به موازات نامنویسی از متقاضیان دریافت یارانه نقدی و تلاش دولت برای تبلیغ انصراف دادن شهروندانی که به این پول نیاز ندارند، برخی از کاربران فضای مجازی مقابله به مثل کرده و به شوخی یا جدی، مخالفت خود را با انصراف از دریافت یارانه اعلام میکنند. به این ترتیب این روزها شوخی با یارانه نقدی در پیامک و فضای مجازی پرطرفدار شده است.
راهاندازی کمپین از سوی طراح کلید
آذر ماه سال گذشته، مصطفی حسنی، طراح نماد موفق کلید که برد بسیاری در ایام انتخابات و پس از آن پیدا کرد، عهدهدار راهاندازی یک کمپین شد که هدف از آن، کم کردن تعداد یارانه بگیران بود. مسوول کمپین “نه به یارانه نقدی” توضیح داده بود که “انصراف مردم از دریافت یارانهها باعث میشود دولت چابکتری داشته باشیم و دولت چابکتر بیشتر میتواند به کمک همه مردم بیاید.”
به اعتقاد او سختی کشیدن برای یک هدف ملی آن هم برای مدتی کوتاه درخواست بزرگی نیست، بنابراین کسانی که نیازمند دریافت یارانه نیستند میتوانند به جای دریافت یارانه در تعاملی با دولت حداقل برای دو سال به آن فرصت دهند تا مسائل و مشکلات اقتصادی را چاره و تدبیر کند.
این کمپین در ماههای گذشته همراهی تعداد قابل توجهی از چهرههای سیاسی، هنری و ورزشی را به دست آورد و به خصوص از بیستم فررودین ماه که موعد ثبت نام فرمهای یارانه نقدی بود، فعالیت خود را دوچندان کرده و با اطلاعرسانی پیامکی، شهروندان را از جدیدترین انصرافدهندهها که عموما مدیران دولتی هستند، باخبر میکند. اما در سوی دیگر ماجرا، تعدادی از شهروندان دست به کار شده و با ساخت صفحات فیسبوکی، ارسال پیامک یا اظهارنظر در شبکههای اجتماعی، انصراف از یارانه را به شوخی گرفته و یا این که سایرین را هم به دریافت یارانه تشویق کردهاند.
در این بین، یکی از پرطرفدارترین پیامکها که در توییتر و فیسبوک هم بسیار مورد استفاده قرار گرفت، شوخی مبتنی بر یکی از دیالوگهای مشهور فیلم هامون بود: “این یارانه سهم منه، حق منه، عشق منه؛ انصراف نمیدم.”
حتی پای سوریه هم به میان آمد، به ویژه وقتی رسانهها از ارسال محموله کمک ۳۰ هزار تنی مواد غذایی ایران به سوریه خبر دادند. برخی از کاربران فضای مجازی عنوان کردند که در صورت انصراف از یارانه، پول حاصل صرف کمک به سوریه و مصارف این چنینی خواهد شد و به حال مردم ایران توفیری نخواهد داشت. چند صفحه فیسبوکی هم با این موضوع از جمله “از بشار اسد میخواهیم که از گرفتن یارانه انصراف دهد” راهاندازی شد.
در مقابل یکی از صفحات فیسبوکی طرفدار انصراف از دریافت یارانه نوشت: “فرض کنیم بپذیریم که دولت ایران -و نه بخش های دیگر حاکمیت- به دولت سوریه کمک مالی می کند و این کمک را به دلیل تامین قدرت منطقه ای برای ایران، کاری استراتژیک و ضروری می داند. به نظر شما برای تامین چنین ضرورتی، دولت منتظر می نشیند تا ببیند چند نفر از دریافت یارانه انصراف می دهند، تا بعد به سوریه و لبنان کمک کند؟ آیا منطقی است که حاکمیت چنین مساله ای را به احتمالاتی چون انصراف افراد از یارانه وابسته کند؟ مطمئن باشید اگر قرار باشد کمکی به سوریه انجام شود، منابع مالی آن پیشاپیش کنار گذاشته شده.”
مخالفان انصراف از یارانه دست به تدابیر دیگری هم زدند و از جمله شعری طنزآمیز را بر روی کلیپ “چرا رفتی” که این روزها بسیار جنجالی شده، صداگذاری کردند. حسین دهباشی، سازنده کلیپهای تبلیغاتی حسن روحانی در توصیف این ایده در گوگل پلاس نوشت: “خداوکیلی و بیاغراق این نسخهء ساده و سریع و موثّرِ بدلی و صداگزاریشده، شاهکار از آب درآمده، فوقالعاده دیدنیتر و شنیدنیتر است… گرچه با محتوایِ آن موافق نیستم، اما صادقانه به مخالفانِ دولت و پدیدآورندگان این کلیپِ دوّم به صرفا جهت خلاقیّت و توانایی تکنیکیشان تبریک گفته و حتّی یک کمی به آنها حسودیام میشود!”
در قسمتهایی از این شعر طنز آمده است: “ خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / یارانه نگیرید که دولت نگران است / کفگیر ته دیگ زده دولت تدبیر / باد بدی از جانب صندوق وزان است /… / یارانه نگیرید اگر چند بمیرید/ در روز جزا اجر همه باغ جنان است / از فرط نخوردن چه کسی مرده ببم جان / دانی که نخوردن چه قدر پرهیجان است /…”
در کنار بحث و استدلال موافقان و مخالفان انصراف از یارانه در شبکههای اجتماعیف برخورد طنز با این موضوع هم پرطرفدار بود. از جمله یکی از طنزپردازان در صفحه فیس بوکش نوشته بود: “چون زیرنویس کردند که دریافت یارانه باعث افزایش نقدینگی و بالا رفتن تورم میشه، من دیگه یارانه نمیخوام. دیگه حقوقم نمیخوام، صلواتی کار میکنم. بذار اونایی که تو لبنان و جاهای دیگه زندگی میکنند از ما یارانه بگیرند و افزایش نقدینگی باعث تورم تو کشورشون بشه بدبختا.” یا این که “زیرنویس کردند که یارانه نگیرید تا داروهای کمیاب به دست بیماران برسه. نه که قبل از یارانهخور کردن مردم داروهای کمیاب خیلی پریاب و تو مشت مردم بود و تو بقالیها هم پیدا میشد، الانم قراره همین طوری بشه.”
در یک پست فیسبوکی دیگر آمده بود: “ […]من الان فرم خوداظهاری و خودارضایی رو برای انصراف از دریافت یارانه امضا نکنم بیشرفم؟ یا اون قبض برقی بیشرفه که تا قبل از ۲۴درصد گرون شدن تعرفهش تو هر دوره هفتاد هشتاد هزار تومن برای یه آپارتمای صد متری میاومد؟ من که میخوام ماهی ۱۳۵هزار تومن یارانه بگیرم بیکلاسم یا هزینههای ماهمره زندگی که بیش از ۱۰برابر این پول میشه؟ من مفتخورم یا تورم ۴۲درصدی؟[…]”
یک کاربر ایرانی به سبک احادیث توییت کرده بود: “مـَن لَم یأخـَذ الیارانة وجَبَت لَه الجَــنَة(هرکس یارانه نگیرد، بهشت بر او واجب میشود) - مصحف الحسن، جلد آخر، فصل تدبیر، باب کلید” یا یکی دیگر که در آخرین روز مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران در توییتر نوشته بود: “اگه پولی که برای فیلترینگ خرج میشه رو بذارن برای بهداشت و درمان، دیگه نیازی نیست کسی از گرفتن یارانه انصراف بده”.
صحبتهای عادل فردوسیپور در برنامه نود هم که به موضوع یارانهها مربوط بود، مورد توجه بسیار قرار گرفت. این مجری تلویزیونی در واکنش به گلایههای بازیکن پرسپولیس از بیپولی گفته بود: “مردم الان نشستن پای تلویزیون میبینن دولت همهش داره میگه: مردم از گرفتن یارانه ۴۵ هزار تومنی انصراف بدن. بعد میبینن بازیکن یک میلیارد تومن گرفته و باز هم داره میگه پول نداریم، بدهکاریم…”
کمیته ضددولتی “بلی به یارانه”؟
وبسایت انتخاب از تشکیل شاخه “بلی به یارانه” از سوی مخالفان دولت خبر داده که در شبکههای اجتماعی و یا با ارسال پیامک، مردم را از “لج دولت” به ثبت نام برای گرفتن یارانه ترغیب میکنند: “پخش صدها مدل جوک و شعر و پیامک (SMS) در حمله به رییس جمهور و شعار «نه به یارانه» که با تیراژ میلیونی میان مردم منتشر شده، تنها بخشی اندک از پروژه جنگ روانی این ستاد علیه دولت است.”
به ادعای این وبسایت حامی دولت، این حجم انبوه و بی سابقه پیامک نیز این ذهنیت را ایجاد می کند که کمیتهای متشکل از چندین چهره فرهنگی برای سرودن شعر و همچنین ساخت جوک در مورد ایده «نه به یارانه» و مسائل مرتبط تشکیل شده است.
از سوی دیگر، روزنامه شهروند با اشاره به مسخره کردن یا مخالفت کردن با کمپین انصراف از یارانه از سوی “بیشتر مردم” به سراغ اصغر مهاجری، جامعهشناس رفته و از او درباره لایل همراهی نکردن مردم با درخواست دولت برای انصراف یارانه پرسیده است. او پاسخ داده است: “چون شعور عامیانه، این وجود نداشتن مبانی عقلانیتی در هدفمندکردن یارانهها را میفهمد، هرگونه بازی با روان جمعی و توجیه دولت را به سخره میگیرد. چرا که اساس این موضوع اشتباه است و مسئولان بهطور مستقیم نمیگویند اساس یک موضوع را اشتباه گذاشتهاند این اجازه را به خرد جمعی میدهند که با این مسأله جدی برخورد نکنند و با آن شوخی کنند. از طرف دیگر چون الان دلیل منطقی برای نگرفتن یارانهها وجود ندارد و مرز منطقی را بین نیازمندان به دریافت یارانه و کسانی که به آن نیاز ندارند، مشخص نکرده، مردم دلیلی برای همراهی با درخواست دولت احساس نمیکنند.”
به اعتقاد این جامعهشناس “هرچقدر جامعه از شفافیت و آزادی بیان برخوردار باشد حرفهایش را رک میزند اما زمانی که جامعه شفاف نیست و امنیت کمتری دارد، روی میآورد به گفتوگوی غیرمستقیم. یعنی شعر میگوید، جوک میسازد و غیرشفاف نسبت به موضوع واکنش نشان میدهد. واکنشهای طنزآمیز مردم به کمپین نه به یارانه نقدی هم این وضع را نشان میدهد و با همین فرمول میشود واکنش مردم به پیامکها را در همین تفسیر جامعهشناختی کرد. مردم حالا و در قالب جوک و شعر نسبت به این موضوع انتقاد و اعتراض میکنند. تا زمانی که مردم بلندگوهای امن شفاف و گوش شنوا از سوی مسئولان نداشته باشند و تا زمانی که سمنهای ما تشکیلات نداشته باشند و مسأله را پیگیری نکنند مردم به روشهای غیرمستقیم روی میآورند و پیام آن این است که این تصمیم را قبول نداریم. در خیلی موقعیتها که مردم احساس نابرابری میکنند، در قالب روشهای مسخرهآمیز فریاد اعتراضیشان را بلند میکنند.”