چهار سواری که بعد از اعلام صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان، قرار است سرنوشت انتخابات رییس جمهوری اسلامی را رقم بزنند، 20 روز فرصت خواهند داشت که با ایجاد موجی دامنگیر، له و یا علیه خود، از سه سوار دیگر فاصله بگیرند.
فارغ از تنشها و تلاشهای پشت پرده چهار نامزد نهایی انتخابات، در روی صحنه، کروبی، در نگاه بسیاری از ناظران، تاکنون راحت تر و جذاب تراز سه رقیب دیگر دیده شده است. او در طرح نکات مورد علاقه مردم، بی باکتر، و برای عبور از خطوط ” مایل به قرمز “ نظام آماده تر از پیش ظاهر شده است. با توجه به وزنه سنگین مشاوران هشیار و عملگرایی که پیرامون کروبی گرد آمده اند، شانسهای کروبی را برای ایجاد موجی فراگیر در جهت جلب حمایت بیش از پیش از او، در روزهای پیس رو، میباید جدی گرفت.
در یک مقایسه سطحی، بنظر میرسد، که کفه کروبی – موسوی در افکار عمومی سنگینتر از کفه احمدی نژاد - رضایی است. به این ترتیب در صورت اتخاذ روشهای سنجیده تبلیغاتی- انتخاباتی، فعالان منسوب به اصلاح طلبان میتوانند در 20 روز آینده با تقویت ترسها و ترسیم خطرهای ناشی از عدم حضور مردم در انتخابات و یا افزایش رغبت در آنها برای حضور در انتخابات، با دادن نوید تغییر اتی ( هر چند اندک )، زمینه را برای خود مساعد تراز پیش بسازند.
در این میان، دارایی عمده احمدی نژاد، در اختیار داشتن وزارت کشور و ماشین برگزاری انتخابات و همچنین امکانات مالی، تشکیلاتی و تدارکاتی متعلق به دولت است. اهمیت حمایت ساکت ولی موثر بخشهای نظامی – اطلاعاتی از تجدید انتخاب او را نیز نمیتوان به هیچ وجه کم دست کم گرفت. با این وجود و علیرغم تاثیر گذاری وسیع عوامل برشمرده در تعیین تکلیف نهایی انتخابات، در صورت فاصله گرفتن چشمگیر یکی از سه مرد مانده در گردونه از او، تحمیل شکست به احمدی نژاد به هیچ وجه دور از دسترس نیست.
رضایی
حضور رضایی در مرحله اول – وشاید نهایی اخذ رای- با تخصیص یک رقمی در صد آراء داده شده، حضوری بی رنگ خواهد بود. رضایی، برغم داشتن تمایل شخصی برای نزدیکی با مردم، در تمامی 30 سال گذشته فرصتی کافی برای تماس متعارفی با مردم نداشته است. شناخت رضایی از مردم و نیازها و سلایق آنها، غیر تجربی و دست دوم است.
رضایی در منصب فرماندهی سپاه، پیش و پس از جنگ هشت ساله، و یا دبیری شورای مصلحت نظام، از توده های عادی جامعه دور بوده است. در بهترین شرایط، شناخت رضایی از جامعه شهری و روستایی ایران، نظری است.
متقابلا، مردم روستا و کوچه و خیابان نیز شناخت روشنی از او ندارند. رضایی فاقد پایگاه قدرت و نفوذ در ساختار نظام حکومتی جمهوری اسلامی است. مدیریت کنونی سپاه پاسداران، نه تنها احمدی نژاد را به او ترجیح میدهد، که در بسیار از موارد در تضاد سلیقه و نظر با او نیز قرار دارد. در شورای مصلحت نظام که محل کنونی اشتغال او است، وضعیت حمایت از رضایی، چندان بهتر از سپاه نیست.
بعلاوه، رضایی فاقد جاذبه های شخصی است. برای او روان سخن گفتن دشوار اس. اوهر گز سخنران قابلی نبوده. نظریه های تاکتیکی و استراتژیکی رضایی در امور منطقه ای و جهانی در بهترین شرایط یاد آور تکرار “عصر اتم” از جانب روضه خوانهای قبل از انقلاب است که تلاش میکردند ضمن زدن به صحرای کربلا، اگاه به علم روز نیز دیده شوند. تلاش رضایی برای مطرح شدن، در دوره گذشته انتخابات رییس جمهوری، پس از کنار کشیدن او در نیمه راه، و آزمون دیگرش، پس از حضور و شکست در انتخابات مجلس، بدلیل عدم اقبال از او در گذشته ناکام مانده است. طرح بزرگ رضایی برای تشکیل دولت ائتلاف ملی نیز که ظاهرا شاه بیت انتخاباتی او است، تاکنون تنها از سوی خود او دنبال شده است.
احمدی نژاد
در مقابل، احمدی نژاد نه تنها برخوردار از شهرت فراوان در داخل و خارج از ایران است که پایگاههای متعدد قدرت او نیز با هیچیک از دیگر داوطلبان رییس جمهوری قابل مقایسه نیست. احمدی نژاد علیرغم شرایط ظاهری، تا حدود قابل ملاحظه ای قادر به تاثیر گذاری در طبقات عادی و ساده تر جامعه است.
اما شهرت احمدی نژاد میتواند نه بعنوان یاری که با باری منفی علیه او بکار گرفته شود. در دور قبل، بجز تاثیر عوامل ناشناخته در انتخاب او، دلیل بزرگ حمایت شمار قابل ملاحظه ای از رای دهندگان از وی، پیشگیری از بقدرت رسیدن هاشمی رفسنجانی بود- مقاومت منفی رای دهندگان که محمد خاتمی را نیز پیش از آن در مقابل ناطق نوری به پیروزی رسانده بود.
بسیاری از طبقات کم درآمد که پیش از انتخاب احمدی نژاد به بهبود وضع خود دل بسته و از این جهت باو رای داده بودند، پس از چهار سال تجربه، نه تنها از او کاملا دل شسته اند، که از کارکرد او و دولت او کاملا ناراضی و خشمگین اند. عمده ترین طرحهای احمدی نژاد مانند مسکن مهر، توزیع سهام عدالت و هدفمند کردن کمکهای دولت در قبال افزایش قیمت سوخت و کالاهای اساسی، تماما به گل نشسته اند ولی افزایش سرسام آور گرانی و عوارض رشد تورم را مردم زیر پوست خود احساس میکنند.
شهرت احمدی نژاد به عدم صداقت، حمایت از اطرافیان نا کار آمد و یا متهم
به فساد، استفاده از همکاران فوق ثروتمند در دولت، تکیه بر شعار های تو خالی، عمل نکردن به وعده ها، سخت گیری افراطی در قبال آزادی های اجتماعی و فردی مردم، به بازی گرفتن درایت مردم از راه تلاش برای تحمیق آنها، تفرعن خاص آدمهای کوچک در رفتار های شخصی، بی نزاکتی، بد زبانی، کینه جوئی، عدم شناخت کافی از مسائل تخصصی- بخصوص در حوزه هایی مانند اقتصاد و یا امور موشکی و برنامه های اتمی، و یا روابط بین الملل- موجب شده که رییس جمهور عوام گرا، در عمل موضوع لطیفه گویی و مضحکه مردم بشود. ازاین لحاظ شاید تنها آقای ملا حسنی امام جمعه ارومیه را بتوان در مقام مقایسه با آقای دکتر احمدی نژاد قرار داد.
شهرت منفی احمدی نژاد در روز رای گیری، بجای حمایت، موجب پرهیز بسیاری از رای دهندگان از وی و روی کردنشان به یکی از رقیبان او خواهد شد – آنطور که شهرت منفی هاشمی در انتخابات گذشته بزیان او تمام شد.
این بار حمایت عمده از احمدی نژاد تنها به امکانات ناشناخته و همچنین رای های سازمانی و یا سازمان داده شده محدود خواهد ماند- بخصوص آرائی که عوامل و دوایر دولتی و بسیجیان در شهر های کوچک و روستاها برای او بسیج میکنند. از نظر شماره، پیشی گرفتن بر این آراء کار دشواری نیست، مشروط بر آنکه رای دهندگان مستقل به رای دادن علاقه ای نشان دهند.
موسوی
در جناح اصلاح طلبان، دولت محتمل موسوی بسته ای بیش و کم ناشناخته است. فعالیت های انتخاباتی دو ماه اخیر او نیز تاثیر قابلی در افزایش این شناخت نداشته است. تردید ها ی اصولگرایان نسبت به بستگی ها او از اصلاح طلبان هم بیشتر است حال آنکه موسوی برای حمایت هر دو جناح از خود حساب باز کرده است. نزد مردم عادی و غیر سازمانی، موسوی در ذهن سالمندان خاطره ایست کم رنگ و تا حدود زیادی فراموش شده. برای جوانان، موسوی غریبه ایست که یکباره در میدان ظاهر شده.
شعار های انتخاباتی موسوی در باب قانون مداری مودبانه تر از آن است که در توده ها انگیزه ای قوی برای حمایت از او ایجاد کند. در مورد حمایت از کم درآمدها، دست احمدی نژاد برای کسب رای آنها باز تر است. طبقه متوسط نیز دولت بزرگ و متکی بر روشهای قدیمی شده اقتصاد متمرکز و برنامه ریزی شده را هضم نمیکند. شاید مهمترین امتیاز موسوی حمایت خاتمی از او است. اگرچه عمق تاثیر این حمایت را، موسوی در دیدار از رهبری، پیش از اعلام نامزدی خود از دست داد. بعد از دیدار یاد شده، تصور مردم از او بعنوان نامزد نظام بودن تا نامزد مردم، تقویت شد. با این وجود بدلایل فراوان گروه کثیری در ترجیح او بر آقای احمدی نژاد تردید نخواهند کرد.
کروبی
آخرین گزینه، که در صورت بکار گرفتن آگاهانه مهره های خود و استفاده حد اکثر از فرصتها برای تاثیر گذاشته بر افکار عمومی، میتواند علیرغم تمامی بازدارنده ها، گوی رقابت را از سه نامزد دیگر برباید، مهدی کروبی است که او را شیخ اصلاحات نام داده اند.
افزایش حملات مستقیم و غیر مستقیم رهبران و بلندگوهای اصولگرایان علیه او نشانه نگرانی ها ایست که در جناح رقیب از احتما ل افزایش بختهای او احساس میشود. کروبی، طی دو سه هفته اخیر، با عبور از چند خط قرمز، موانع را برای سایر رقبا بالا برده است. مردم، منتقد و یا حامی در داخل کم کم به او بیشتر از پیش گوش میدهند. عده ای مدعی شده اند، که شیخ برای انتخاب شدن به سیم آخر زده است. ولی او میداند که در چه مسیری گام نهاده. ایستادگی او تا همین مرحله، او را از احتیاط و رعایت مصالح خاص نوع خاتمی جدا کرده است. کروبی با هشیاری به همان سیمهایی زخمه میزند، که انتظار شنیدن آوای آنرا دارد. سادگی رفتار او را مردم بعنوان صداقت هضم خواهند کرد. اگرچه همسر او جوان تر از زهرا رهنورد نیست، ولی حضور مقتدر او را در کنار کروبی، عده ای از زنان به نشانه بها دادن بخود خواهند گرفت.
کروبی در روزهای آینده میباید در انتظار شدت گرفتن حملات تبلیغاتی اصولگرایان شناخته شده علیه خود باشد. این حملات را کروبی و مشاوران او میباید قدر بگذارند و آگاهانه تشویق کنند. این گونه حملات، تنها به افزایش وزن سیاسی کروبی خواهد انجامید و به ساختن موج در جهت حمایت از او کمک خواهد کرد. برای بسیاری، کروبی در صورت پیروزی نهایی، برای اصلاح طلبان موفق تر از خاتمی خواهد بود، هرچند که او حساب خود را با زیرکی از گروههای اصلاح طلب جدا کرده و در عوض به حمایت رای دهندگان مستقل و بی سازمان دلبسته است. کروبی بگونه ای شبیه جان مکین، نامزد 70 ساله ریاست جمهوری امریکا است که با ربودن نامزدی حزب جمهوریخواه، علیرغم تمامی شانسهای اندک و تفاوتهایی که با آنها داشت، موجب شگفتی شد.
استفاده از فرصت مانده، میتواند بجای شکست، آنگونه که جان مکین تجربه کرد، به پیروزی او بیانجامد. کروبی میتواند سرنوشت انتخابات را در تهران و چند شهر بزرگ بنفع خود تغییر دهد. کروبی میباید شعار “تغییر” را قوی تر از پیش تبلیغ کند.