مخالفان ایران: خیزش یا سازش

نویسنده

» تحلیل تایمز از استراتژی جدید مخالفان

آندره لی باترز

ایران به طور سنتی سالگرد سقوط رژیم آمریکائی شاه در 22 بهمن 57 را با راهیپمائی های دولتی، شعارهای ضد آمریکائی و به نمایش گذاشتن برخی ادوات جدید نظامی و فضائی برگزار می کند. اما درحالیکه هم رژیم و هم جنبش سبز، خود را آماده رقابت بر سر استفاده از میراث انقلاب می کنند، مراسم امسال می تواند متفاوت باشد. 

فعالان مخالف قصد دارند از این روز برای ادامۀ اعتراضاتی استفاده کنند که از زمان انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری در خرداد ماه گذشته ادامه یافته است؛ آنها خود را وارثان این روز برای مبارزه علیه خودکامگی می خوانند. از سوی دیگر، آیت الله علی خامنه ای رهبر عالی کشور نیز به معترضان هشدار داده در مراسم دولتی اخلال ایجاد نکنند. اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی کشور گفت: «دورۀ تحمل به سر رسیده است. معترضانی که در مراسم [اعتراضی] شرکت کنند، نابود خواهند شد.»

به نظر می رسد رهبران ایران برخلاف رویاروئی های پر سر و صدا، در پی ارزیابی امکان سازش در پشت صحنه هستند. اغلب گمانه زنی ها بر این نکته متمرکز است که اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور سابق که سعی کرده به عنوان یک میانجی گر کهنه کار طرف میانه را در این بین بگیرد، احتمالاً در پی میانجی گیری میان مخالفان و خامنه ای است. دست کم یکی از رهبران معترض، مهدی کروبی، آشکارا بر این احتمال صحه گذاشته است. اما محمد خاتمی؛ رئیس جمهور سابق، علناً ارسال نامه ای به منظور سازش برای رهبر عالی ایران را انکار کرده است.  

در همین حال، هر سه رهبر ارشد مخالفان یعنی کروبی، خاتمی و میرحسین موسوی، آشکارا بر ریاست محمود احمدی نژاد بر هیأت دولت صحه گذاشته اند و در عین حال، بر اعتقاد خود مبنی بر وقوع بی نظمی های گسترده انتخاباتی پافشاری می کنند. ضمناً آنها میان خود و تظاهرکنندگانی که خواستار سقوط خامنه ای و حاکمان دینی هستند، فاصله ایجاد کرده اند. ناظران اعتقاد دارند این موضع، راه را برای محافظه کاران مصلحت گرای داخل حکومت، جهت اعمال فشار و دستیابی به سازش با مخالفان باز کرده است.

تا اینجا، هیچ پاسخی از سوی خامنه ای داده نشده است، اما تندروهای دست راستی به مخالفت با این پیشنهاد روی آورده اند. البته نشانه هائی هم وجود دارد که ممکن است رژیم آماده پذیرش توافقی باشد و یا دست کم، فضای بهتری برای مخالفان فراهم آورد. تلویزیون دولتی ظرف دو هفته گذشته به پخش مجموعه برنامه هائی دست زد که در آن منتقدان آقای احمدی نژاد، آشکارا به ابراز عقایدشان پرداختند. گروه تحقیق و تفحص مجلس نیز در ماه ژانویه، سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و قاضی تندرو را مسؤول مرگ های خشونت بار سه معترض زندانی پس از اعتراضات ضد دولتی خردادماه معرفی کرد.

دست یافتن به یک مصالحه از جذابیت زیادی برای رهبران مخالف برخوردار است. معلوم نیست که جنبش سبز در زیر سایه اعمال زور دولتی بتواند به صورت نامتناهی ادامه پیدا کند. در عین حال، دورنمای مشهودی از محو شدن کنترل دولت بر خیابان ها به چشم نمی خورد. شاید آزاد ماندن رهبران شاخصی نظیر کروبی، خاتمی و موسوی خطر کمتری نسبت به زندانی شدن آنها برای دولت داشته باشد، زیرا فعالیت های آنها بسیار محدود شده و دستیاران و یاران آنها در زندان به سر می برند. علاوه بر آن، هرچه تظاهرات در زیر سایۀ سرکوب سنگین دولتی بیشتر ادامه پیدا کند، معترضان بیشتر به خشونت متوسل خواهند شد و این خشونت نه تنها دولت فعلی، بلکه دامان کل نظام اسلامی را خواهد گرفت.

برای خامنه ای نیز فوایدی در مذاکره وجود دارد. قدرت رهبری به طور سنتی مشتمل بر حالتی بوده که وی را در فرای منازعات روزمره و نزاع های موجود قرار می داد. اما اعلام حمایت زودرس خامنه ای از احمدی نژاد، آن هم قبل از بررسی چالش های موجود درباره روند انتخابات، نشان می داد رئیس جمهور فعلی، گزینۀ مورد نظر رهبر بوده است. خامنه ای با چنین جانبداری آشکاری، قدرت و توان خود در حل و فصل مباحثات در نظام سیاسی کشور را از دست داد و جایگاه خود را به هدف اعتراض معترضان تبدیل کرد.

جای هیچ تردیدی نیست که تمامی جناح ها در پی یافتن راهی برای توقف ناآرامی هایی هستند که طولانی ترین دوره بی ثباتی از زمان انقلاب سال 57 را به وجود آورده است. یکی از برنامه های تلویزیونی ایران اخیراً اعلام کرد قسمت اعظم بحران سیاسی ایران ناشی از معضلات جنسی جوانان است و بهترین راه حل برای این بحران، ایجاد شرایط مناسب برای ازدواج آنهاست. هرچند این تفسیر به نظر دلپذیر می رسد، اما ممکن است تا سر و سامان گرفتن شرایط سیاسی در پشت صحنه و آشکار شدن نتایج این اقدامات، ماه ها بحران و ناآرامی در پیش باشد.  

 

منبع: تایم- 1 فوریه 2010