یزد، آفتاب تابان تحسین شده

نویسنده
لیبراسیون

» گزارش لیبراسیون از ایران

ژولین مارسل 

واحه یزد که به شدت مورد تحسین مارکوپولو قرار گرفته بود، در گذشته به عنوان یک مکان بسیار مهم برای داد و ستد کالا بر سر جاده ابریشم به شمار می رفت. با وجود آنکه امروز کامیون ها جای کاروان ها را گرفته اند، ولی خود شهر، که یکی از باستانی ترین شهرهای جهان محسوب می شود، زیبایی و شگفتی های خود را همچنان حفظ کرده است.

این شهر که در برابر دو بیابان عظیم “دشت کویر” و “دشت لوت” قرار گرفته، به طور دائم با بادهای گرم کویری مورد نوازش قرار می گیرد. زیر آفتاب طلایی به آرامی در کنار سایه ادامه دار دیوارهای گلی قدم می زنیم. کوچک ترین نسیمی که به صورت برخورد می کند، خشک و سنگین است.

توریسم به آرامی در کشور آیت الله ها درحال رشد است و انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور و چند حرکت گشایشگر ازسوی حکومت، عامل بزرگی دراین زمینه محسوب می شود. این واحه قدیمی که بازدید کننده اش از شیراز و اصفهان کمتر است، همواره بازدید کنندگان خارجی را مسحور خود کرده. چطور می توان از شهری که با دریاچه های نمک و کاروانسراهای قدیمی احاطه شده چشم پوشی کرد؟

“برج بادگیر”. یک تاجر ونیزی باعث شهرت این شگرد معماری شده است: مارکو پولو. در قرن سیزدهم، نویسنده “کتاب شگفتی ها” از ایران باستان گذشت و در یزد اطراق کرد. او از این شهر به نیکی یاد کرده و واژه های موجزی در مدح آن گفته است: “یک شهر خوب و بزرگ منش”.

این ستایش ها به درستی بیان شده. “بزرگ منش”ی یزد بی شک در مسلک ساکنان این شهر نهفته است. وجهه آن در ایران معادل ندارد. شهر یزد پیرامون یک شهر کوچک قدیمی کاه گلی با پشت بام های صاف رشد کرده و یونسکو آن را یکی از باستانی ترین شهرهای جهان می داند. با قدم زدن در کوچه پس کوچه های آن به تاریخ قدم می گذاریم، ولی ناگهان عبور یک اتومبیل و گرد و خاکی که از آن برمی خیزد، ما را به خود می آورد. با دور شدن صدای غرش موتور، مجدداً لذت در خود گم شدن به سراغ مان بازمی گردد.

“نیک” و حتی مطبوع. یزد این خصوصیت را نیز، علی رغم گرمای ۴۰ درجه و آسمان بدون ابرش، داراست. مغازه ها بین ظهر و ساعت ۵ بعد از ظهر تعطیل اند.

این شهر با بکارگیری یک معماری اصیل، و درعین حال ساده و عالمانه، توانسته خود را در برابر آب و هوای کویری حفظ کند. خانه های سنتی برای خنک ماندن رو به حیاط های وسیع اندرونی باز می شوند و دارای زیرزمین های بسیار هستند. در اکثر حیاط ها، باغچه، حوض و فواره ای قرار دارد که شادابی را صد چندان می کند. از روی پشت بام می توان “برج های بادگیر” را دید که منظره عجیبی را خلق کرده اند. این ستون های مستطیلی که در نگاه اول دودکش را در ذهن تداعی می سازد، هوای خنک را می گیرند و به درون خانه هدایت می کنند.

شهر یزد جدا از این سیستم تهویه منحصر به فرد، از یک سیستم کانال های زیرزمینی به نام قنات نیز بهره می برد. این قنات ها آب را به محله های مختلف شهر می برند.

یزد برای امور بازرگانی نیز شهر “خوب”ی است. بی شک منظور مارکو پولو از بکار بردن صفت “خوب”، همین رونق در داد و ستد بوده است. در چند صد کیلومتری این شهر، جاده ابریشم شهرهای سمرقند و چنگان در چین [چیان امروزی] را به یکدیگر متصل می کرده. بدین ترتیب کاروان ها به یزد، که صنعت نساجی اش از گذشته های دور پررونق بوده، می آمدند. آنها بار شترهای خود را تخلیه و مجدداً با کالاهای جدید بار می کردند و راه بازرگانی آن دوران را در پیش می گرفتند.

امروزه تحریم های شدید غربی علیه ایران باعث شده تا این کشور به شکلی گسترده با هند و چین مراودات بازرگانی داشته باشد. کشتی ها در بندرعباس واقع در در تنگه هرمز لنگر می اندازند و بار خود را به دست کامیون ها و تریلی ها می سپارند. مقصد: یزد. مسیر سریع و وضعیت جاده خوب است و البته پست های کنترل نیز کم نیست. بارها تخلیه می شوند و جنب و جوش بازرگانی این شهر در میان دیوارهای قدیمی مثال زدنی است؛ گویی جهان قدیم بار دیگر به شکل یک همزیستی مسالمت آمیز در برابر نگاه های کویر جان گرفته.

آتشکده. این شهر جنبه های روحانی بسیاری نیز دارد و جایگاه دین زرتشتی است؛ دین تک خدایی قبل از اسلام که قبل از حمله اعراب در سال ۶۴۰ میلادی، دین اصلی مردم این سرزمین بوده است. امروزه در حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار ایرانی که ۴۰۰۰ نفر از آنها ساکن یزدند، همچنان این دین را پاس می دارند. آتش مقدس به شکلی بی وقفه در آتشکده شعله ور است و شعله آن هرگز نباید خاموش شود: اهورا مزدا؛ خدای زرتشتیان، از پیروان خود خواسته در برابر نور به عبادت بپردازند. و زمانی که افق در برابر دیدگان مان ارغوانی می شود و شفق به سراغ شهر چند هزار ساله و برج های بادگیرش می آید، فضایی عرفانی برای رؤیاهایمان فراهم می گردد تا بیشتر در آنها غرق شویم.

منبع: لیبراسیون، ۱۵ اکتبر