نیکوله لامی
سقوط بن علی و مبارک تا حدودی به سقوط شاه ایران در سال ۱۹۷۹ شباهت دارد. درواقع، از بین رفتن شاخص های مذهبی، فساد مالی و توزیع ناعادلانه ثروت کشور از دید اقشار محروم از عوامل مشترک در این انقلاب ها هستند. از دید آیت الله ها در ایران شرایط این دو کشور به سادگی با زمان شاه قابل قیاس است و راه حل “اسلام گرایانه” برای تونس و مصر تنها راه حل موجود است. البته از سوی دیگر باید اذعان داشت که شرایط برای جمهوری اسلامی نیز مشکل شده: این حکومت اکنون با انقلاب دیگری دست به گریبان است که ماهیت آن درست به مانند ماهیت “بهار عرب” می باشد.
در ایران، ازبین بردن موانع برای موفقیت فردی جوانان تحصیلکرده و آزادی های مدنی زمینه ساز انقلابی شده است که جوانان ایرانی ۱۵ تا ۳۰ ساله از نقش آفرینان اصلی آن به شمار می روند. درحقیقت، این بخش از جمعیت ایران که تنها وضعیت اقتصادی و سیاسی حکومت آیت الله ها را مشاهده کرده، به شکلی ثابت به سوی فردگرایی و موفقیت اقتصادی با درنظر گرفتن دیدگاه های جمع گرایانه موجود در آرمان های اولیه انقلاب اسلامی گام برمی دارد.
به طور کلی، افراد کمتر از ۳۰ سال که پس از انقلاب ۱۹۷۹ متولد شده اند، ۴۳ میلیون نفر، یعنی نزدیک به ۵۷ ممیز ۵ درصد از جمعیت ایران را تشکیل می دهند [منبع: سازمان ملل]. ۳۶ درصد از جوانان ایرانی در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه ثبت نام کرده اند که این میزان در سال ۲۰۰۲ در حدود ۱۸ درصد بوده است [منبع: یونسکو]. جوانان ایرانی در برابر انعطاف ناپذیری حکومت جمهوری اسلامی، نارضایتی خود را ازطریق وسایل ارتباطی که به راحتی از مرزها فراتر می رود، به جهانیان نشان داده اند.
دلسردی مشروع ایرانیان به خوبی در اینترنت و وبلاگ ها قابل مشاهده است. استفاده از اینترنت بین سال ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ رشد ۱۳ درصدی داشته. در حدود ۷۰۰ هزار وبلاگ ایرانی به آزمایشگاه های کوچک برای برقراری دموکراسی تبدیل شده اند و تبادل نظرهای اجتماعی و سیاسی و امید برای تحولات عمیق در آنها در گردش است.
اینترنت دیدگاه های سنتی و رشد عقاید را در ایران دستخوش تغییر کرده. دسترسی به اطلاعات این امکان را به وجود آورده تا ایده های جدید از مرزهای فیزیکی عبور کند. اینترنت باعث شده تا در زمینه تبادل عقاید گشایشی ایجاد شود و رویکردهای جدیدی مانند شهروندی سیاسی به رسمیت شناخته شوند.
جوانان ایرانی تأکید می کنند که خواستار آزادی، دموکراسی و آزادی فردی هستند. در یک کلمه می توان گفت که از تقدیرگرایی آنان کاسته شده. جوانان ایرانی با استفاده از اینترنت، دانش و اندوخته های خود را که می تواند باعث تغییر در عمل و درک بهتر از محیط شود افزایش می دهند. بدین ترتیب آنان می کوشند تا با استفاده از شیوه های کارآمد سرنوشت خود را رقم زنند و موجودیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود را بهبود بخشند.
این نسل جوان در تلاش است تا استعدادها و داشته های خود را در محیطی با مدارا و احترام متقابل افزایش دهد. و برای رسیدن به آزادی، منابعی را در جهان غرب یافته است.
با گسترش روزافزون سطح علمی و با توجه به اینکه اقتصاد ایران فرصت های شغلی اندکی را دراختیار جوانان پرانگیزه قرار می دهد، این نسل جوان برای حفظ امید خود به سوی جهان خارج معطوف شده است. در برابر این مسأله که ورود به بازار کار داخلی بسیار محدود است، آنان کار و تحصیل در کشورهای خارجی را به مثابه یک سکوی پرش می بینند.
دسترسی جوانان این کشور به اطلاعات و موفقیت های ایرانیان خارج از کشور و همچنین شورش های مردمی در کشورهای عربی برای احقاق آزادی های سیاسی و اقتصادی باعث شده تا فشار بیشتری بر تقدیرگرایی حکومت تحجرگرای فعلی وارد شود. جوانان ایرانی تشنه آزادی ای هستند که موفقیت های فردی و جمعی را تضمین می کند. در این راه، نسل جوان ایرانی موتور محرک برای ایجاد تحولات و پیشرفت به سوی آزادی محسوب می شود.
منبع: کونتر پوئن، ۳۱ مارس