال 91 همکاری با گروه های کاری حزب سبزها در هلند را آغاز کردم. در سال 94، همزمان با فعالیت به عنوان سمپات حزب سبزها، به کار در یک NGO فعال در زمینه حقوق زنان خارجی پرداختم و مدیریت یک پروژه را در این زمینه بر عهده گرفتم. سرانجام، در سال 1997 به عضویت حزب سبز درآمدم و بلافاصله عضو شورای مرکزی حزب عضو شدم، و همان سال نیز، به عنوان کاندیدای این حزب در انتخابات پارلمانی به مجلس قانونگذاری راه یافتم.

تجربه سال های عضویت خود در مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟

هشت و نیم سال فعالیت به عنوان سخنگوی سیاست خارجی حزب سبزها در پارلمان هلند، برای من تجربه بسیار مناسبی در درک مناسبات و قواعد حاکم بر یک جامعه دموکراتیک بود. با مروری بر تجربه این سالها، آنچه بیش از همه برای من آموزنده به نظر می رسد، باز بودن سیستم سیاسی در هلند است که به تازه واردان به این جامعه، امکان ورود و نقش آفرینی مؤثر در زندگی سیاسی و اجتماعی را می دهد.

منظورتان از “باز بودن” سیستم سیاسی در این کشور چیست؟

در این زمینه، گذشته از مدت زمان کوتاه 5 ساله ای که می تواند برای کسب تابعیت این کشور (شرط عمومی اولیه برای کاندیداتوری مجلس) وجود داشته باشد، نقش تعیین کننده احزاب در گزینش کاندیداهای انتخاباتی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. در هلند، عمدتاً این احزاب هستند که مسوولیت تعیین ضوابط کاندیداتوری برای انتخابات را به عهده دارند و دولت و سایر نهادهای عمومی، در این زمینه حداقل دخالت ممکن را دارند. در نتیجه برخی احزاب، امکانات مؤثری برای کاندیداهای زن فراهم دیده اند و حزب سبزهای هلند یکی از همین احزاب است که حداقل 50 درصد کاندیداهای آن بایستی لزوماً از زنان باشند. حزب سبز، چون سایر احزاب مترقی چپ در هلند، تسهیلات ویژه ای را نیز برای کاندیداتوری افراد دارای اصلیت خارجی فراهم نموده است (به طور کلی، حضور افراد تازه وارد به هلند در پارلمان این کشور بسیار بالاست و مثلا در مجلس قبلی، حدود 10 درصد نمایندگان متولد کشورهای خارجی بودند). در حقیقت، از همین حزب سبز هلند بوده که در سال 1994 ، اولین زن متولد خارج از کشور واردپارلمان شده است. مجموعه این امتیازات برای نقش آفرینی جدی زنان و خارجیان به عرصه سیاسی کشور هلند، من را نیز قادر ساخت تا با ورود به پارلمان، به دفاع از ایده های خود و همفکران خود در کشوری بپردازم که در آن زندگی می کردم.

من در طول سالیان عضویتم در پارلمان، این امکان را یافتم که از بسیاری از کشورهای دیگر (از جمله کشورهای دارای شرایط غیر دموکراتیک یا کمتر دموکراتیک) بازدید کنم و سیستم سیاسی – پارلمانی آنها را با سیستم جاری در هلند مورد مقایسه قرار دهم. این مقایسه، مرا همواره بیشتر و بیشتر به این جمع بندی رسانید که تا چه حد سیستم پارلمانی هلند باز و دموکراتیک است و تا چه حد باید به آن افتخار کرد.

سابقه شما به عنوان پناهنده، چه تاثیری در فعالیت بعدی شما به عنوان یک نماینده گذاشت؟

من در طول این سالها، علاوه بر تقویت یک تجربه دموکراتیک در خودم – به عنوان فردی که گر چه سابقه فعالیت سیاسی “برای دموکراسی” را در ایران داشتم، اما هنوز فعالیت سیاسی “در سیستم دموکراتیک” را نیازموده بودم – توانستم صدای کسانی باشم که به من رأی داده بودند. کسانی چون خارجیان و پناهنده ها که دفاع از خواسته های خود را در یک کشور جدید و یک سیستم ناشناس، مشکل تر از سایر شهروندان می دیدند. یکی از زیباترین تجربیات سال های حضور در پارلمان برای من، زمان هایی بود که در مجامع، خیابان ها و … با کسانی که هرگز آنها را ندیده بودم مواجه می شدم که از من به خاطر مواضعم در پارلمان - در مورد مسائل داخلی، سیاست خارجی و …- تشکر می کردند. اینها مردمی بودند که خود را “جزو” سیستم سیاسی کشور می دیدند و در پی انعکاس صدای خود در مجامع قانونگذاری از طریق نمایندگانشان بودند، و برای من بسیار مهم بود که به طرزی شایسته مدافع منافع و نظرات آنها در پارلمان باشم.

آیا پس از فعالیت به عنوان نماینده، کماکان به ادامه فعالیت در حوزه سیاست و جامعه مدنی فکر می کنید؟

اکنون، در پایان هشت و نیم سال عضویت در مجلس قانونگذاری، امیدوارم بتوانم با انتقال تجربیات خود در زمینه ساز و کارهای فعالیت پارلمانی، به توسعه فرهنگ دموکراسی در سایر نقاط جهان نیز کمک کنم. به همین منظور است که تصمیم دارم برای کمک به پیشبرد دموکراسی پارلمانی در یکی از دشوارترین مناطق جهان، به عنوان مشاور پروژه ای با موضوع تقویت نهاد پارلمان در افغانستان، فعالیت خود را در آن کشور آغاز کنم.

چه کار سختی! اما چرا چنین فعالیت دشواری را انتخاب کردید؟

به عقیده من، تثبیت نقش و جایگاه واقعی پارلمان در هر سیستم سیاسی، مهم ترین عاملی است که میزان نزدیکی یا دوری آن به “دموکراسی” را تعریف و تعیین می کند. کار برای جا انداختن نقش نهاد پارلمان در کشورهای فاقد سابقه دموکراتیک، البته فرایندی طاقت فرساست. اما اگر مزایای دموکراسی پارلمانی در کشورهایی چون هلند را درک می کنیم، و اگر خواهان دنیایی بهتر هستیم، چاره ای جز گام نهادن در این مسیر دشوار نداریم.