مردانی که به قدرت نه گفتند

نویسنده
فریبا امینی ـ میر حمید سالک

» بزرگداشت آیت الله منتظری و مهندس بازرگان در آمریکا

ایرانیان مقیم آمریکا با برگزاری مراسم هایی، یادآیت الله منتظری و مهندس بازرگان را گرامی داشتند و ضمن باز خوانی ویژگی های شخصیتی این دو، حضور “اخلاقی” آنان در عرصه “سیاست” را مورد تحلیل و تجلیل قرار دادند.


نشست واشنگتن؛ مخالفت با خشونت طلبی

اولین نشست ایرانیان مقیم خارج از کشور در واشنگتن و با عنوان “اخلاق و سیاست” برگزار شد. در این جلسه که بیش از 450 نفر در آن شرکت داشتند، ابتدا علی افشاری از فعالین جنبش دانشجویی و بنیانگذار سازمان دانشجویی ایرانیان در دانشگاه جرج واشنگتن سخنانی بیان کرد و سپس اولین میزگرد با شرکت حجت السلام محسن کدیور، دکتر نوربخش و دکتر محمد برقعی برگزار شد.

در این میزگرد کدیور با اشاره به اینکه آیت الله منتظری که معلم او بود “به او درس اخلاق داد” گفت: “مهندس بازرگان و آیت الله منتظری با دین نه بازرگانی کردند و نه تجارت. به ضوابط اخلاقی همواره پایدار بودند و دین و اخلاق را یکی می دانستند و به قدرت شهروندان بیش از هرچیز دیگر اعتقاد داشتند.“  او در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه “حکومتی که از عدالت دور شده باشد، هرگز نمی تواند اخلاقی باشد” گفت: “این حکومت نه جمهوری است نه اسلامی؛وقتی اراذل بر کرسی می نشینند و افاضل در خانه و یا در زندان، دیگر دینی در کار نیست.”

دکتر نوربخش، استاد علوم سیاسی در پنسیلوانیا نیز از مهدی بازرگان و “اعتقادات عمیق دینی و سیاسی” او صحبت کرد و اینکه “مهندس بازرگان در مقابل ستم و زورگوئی تا اخرین لحظه ایستادگی کرد و زیر بار نرفت و حاضر نشد به خاطر قدرت، ایمان و اخلاقیت را کنار بگذارد.”

 
شرکت کنندگان در میزگرد بعدی دکتر سروش، مهرانگیز کار و دکتر احمد صدری بودند.

دکتر سروش از جمله گفت: “وقتی فقه از رشد سرطانی برخوردار شود، به صورت یک حیوان بدهیکلی درمی آید که برکتی ندارد و این باعث عقب افتادگی دینی مردم ایران شده است.”

 به گفته او “بازرگان و منتظری از دو حوزه مختلف بودند. یکی دانشگاهی بود و دیگری حوزه ای. یکی فقیه بود و دیگری سیاست مدار ولی هر دو با قدرت طلبی و خشونت مخالف بودند.”

سروش در پایان گفت: “فرق بازرگان با منتظری این بود که برای او ملیت، اسلام و ایران اهمیت داشت و دیگری اسلام ولی آخر سر هر دوی آن ها به یک نتیجه رسیدند.”


دنبال قهرمان نباشیم  

 دکتر صدری راجع به اینکه “نباید به دنبال قهرمان پرستی باشیم” و “یک یک شهروندان می توانند قهرمان باشند” صحبت کرد.

او گفت: “ما این دو ابر مرد را در میدان سیاست ایران بعنوان کسانی که از نظر اخلاقی قهرمان و قدیس هستند میشناسیم. از خصائص آنها این بود که  آنها برای سیاست زیستند، نه از راه سیاست؛ فسادناپذیر بودند و شجاعت سیاسی داشتند.  از همه مهمتر از اینرو آنها را می ستاییم که شجاعت اخلاقی داشتند و بزرگترین منتقد خود بودند.  این مخصوصا در مورد مهندس بازرگان صحت دارد که به شفافی تمام “اسلامیسم” سالهای بسیاری از عمر خود  را در سالهای آخر حیاتش مورد نقد قرار داد.”

صدری ادامه داد: “در تاریخ ایران بزرگان دیگری هم بوده اند ولی هیچکدام اینها فرصت حکومت نداشتند. نه امیرکبیر، نه مصدق، نه منتظری و نه  بازرگان.  به این جهت ما همیشه در ستایش صفات ساده ای مانند فساد ناپذیری و شجاعت مانده ایم و فرصت سئوالات پیچیده تر را نداشته ایم.  مثلاً اینکه آیا مجاز است که سیاستمداری درستکار، درعرصه سیاست برای منافع عموم و نه برای منافع شخصی دروغ بگوید یا خشونت به کار برد؟  و یا اینکه آیا چنین کسی میتواند در ایده آل های خود تخفیف دهد؛ یعنی بجای صد درصدی بودن مثلاً به هشتاد درصد یا کمتر هم در عمل رضایت دهد؟ و بالاخره این مفهوم مسئولیت در سیاست چیست؟  فعلاً ما همین مقدار میدانیم که در جمهوری اسلامی تنها نمونه های عدم مسئولیت را دیده ایم؛ چه در بالاترین سطوح و چه در سطح کارگزاران و نتیجه این وضع فلج سیاسی نظام بوده که نتایج منفی آنرا در قضیه گروگانها و جنگ با عراق و سایر تنش های منطقه ای دیده ایم.”
 
دکتر صدری در پایان گفت: “هر چند ما برای بزرگداشت این دو بزرگ اینجا گرد هم آمده ایم، اما باید خواستار جامعه ای باشیم که از مردم خود نخواهد برای عمل سیاسی قهرمان باشند، به زندان بروند و زیر شکنجه مقاومت کنند و شهید بدهند.  حتی در سیاست هم نباید قهرمان بودن ملاک باشد.  ما امروز به این بلوغ فکری رسیده ایم که حتی اگر کسی در زندان اعتراف هم بکند به او احترام بگذاریم، زیرا دیگر از فعالان سیاسی انتظار قهرمان بودن نداریم.  اگر قهرمان و قدیس بودند چه بهتر، ولی اگر هم نبودند باید نظام بچرخد.  اگر سیستمی را بنیان گذاریم که که منتقد خود باشد و مردم سالار باشد دیگر هزینه دادن، معیار صحت و کارآمدی نظام نخواهد بود.”


نامه به آیت الله منتظری

مهرانگیز کار، سخنران بعدی این میزگرد، نامه ای را خواند که به آیت الله منتظری نوشته بود. او گفت: “ما فکر می کردیم همه فقها مانند هم هستند ولی من وقتی به خارج از کشور آمدم، متوجه شدم کسان زیادی در اوائل انقلاب، به خاطر دخالت مستقیم ایت الله منتظری از مرگ نجات پیدا کرده بودند. یک تجربه شخصی خودم را مطرح و اعلام می کنم  که ایت الله منتظری غیر از نقش سیاسی و اجتماعی، نقش حقوق بشری هم  داشته اند. این در ارتباط با شخص من که در سال  1381  گرفتار بودم و  خارج از کشور مانده بودم و راه برگشت به ایران را نداشتم، به وضوح نشان داده شد.

خانم کار افزود: “در لحظه ای که بسیار گرفتار بودم و نگران، ایشان را به صورت جدی مورد سئوال قرار دادم. نوشتم :شما همواره ادعا می کردید که  این حکومت را پی ریزی کرده ایدو در عین حال  زندانی  آن هستید، من بخودم اجازه می دهم سئوالاتی درباره  زندانیان  سیاسی از جمله شوهر خودم مطرح کنم. بعد14 سئوال مطرح کردم. از جمله اینکه  آیا شکنجه را جایز می دانید؟ آیامحاکمات نمایشی را جایز میدانید؟…   روز بعد این نامه سرگشاده را  فکس کردم و آن را در  اختیارسایت های  اینترنتی قرار دادم. اصلا در انتظار پاسخی نیز نبودم. ساعت 5 صبح  روز بعد، تلفنی از قم از ایشان داشتم که  گفتند که من جواب شما را در فکسی داده ام.  ایشان پاسخ مرا داده بودند و از وضع نابسامان شوهرم و خانواده ام اظهار  تاسف کرده بودند.  این تلفن خیلی اهمیت داشت.  شجاعت اخلاقی ایشان را نشان می داد که با وجود اینکه ممکن بود باعث برخورد تندگرایان شود، ایشان با من وارد گفتمان شده بودند.  در آن دوره درکیهان شریعتمداری، ایشان راکه یک فقیه بودند، متهم کردند که به زنی بی حجاب و ضد انقلاب  پاسخ داده و باز هم ایشان را متهم کردند به ساده لوحی.  این  سند تاریخی در آرشیو خانوادگی ما  همیشه باقی خواهد ماند. من در این جلسه حضور پیدا کردم تا به شهامت ایشان ارج بگذارم. با اینکه  منتقد به عملکرد حکومت بوده ای، از آیت الله منتظری به لحاظ شجاعت اخلاقی و پای بندی به ارزشهای اخلاقی در زندگی سیاسی ستایش  کنم و به نقش تاریخی ایشان که دست کم برای شخص من  مرز بین غیر خودی و خودی را شکستند، اشاره کنم،  اهمیت بدهم و شهادت بدهم.”

در ادامه این جلسه دو فیلم مستند تهیه شده ازطرف دانشجویان طرفدار جنبش سبز واشنگتن به نمایش گذاشته شد که چهره های تاریخ ایران را که نمایانگر اخلاق در سیاست بودند، از جمله امیرکبیر، دکتر مصدق و دیگران به تصویر می کشید.
پیام هایی هم از طرف شیرین عبادی، بابک امیر خسروی، طاهر احمد زاده، داریوش آشوری و اکبر گنجی قرائت شد.
پایان بخش این جلسه که با حضور تعداد زیادی از جوانان سبز برگزار شد، یک دقیقه سکوت بمناسبت تولد 27 سالگی ندا آقا سلطان، اولین قربانی پس از انتخابات اخیر بود.


ایرانیان کالیفرنیا؛ همه سبزها

ایرانیان مقیم کالیفرنیا نیز مراسم مشابهی برگزار کردند. در آغاز این مراسم که با موضوعی واحد در دانشگاه دولتی کالیفرنیا در شهر ارواین برگزار شد، سه فیلم کوتاه  از جلسۀ هیات دولت موقت و دور اول مجلس شورای اسلامی به نمایش درآمد. در این سه فیلم مهندس بازرگان مواضع خود را تشریح کرده بود.در ادامه لیلی بازرگان، نوۀ مهندس بازرگان، دو قطعه شعر قرائت کرد. قطعه اول، شعری ازخانم سیمین بهبهانی بود که به احترام آیت الله منتظری سروده شده بود. شعر بعدی یاد بازرگان را گرامی می داشت.

اولین پیامی که در این جلسه قرائت شد به شیرین عبادی تعلق داشت. در این پیام، او از آیت الله منتظری و مهندس بازرگان، به عنوان حافظان حقوق انسانی و مدنی یاد و به آنها ادای احترام کرده بود.

 سخنران اول مراسم مهندس سهیمی، استاد دانشگاه بودکه از بازرگان به عنوان استاد و پیش کسوت خود، مدیری موفق در دانشکدۀ فنی و طراح دکترین موازنۀ مثبت در سیاست خارجی یاد کرد.

پیام اکبر گنجی توسط مهندس پیرزاده عضو انجمن مدافع دمکراسی در ایران قرائت شد. در این پیام گنجی از بازرگان به عنوان مردی نا بهنگام نام برده بود که کلام و پیامش در عصر او به درستی درک نشد.

سپس  نوبت به عبدالعلی بازرگان رسید تا نام پدر و آیت الله منتظری را زنده کند و با اشاره به یک وجه مشترک: این دو نفر حاضر شدند از بالاترین موقعیت ها دست بشویند و از قائم مقامی و نخست وزیری صرف نظر کنند، اما نپذیرفتند که خلاف مصالح ملی، هم رأی کسانی شوند که ننگ ابدی را برای خود به ارمغان آورده اند.

سپس پیام ویدئویی حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا پخش شد که در ان گفته بود “بازرگان در سال 1340، در زمانی که در زندان بود، در یادداشت های خود مبارزات مردم هند به رهبری گاندی را بررسی و بر لزوم مبارزات بدون خشونت اصرار کرده بود.”


مرد روزهای بارانی 

پیام بعدی به فرخ نگهدار تعلق داشت  که از بازرگان به عنوان “مرد روزهای بارانی” یاد کرد، که “در مقابل خود سیل دید”. نگهدار از اینکه به سبب جوانی و بی تجربگی سخن بازرگان را درک نکرده بود ابراز تأسف کرد. کلام این مخالف سرسخت بازرگان در روزگاری نه چندان دور، توسط یکی دیگر از همان مخالفان در همان روزگار پی گرفته شد: شاکری. او با ادای احترام به این چهره های برجسته، از بازرگان در ردیف اشخاصی چون، گاندی، لوتر کینگ و ماندلا یاد و تاکید کرد که کلام بازرگان هم نفس “ساتیاگراها” بود؛ روشی که گاندی برگزیده بود.

وی ادامه داد بازرگان در روزگاری که همه به دنبال خشم و خشونت بودند در پی تساهل و تسامح بود. شاکری افزود: در عصر ایدئولوژی و حکومت های عقیدتی، بازرگان طرفدار حکومت برآمده از رأی مردم بود.

 وی هم چنین از آیت الله منتظری به عنوان شخصیتی “بی نیاز” نام برد و از او به عنوان “زندانی زمان شاه و خانه نشین شیخ” یاد کرد که هیچ گاه در دفاع از حقوق انسانی ابنا بشر کوچک ترین تردیدی نکرد.

اشکوری، سخنران چهارم مراسم و زاهدی از دوستان و همفکران بازرگان نیز به تبیین ابعاد فکری و شخصیتی او پرداختند. 
سخنران آخر مراسم نهضت فرنودی بود که با ذکر خاطراتی از بازرگان، سه صفت برجسته را در اوخاطر نشان ساخت: بازرگان به عهد خود وفادار بود، از تحمل و مدارای بالایی برخوردار بود و در برخورد با بقیه، حتی اگر دشمنانش بودن، از دایرۀ انصاف خارج نمی شد.

نکتۀ قابل توجه در این مراسم اشتراک نظر تمامی سخنرانان در مورد وجود ارتباط ارگانیک بین اندیشه های این دو و جنبش سبز بود. این اتفاق آرا در کلام شاکری تبلور بیشتری یافت. او گفت: یاد این ۲، یاد و احترام به جنبش سبز ایران است که قانونمندی، مقاومت، و اخلاق انسانی‌ و نفی خشونت را بر تارک راه خویش نقش بسته است. ضربه می‌خوریم، ناراحت می‌شویم، به ما خشونت می کنند، دلخور می‌شویم، ولی‌ با کنشی مسالمت آمیز، نه تسلیم خشونت می‌شویم و نه به اعمال خشونت که به نابودی ایران می انجامد دست خواهیم زد.