نیمه پر لیوان سفید

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

نیمه پر لیوان سفید

درست است که هفتاد درصد فارغ التحصیلان دانشگاههای ایران بعد از پایان دوره لیسانس از کشور خارج می شوند و به دانشگاههای جهان می روند، درست است که شصت درصد داوطلبان انتخابات مجلس و ریاست جمهوری چون شبیه حکومت نیستند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت می شوند، باز هم درست است که  فقط از سی درصد ظرفیت رسمی تولید  کارخانه های  استفاده می شود و یک دلیل عقب ماندگی کشور هم همین است، و درست است که در ایران حداکثر بیست تا سی درصد هنرمندان کشور توسط حکومت به رسمیت شناخته می شوند و حق دارند آثارشان را تولید و عرضه کنند، و باز هم درست است که در بخش مهمی از مدیریت کشور از حضور زنان که نیمی از نیروی کار کشور هستند، استفاده نمی شود در حالی که این زنان بیش از نیمی از موقعیتی های دانشگاهی را به دست می آورند، و درست است که ما در تمام این سالها منابع بسیاری را از دست دادیم و مثلا در دریای خزر، سهم ما از پنجاه درصد به ۱۴ در صد  رسیده، ولی همه اش که نباید نیمه خالی لیوان را ببینیم، نیمه پر را هم باید ببینیم، در مقابل همه این عیب هایی که در کشور داریم، در عوض تعداد زندانیان ایران دو برابر ظرفیت زندانهای کشور است. و این در خیلی کشورها بی نظیر است. اینقدر بدبین نباشیم. نگاه کنید به تعداد سقط جنین ها ماشالله، نگاه کنید به آمار تعداد کودکان کار، نگاه کنید به تعداد پورشه ها و پنتهاوس ها. انقدر نگاه کنید که نگاه دونت بترکد به قول آن مرحوم.

ای خدا! الهی قربونت برم

بقول عبید یکی داشت توی دادگاه قسم می خورد که گناه نکرده، گفت: « خدا شاهده من بی تقصیرم» منشی دادگاه گفت: « کسی رو به عنوان شاهد بیار که قاضی بشناسدش» حالا حکایت علم الهدی است. بگو اصلا این جوری که علمای اعلام و حجج اسلام درباره رهبر حرف می زنند، اصلا جایی برای خدا باقی می گذارند؟ واقعا الآن قدرت رهبری در تعیین سرنوشت ایران بیشتره یا قدرت خدا؟ حالا رهبری هیچی، این قدر که این مداحان بی دین، وقتی راجع به فاطمه و زینب و عباس حرف می زنند، اصلا دیگر جایی برای پیغمبر اسلام که ظاهرا آدم اصلی در دین اسلام اوست، البته اگر صلاحیتش رو برای عضویت در فهرست ائمه و مقدسین رد نکرده باشند، باقی می ماند؟ اصلا این همه پیامبران بزرگ الهی هستند مثل عیسی و موسی و داوود و ابراهیم و بقول خود علمای اسلام ۱۲۴ هزار پیامبر که همه می دانند ۱۲۴ هزار تا هستند ولی هیچ کس اسم بیش از بیست نفرشان را بلد نیست، اصلا پیامبران الهی را آخوندهای ما قبول دارند؟ اصلا بگو خود خود خود خدا، این همه می گویند حکومت الهی، واقعا اگر کسی از خدا بترسد، جرات می کند این همه به مردم ظلم کند، به نظر من که مسئولان حکومت جمهوری اسلامی و هواداران شان، بخصوص بدنه اصلی طرفداران حکومت که طرفدار مداحان هستند و نه طرفداران مجتهدید و مراجع تقلید، اینها غالبا حضرت امام زمان را از حضرت علی و امام حسین و آن دو را از خود خدا هم بیشتر قبول دارند. چون احتمال ضعیفی می دهند که این یکی یک روز بیاد و گریبانشان را بگیره . بیخودی هم نیست که این جریان شیعه در همه جای دنیا کافر و حداقل دشمن اسلام شناخته شده. کسانی که به زن پیغمبر و صحابه او فحاشی می کنند، بعد خودشان را برای ائمه به چهار قطعه مساوی تقسیم می کنند، اصلا خدا کجا بود؟ حالا این آقای عالم الهدی مقدار زیادی شکر توی چایش ریخته که گفته « برخی در چهار قدمی قبر، خدا را فراموش کرده اند.» برخی کجا بود؟ اغلب ائمه جمعه همین اند، می خواهد تکه بندازد به هاشمی، انگار بقیه که با هاشمی مخالفند، بخاطر خدا مخالفت می کنند، خدا کجا بود؟ خدا هر چقدر هم زور بزند یک دهم خامنه ای در جمهوری اسلامی کار از دستش ساخته نیست.

نوبت به اولیا که رسید آسمان تپید

نمی دانم چرا ما این همه بدشانس هستیم، نه اینکه فکر کنید من خوشم می آید خدای ناکرده کسی که دوستش ندارم بمیرد، ولی ما چکاره ایم وقتی خداوند دوست دارد کسی شهید بشود، ما هم حاضریم بی خیال قلب و خواسته خودمان بشویم، فقط خیلی ناراحتم که چرا به ما که می رسند، همیشه عملیات ناکام می ماند، همین آقای رحیم پور ازغدی گفته که « اسرائیل قصد ترور من را داشت.» خوب! چی شد؟ چرا ناموفق ماند؟ این همه بچه های خوب مفید را اسرائیل، العهده علی الراوی، کشت، ولی چرا یک موجود کم عقل که هر هفته شش روز تولید انبوه خزعبلات می کند، نوبتش می رسد، عملیات ناکام می ماند؟ یعنی چی همه اش قول، همه اش وعده، همه اش عملیات ناکام. یک دایناسور بی فایده مثل جنتی باید دو دور کیلومتر صفر کند، یکی مثل رحیم پور ازغدی باید الکی از ترور جان سالم به در ببرد، بعد یکی مثل مرتضی پاشایی در سن سی سالگی بخاطر سرطان باید از دار دنیا برود.