“انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی” با انتشار فراخوان برای عضویت، اعلام موجودیت کرد. انجمنی که ماهیت خود را در ادامه راه “سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات ایران” و “انجمن صنفی روزنامهنگاران ایرانی” تعریف کرده و در فراخوانش مینویسد: “تشکیل انجمنی برای گردهم آئی روزنامهنویسان ایرانی با هر اندیشه و اعتقاد و سلیقه، برخاسته از نیاز روز جامعه ایران است که اکنون در سراسر جهان پراکندهاند.”
پس از انحلال و پلمب انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران در 14 مرداد 1388، تشکلهای صنفی نزدیک به حکومت، با اعلام دوری از روند و مواضع انجمن صنفی سعی در جایگزین سازی داشتند اما به توفیق چندانی دست پیدا نکردند. “ انجمن صنفی روزنامهنگاران و خبرنگاران ایران” و “انجمن روزنامهنگاران مسلمان” با ترکیب مدیریتی متشکل از مطبوعاتیهای اصولگرا و موضعگیریهای سیاسی همسو با اصولگرایان هیچگاه نتوانستند فراگیری و جامعیت انجمن صنفی روزنامهنگاران را به دست بیاورند؛ چرا که طیف گستردهای از روزنامهنگاران اصلاحطلب اساسا تمایلی به حضور در این تشکلها نداشتند و یا متقابلا انگیزهای هم برای جذب آنها وجود نداشت. به این جمع باید تعداد رو به رشد روزنامهنگاران مهاجر را هم اضافه کرد. اما حالا اعضای هیات موسس “انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی” در سالگرد پلمب انجمن صنفی و در آستانه سالروز انقلاب مشروطیت بر این نکته که “همه روزنامهنگاران ایرانی با تمامی سلایق و علائق زیر نام ایران و آزادی ایران و در متن حقوق بشر، قوانین مدنی و اصول حرفهای روزنامهنگاری به هم میرسند” تاکید کرده و فراخوان داده است: “با احترام به همه جانباختگان راه آزادی بیان و قلم در ایران و به یاد بلندروزنامهنویسان دربند، از همه اهالی رسانههای ایرانی دعوت میکند به انجمن خود بپوندند.”
این هیات موسس را که عنوان “موقت” بر آنها اطلاق شده است نوشابه امیری (رئیس)، علیرضا نوریزاده(نایب رئیس)،احمد رافت (خزانهدار)، نیکآهنگ کوثر(بازرس)، هوشنگ اسدی، کامبیز فروهر و روزبه میرابراهیمی تشکیل میدهند.
نگاه به داخل یا خارج؟
انتخاب هیات موسس از میان روزنامهنگاران ایرانی خارج از کشور اولین نکتهای است که در این فراخوان به چشم میآید. با مراجعه به اساسنامه انجمن که در سایت این تشکل منتشر شده، این تمرکز نگاه برروی روزنامهنگاران ایرانی در خارج از کشور یک بند از اهداف را به خود اختصاص داده که “حمایت صنفی و پشتیبانی از روزنامهنگاران در زمینههای مختلف حقوقی، دورههای آموزشی،کاریابی، تسهیلات و…؛ ایجاد ارتباط و هماهنگی میان ایرانیان و ایرانی تبارهایی که در رسانههای خارج از کشور ایران به کار اشتغال دارند؛ حمایت از ارتقاء کیفی و کمی رسانههای ایرانی و حمایت از حقوق دموکراتیک روزنامهنگاران ایرانی در سراسر جهان” عنوان شده است. “دفاع از آزادی بیان، قلم و رسانهها در ایران” و “اطلاعرسانی درباره وضعیت آزادی بیان، رسانهها و روزنامهنگاران ایران” از دیگر بندهای اهداف این انجمن است. محل انجمن نیز در پاریس ثبت شده و اعضای هیات موسس حداکثر 2 سال بعداز انتشار اساسنامه فرصت دارند “مجمع عمومی” را تشکیل دهند. اما در آییننامه تنظیم شده نه تنها محدودیتی برای عضویت روزنامهنگاران شاغل در داخل ایران وجود ندارد بلکه با ذکر “برای پذیرش روزنامه نویسان داخل ایران پیش بینی همه جوانب لازم شده است.” به نوعی آنان را ترغیب عضویت کرده است. مسالهای که احتمالا با وجود حساسیت مسوولان جمهوری اسلامی بر ارتباط روزنامهنگاران با نهادهای خارج از کشور به مهمترین چالش پیشروی این انجمن تبدیل خواهد شد.
تمرینو تلاش برای تشکل
سابقه نخستین تشکل مطبوعاتی ایران به 65 سال پیش و تاسیس “انجمن روزنامه نگاران ایران” برمیگردد و در پنجم مهر ماه 1341، “سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات” آغاز بهکار کرد که تشکلی فراگیر و قدرتمند بود. محمد بلوری، دبیر این سندیکا در توصیف قدرت اجرایی و همبستگی روزنامهنگاران عصر پهلوی گفته بود: “قدرت سندیکا که می توانست با یک اعتصاب جمعی دو روزه تمامی روزنامهنگاران بیکار شده را به سر کار برگرداند و بیانیه های آن تاثیر مستقیم بر اداره حکومت داشت تنها از همبستگی اعضای سندیکا ناشی میشد. تمامی روزنامهنگاران عضو سندیکا بهرغم ایدئولوژی های متفاوت و حتی مخالف، در سندیکا یکدیگر را هم صنف میدیدند و هماهنگی صنفی را بر اختلافات ایدئولوژیک ارجح میدانستند. حقوق صنفی خود را میشناختند و از این آگاهی و همبستگی بود که قدرت تاثیرگذاری بر حکومت و چانه زنی را داشتند. اگر مدیری، خبرنگاری را اخراج می کرد در سندیکا احضار می شد، مدیر مسئول میدانست اگر در دادگاه حضور پیدا نکند، تحریریه قلم ها را زمین میگذارد.”
مسعود برزین یکی از هماهنگکنندگان جلسه 40 نفره تعیین هیات موسس این سندیکا در تالار مدور پارک شهر نیز از دیدار این اعضا با دکتر مصباحزاده، مدیر روزنامه کیهان نقل خاطره میکند که گفته بود: “یا شما حساب اوضاع کلی کشور دستتان نیست و یا آنکه خیلی فکر کردهاید و به دقت پیش میروید.” و به گفته برزین و گواهی بسیاری از اهالی مطبوعات آن دوران شق دوم به واقعیت نزدیکتر بود.
با وقوع انقلاب سندیکا بیش از یک سال نتوانست حضور داشته باشد و با برگزاری مجمع عمومی در 26 مهرماه 1358 به یک بلاتکلیفی طولانی مدت رفت. تا این که در مرداد ماه 1377 و یک سال پس از شروع دوران نوینی که به اصلاحات موسوم شد و حضور پررنگ و تاثیرگذار رسانهها، انجمن صنفی روزنامهنگاران تاسیس شد.
این انجمن از همان ابتدا از سوی محافظهکاران نزدیک به حاکمیت به شائبه فعالیت سیاسی متهم بود و مدیریت این مجموعه چندهزارنفری همواره مجبور بود تا از حقوق روزنامهنگاران در برابر بازداشت و تهدید و نیز تعطیلی مکرر رسانهها حمایت کند. اما پس از بالاگرفتن اعتراضات مردمی در خرداد 88 و تولد جنبش سبز، این نهاد به محاق توقیف رفت. رجبعلی مزروعی،رییس این تشکل مجبور به ترک ایران شد، ماشاالله شمسالواعظین، نائب رییس با حکم زندان مواجه شد و بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن نیز پس از بازداشتی طولانی فعلا عرصه کار صنفی و مطبوعاتی را ترک گفته است.
اینک سئوال این است که آیا “انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی” میتواند بار دیگر این طیف متکثر داخل و خارج ایران را گرد هم آورد و از آن مهمتر در پیگیری مطالبات صنفی و حرفهای روزنامهنگاران ایرانی موفق عمل کند؟