مشکلی به نام ایران

اکونومیست
اکونومیست

» تحلیل اکونومیست از نگرانی ها دربارۀ جمهوری اسلامی‏

moshkelibenameiran.jpg

اوباما هفته گذشته در مصاحبه با یک تلویزیون عربی گفت اگر کشورهائی مانند ایران مایل به باز ‏کردن مشت های گره کرده خود باشند، دست آمریکا به سویشان دراز خواهد بود. ممکن است شما ‏انتظار داشته باشید اروپائی ها به این تحول اوبامائی، عکس العمل هیجان انگیزی نشان دهند. هر چه ‏باشد، اروپائی ها طرفدار گفتگو هستند. اتحادیه اروپا با نمایندگی انگلستان، فرانسه و آلمان به همراه ‏روسیه و چین، سال ها صرف گفتگو با ایران کردند تا با مجموعه ای از هویج هاو چماق ها، جلوی ‏بلندپروازی های تهران را بگیرند.‏

آقای اوباما هم در جریان همایش های تبلیغاتی سال گذشته، وعدۀ «چماق ها و هویج های بزرگتر» ‏برای ایران را داده بود. این به معنای برقرار دیپلماسی مستقیم با ایران پس از سی سال سیاست خاموش ‏بود. اما در عین حال، چنین تحرکی با تحریم های سنگین تر همراهی دارد؛ برای مثال علیه بانک های ‏ایرانی که به حمایت از فعالیت غنی سازی اورانیوم مشغول اند. ایران می گوید غنی سازی در جهت ‏تولید برق در آینده انجام می شود، اما دیگران معتقدند این بخشی از روند تولید یک بمب هسته ای است. ‏

علیرغم این اوصاف، عکس العمل اروپا در برابر اوباما در بحث ایران متفاوت بوده است. دیپلمات ‏های ارشد 27 کشور عضو اتحادیه اروپا در ماه ژانویه در پراگ، به بحث و گفتگو درباره ایران ‏پرداختند. فرانسه پیشنهاد اضافه کردن دو بانک دیگر ایرانی به فهرست تحریم ها را کرد. نماینده ‏فرانسه به همقطاران خود گفت اگر قرار است اروپائی ها همچنان «متناسب» با آمریکائی ها رفتار ‏کنند، باید آماده استفاده از «چماق های بزرگتر» باشند. سپس نوبت به مخالفت ها رسید. بعضی ها به ‏احتمال صدمه دیدن مردم عادی در ایران اشاره کردند، برخی دیگر موضوع انتظار برای درخواست ‏آقای اوباما را پیش کشیدند، تعدادی دیگر همچنان خواستار موافقت شورای امنیت سازمان ملل با تحریم ‏ها و همراه شدن روسیه و چین با چنین تحرکاتی شدند. نکته در اینجاست: هرگونه کاهشی در تجارت ‏اروپا با ایران ازسال 2005 تا کنون، به اندازه هر یورو از آن ضرر بوده است، زیرا با زیادتر شدن ‏فروش اقلام چینی به ایران، تحریم ها تحت الشعاع قرار گرفته اند. ‏

با این همه یکی از دیپلمات ها می گوید تحریم های فعلی بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته اند، البته «با یک ‏حاشیه قابل ملاحظه». اقتصاد ایران با کاهش قیمت نفت ، با مشکلات جدی دست و پنجه می کند. البته ‏اینطور نیست که همه مخالف گسترش تحریم ها باشند. شرکت های نفتی فرانسوی، انگلیسی و اسپانیائی ‏تحت فشار دولت های خود، هرگونه سرمایه گذاری در ایران را متوقف کرده اند. با اینحال، شرکت ‏هائی هم بوده اند که از این هیاهو فاصله گرفته اند. شرکت بزرگ انرژی او- ام- وی اتریش سرمایه ‏گذاری وسیعی در نفت نواحی ساحلی ایران کرده و پیش نویس یک قرارداد برای اکتشاف گاز طبیعی ‏را هم به امضأ رسانده است. شرکت های آلمانی پیشروی صادرات به ایران هستند. آمارهای ماه نوامبر ‏نشان می دهد صادرات آلمان به ایران نسبت به سال گذشته، عملاً با 10 درصد افزایش همراه بوده ‏است. ‏

معذالک، وقتی نوبت به ایران می رسد، بیشتر اعضای اتحادیه اروپا اهمیت زیادی به موضوع نمی ‏دهند. تعداد کمی از این کشورها دارای منابع اطلاعاتی و دیپلماتیکی لازم برای نشان دادن تهدید ایران ‏هستند. سیاست های خشک موجود در آمریکا، اروپائی ها را از احتمال حمله یکجانبه اسرائیل به ‏ایران، بسیار بیشتر از دستیابی ایران به بمب نگران کرده است. در واقع، هر کدام از این دو سناریو، ‏اروپائی ها را به وحشت می اندازد. کافی است به سخنان نیکولا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه ‏نگاهی بیاندازید که می گوید دیپلماسی جدی، تنها ابزار جلوگیری از یک «فاجعه» است: «یک بمب ‏ایرانی یا بمباران ایرانی»‏
گروه سه کشور اروپائی شامل فرانسه، انگلستان و آلمان راجع به گفتگوهائی که توسط خاویر سولانا- ‏رئیس سیاست خارجی اتحادیه- پیش می رود، واقع نگر هستند. یک دیپلمات می گوید اروپا صاحب ‏یک «سیاست بسیار خوب» برای مهار بلندپروازی های هسته ای ایران است، اما مشکل اینجاست که ‏این سیاست هنوز به نتیجه ای نرسیده است. ضمناً اروپائی ها این را هم می دانند که هرگونه نتیجه ‏نهائی با تلنگر آمریکا و ایران روبرو خواهد شد. اروپائی ها تنها به این دلیل وارد گود شدند که آمریکا ‏در دسترس نبود! روسیه به انتقاد از تحریم ها می پردازد اما هیچ سیاست جایگزینی برای ارائه ندارد. ‏چین در میانۀ راه نیاز وافر به انرژی از یک سو و عدم تمایل به اشاعه جنگ افزار هسته ای از سوی ‏دیگر، سرگردان مانده است. ‏

همه طرف ها، امساس را سال تصمیم گیری به شمار می آورند. انتظار می رود ایران از آستانه تولید ‏مقدار اورانیوم غنی شده لازم برای تولید یک بمب در نیمه دوم سال 2009 گذر کند. البته هنوز لازم ‏است سوخت را تا درجات بالاتری خالص سازی کنند. به محض اینکه از این آستانه عبور شود، ‏دیپلماسی کار سخت تری خواهد بود. فرآیندهای تولید بمب پرخطر و عیان محسوب می شود و غنی ‏سازی نیاز به چندین هفته زمان دارد. از اینجا به بعد است که وارد شدن آمریکا جنبه حیاتی به خود می ‏گیرد. ‏

منبع: اکونومیست- 29 ژانویه ‏‎