گپ

نویسنده
یوسف محمدی

تئاتر خصوصی شوخی است

 

افسانه ماهیان(کارگردان) محمد یعقوبی (نویسنده) منوچهر شجاع (طراح صحنه) آیدا کیخایی (بازیگر) و ستاره اسکندری در مقام مدیر تولید نمایش 330 نیل سایمون در نشست خبری از این نمایش پاسخگوی سوالات مطبوعات و خبرنگار روز بودند.

 

خانم ماهیان، چه شد که دست به اجرای این نمایشنامه از نیل سایمون زدید؟
دوسال پیش پیشنهاد اجرای این نمایش را در سالن استاد سمندریان ارائه دادم. در آن زمان متن این نمایش توسط شهرام زرگر ترجمه شده بود. امسال برای بازنویسی این نمایش، متن را به محمد یعقوبی ارائه دادم که او آن را دارماتورژی کرد.

خانم ماهیان، به نظر می آید در نوشته محمد یعقوبی از متن نیل سایمون شباهت های فراوانی با نمایشنامه و حتی جنس بازی بازیگران در “خشکسالی و دروغ” که سال گذشته توسط ایشان به اجرا د رآمد وجود دارد.آیا این شباهت ها را تایید می کنید؟

بله.شباهت این دو متن کاملا به شکلی عامدانه و آگاهانه صورت گرفت، اما در ادامه، تغییراتی به خواست خود من در این متن انجام شد. هر بازیگری ژانر بازی خود را دارد؛ اما فضای کلی نمایش و اتفاقاتی که در آن می افتد به نظرم شبیه نمایش”خشکسالی و دروغ” نیست. شباهت احتمالی در نوع بازی بازیگران به سبک کاری خود آن ها باز می گردد.

 

خانم کیخایی، شما یکی از بازیگران مشترک نمایش خشکسالی و دروغ و 330 نیل سایمون هستید.به نظرتان این شباهت در طراحی کاراکترها دلیل خاصی دارد؟

در این نمایش اصلا شبیه نقش”میترا” در نمایش”خشکسالی و دروغ” نیستم. شاید شباهت های کلی دو نمایش ذهن برخی را به این سوی هدایت کرده است؛ به خصوص در صحنه های اول، دوم وسوم نمایش و صحنه های مشترک من و علی سرابی به هیچ وجه تشابهی بین این دو نمایش وجود ندارد.

 

محمد یعقوبی در نوع هدایت شما تاثیر داشته است؟
هدایت من برای رسیدن به این نقش در نمایش”33درصد نیل سایمون” با کمک افسانه ماهیان انجام شد و او آگاهانه در نوع بازی هایم نظر داشت تا هیچ شباهتی بین این نقش و نقش”میترا” در «خشکسالی و دروغ” و سایر نقش های که تاکنون بازی کردم وجود نداشته باشد.شاید اگر به جای علی سرابی بازیگر دیگری روبروی من بود و یا نویسندگی کار را شخص دیگری برعهده داشت، این شبهات های احتمالی پیش نمی آمد.


آقای یعقوبی، ضرورت شباهت های موجود میان متن شما و 330 نیل سایمون چیست؟

افسانه ماهیان در روز اول کار به من گفت که دوست دارد فضای این نمایش به فضای نمایش”خشکسالی و دروغ” نزدیک باشد؛ بنابراین پس از مطالعه، ضمن وفاداری به متن، قسمت هایی از آن را حذف کردم و فقط صحنه پایانی نمایش “فصل دوم” را، که اصلا دوست نداشتم، مجددا نوشتم؛ اما در ادامه به دلیل تغییراتی که در برخی از شخصیت ها به وجود آمد، ناگزیر در متن و به خصوص دیالوگ های الیکا عبدالرزاق تغییراتی را ایجاد کردم.


آقای شجاع، عموما نمایشنامه های نیل سایمون سرشار از اتودها و توضیحات صحنه ای برای ارائه قاب های متفاوت اجرا است.شما به عنوان طراح صحنه تا چه اندازه به این توضیحات وفادار مانده اید؟

نویسنده در متن اصلی نیل سایمون پیشنهادهایی برای طراحی صحنه ارائه داد تا فضاهای ذهنی بازیگران به نمایش گذاشته شود. کف صحنه این اثر به دو فضای مجاز تقسیم شد تا نشانگر استقلال شخصیت های نمایش باشد.

 
خانم اسکندری مخاطبان سینما و تئاتر در ایران شما را به عنوان بازیگر می شناسند.چه شد که به عنوان مدیر تولید در این پروژه قرار گرفتید؟

سال ۹۰ نیز پس از تاخیر چند ساله در نمایش حسین پاکدل چهار ماه تمرین کردم؛ اما این اثر، پس از دو اجرا در جشنواره تئاتر فجر، نتوانست اجراهای عمومی خود را ادامه دهد؛ بنابراین تصمیم گرفتم فضای کاری خود را تغییر دهم. به همین دلیل از گروه این نمایش خواستم تا در سمت تهیه کننده با آن ها همراه شوم.


و نظرتان درباره روند تئاتر خصوصی در ایران چیست؟

تئاتر خصوصی، در زمان حاضر، بیشتر به یک شوخی شبیه است؛ زیرا به استثناء سالن های ایرانشهر و چند فرهنگسرا سالن دیگری برای اجرای نمایش خصوصی نداریم.من و بیشتر اعضاء گروه این نمایش از جمله افرادی هستیم که دوران طلایی تئاتر را از نزدیک تجربه کردیم؛ اما متاسفانه شرایط امروز تئاتر به دلایل مختلف برای گروه های تئاتر مطلوب نیست و گروه هایی نیز که در مکان های خصوصی اجرا دارند در بهترین حالت فقط می توانند هزینه های تولید خود را تامین کنند.

 

خانم ماهیان به عنوان کارگردانی که امروز در فضای تئاتر خصوصی قرار دارید عمده ی ویژگی های این نوع تئاتر را در چه می دانید؟
اول از همه اینکه این سالن، به دلیل شکل و فضایی که دارد، اجازه هرگونه خلاقیتی را به طراح صحنه و کارگردان می دهد. تئاتر خصوصی در کشور ما با تماشاخانه ایرانهشر تعریف می شود. تنها نگرانی گروه های نمایشی شرکت کننده در این مجموعه تعداد اجرای آن هاست که امیدوارم افزایش یابد؛ زیرا 30 اجرا در بهترین حالت هم نمی تواند هزینه های تولید یک نمایش را تامین کند. کمبود اجراهای نمایش باعث می شود تا به مرور زمان کارگردانان گروه برای تامین هزینه های خود مجبور شوند از حضور افراد غیر حرفه ای، که بر ایشان هزینه های کمتری دارد، استفاده کنند و یا به شکل ابزاری از بازیگران چهره استفاده کنند که به هیچ وجه به نفع تئاتر نیست.