کجای حادثه؟
نمایشگاه نقاشی های پرویز کلانتری در نگارخانه شمس تهران رونمایی شده است. در تابلوهای این نقاش 78 ساله شاهد بازبینی آثارچندساله گذشته این هنرمند هستیم که اغلب الهاماتی است از طبیعت وجنس بافت های طبیعی .
در این تابلوها کلانتری درجات متفاوتی از واقعگرایی و شیوهپردازی را به نمایش میگذارد که این آثار، ریشه گرفته شده از فعالیتهای وی در دورانی است که تصویرگری کتب کودکان را بر عهده داشته. شیوه زندگی چادرنشینان ایرانی، که هنوز هم از همان الگوی پیشین پیروی میکنند، برای پرویز کلانتری، بسیار مأنوس و شناخته شده است. آثار وی نمایانگر فعالیتها و آهنگ زندگی روزمره سنتی ایرانی است. حرکت تک رنگها برای فضاسازی ، با تمامی سختی و آشفتگی آن، همراه با شادمانی فعالیتهای خانواده های ایرانی ، با تصاویری از کاشی وسرامیک شکل یافته که به زیبایی مورد استفاده فرم ومحتوا قرارگرفته، نمایش داده شده است. در نقاشیهای دیگر هنرمند، آثار تولید شده در زمینه خلق تصاویری با بافت هایی از کاه وگل به نمایش درآمده است. رنگها و خطوط ، تصاویر جالب توجهی از نوع نگاه نقاش به طبیعت را داردکه هنرمند با احساس و عشق خود آنها را تأویل کرده است.
در چنین تلاشی برای نمایان ساختن بنیان زندگانی انسان ها، توجه به خطوط ونشانه های زنده درطبیعت نمیتوانست از یاد برود. در بسیاری از صحنههایی که کویر ودشت نیز نشان میدهد، استفاده از رنگهای متنوع، وجود دارند و حتی موضوع اصلی بسیاری از تابلوهای دیگرند. وی در استفاده از رنگ های اصلی برای القای محتوای شخصی ماهرانه عمل کرده تاآنها هم اصالت داشته باشند هم خلاقیت او را نمایان سازد.
کلانتری در تازه ترین دوران کار هنری خود با حفظ عناصر شناخته شده آثارش، به مینی مالیسم روی آورده است. این آثار بر دو دسته اند: در تعدادی از این آثار با استفاده از خشت و چند خط منحنی که نشان دهنده منحنی پشت بام های گلی خانه های مناطق کویری ایران است و در تعدادی دیگر با طراحی های ساده و مستقیم روی کاهگل سبک، خانه های کویری تصویر شده اند.
کلانتری نقاشیهایی را روی کاشی شکستههایی، پیدا و ناپیدا، بر دیوارهای کاهگلی به نمایش گذاشته و طرح ها را به شیوه کهنترین مینیاتورها (مکتب بغداد) و اشیاء زیر خاکی آفریده است.
نقاشی ها اغلب با زمینه سیاه وسفید وفیگورهای تک رنگ همه درفضایی محوومه آلود وناواضح مثل عکس گرفتن از یک پرسپکتیو غیرفوکوس است.ترکیب بندی هایی از فضاهایی خالی وسفید کوشش نقاش را برای تقابل با مستند سازی نشان می دهد.کلانتری درنگاه وانتخاب خود مستقل از فضای درون گالری نیست ودردست چین نمودن آثارش تلاش دارد تا مناسب ترین تابلوها را در زمینه خاکستری نمایشگاه بگنجاند.
همه جذابیت غیرقابل مقاومت وامتیاز برجسته کار این نقاش درترکیب یک رهایی وافسارگسیختگی با تکلف درطرح وکاربرد رنگ ونقاشی وطراحی دررسیدن به یک سرخوشی کنترل شده وبسامان درکمپوزیسیون های به ظراهر ساده اش است.تنها مشکل کارها دریکنواختی آثار است .گویی نقاش تنها با دیدن چند منظره از زندگانی بشری وتقریبا با یک نوع تکنیک تعداد کارها را تکثیر کرده واین حسی از خستگی وملال دربیننده ایجاد می کند .گویی حتی نقاش زاویه دیدش را هم تغییر نداده وهمین مناظر را به دفعات کشیده است.