محمد رضا فروغی
فاطمه فناییان همسرصادق شجاعی دانشجوی بازداشت شده دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه با روز از علت تحصن همسرش و سپس دستگیری او گفته است. صادق شجاعی دیروز همراه با مهدیه گلرو، مجید دری و سعید فیض الله زاده در پی تحصنی اعتراضی توسط حراست این دانشگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفت، سپس بازداشت و بنا بر گزارشها به زندان اوین منتقل شد. فاطمه فناییان که خود فارغ التحصیل رشته ارتباطات دانشگاه علامه است در این مصاحبه داستان این تحصن را باز گو کرده است.
علت تحصن همسرتان و سه دانشجوی دیگر دانشگاه علامه طباطبایی چه بود؟ آیا راه دیگری جز تحصن برای پیگیری خواستههای این دانشجویان وجود نداشت؟
این دانشجویان تنها و تنها خواستهشان، ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل بود. مسئولان دانشگاه در این دو سالی که این دانشجویان محروم از تحصیل بودهاند، هیچ کاری برای آنها نکردند. با این احکام سنگین سه و چهار ترم محرومیت از تحصیل هم کمکم سنوات تحصیلیشان تمام میشود و با آنکه تنها یک ترم یا دو ترم از تحصیلشان باقی ماندهاست، ناگزیر از دانشگاه اخراج خواهند شد. لذا تحصن آخرین راه باقیمانده پیش روی این دانشجویان بود. آنها به وزارت علوم مراجعه کردند، مقابل وزارت علوم و مجلس تحصن کردند. به بسیاری از شخصیتها از جمله ریاست قوه قضاییه نامه نوشتند. سه، چهار بار خواستند صدرالدین شریعتی[ ریاست دانشگاه علامه] را ببینند، اما ایشان حاضر نشد آنها را ببیند و بابا آنها صحبت کند. حتی آنها را به دانشکدهها نیز راه نمیدادند تا بتوانند با رؤسای دانشکدهها صحبت کنند. نامههای مختلف شخصی و سرگشاده به آقای شریعتی نوشتند. ولی هیچ کس کوچکترین پیگیریای نکرد و حتی حاضر نشدند بپرسند مشکل شما چیست، در حالیکه این امر در حیطه وظایف این ارگانها است. یعنی قوه قضاییه میتوانست پیگیری کند، چون این دانشجویان کتک خوردهبودند، از دانشگاه بیرون شدهبودند. حتی اتهامات واهی جعل و سرقت به این دانشجویان زدهبودند. به عنوان نمونه در حکمی که برای آقای شجاعی از سوی کمیته انضباطی صادر شدهبود، جرم جعل و سرقت ذکر شدهبود.
این حکم بر اساس چه مستنداتی صادر شدهبود؟ آیا مستنداتی وجود داشت؟
هیچ! هیچ مستنداتی نداشتند. دلیل این احکام اعتراضهای این دانشجویان بود. اما چون دلیل مستندی نداشتند، اتهاماتی واهی نظیر جعل و سرقت اموال خارج از دانشگاه را به آنها زدند. در صورتی که این اتهام در صورت صحت آن ربطی به کمیته انضباطی دانشگاه ندارد. در کل همه پروندهها مبهم و کارهای مسئولان امر در این مدت نامشخص بودهاست.
با این حال احکام سه و چهار ترم تعلیق از تحصیل خیلی سنگین است. علت صدور این احکام چه بوده و چرا دانشگاه تا این حد سختگیرانه با این دانشجویان برخورد کردهاست؟
فضای دانشگاه علامه طباطبایی، دو، سه سالی است که پس از آمدن آقای شریعتی، بسیار سنگین شدهاست. هیچ حرفی نمیشود زد و هیچ کاری نمیتوان کرد. کار این دانشجویان نیز در حد این بودهاست که مثلاً به اقتصاد اسلامی یا فلسفه ملاصدرا اعتراض کنند یا نشریه منتشر کنند و از مسئولان انتقاد کنند. ولی در مقابل 32 نفر با حکم تعلیق از تحصیل مواجه شدند که کمکم توانستند به دانشگاه برگردند، ولی هنوز خیلیهایشان از خوابگاه و امکانات رفاهی محروماند؛ چند نفر دیگر هم هستند که هنوز محروم از تحصیل هستند و حتی از دانشگاه اخراج شدهاند. اما اصولاً دلیلی برای این برخوردها وجود ندارد. آقایان کوچکترین انتقادی را برنمیتابند و نمیتوانند تحمل کنند و به همین خاطر با هر اتفاق کوچکی، تمام توان خود را به کار میبرند تا هر اتهامی را به دانشجویان وارد کنند.
برخورد مسئولان دانشگاه با تحصن این دانشجویان چگونه بود؟
وحشتناک. در حالی که تنها خواسته دانشجویان ورود به دانشگاه بود، حتی حاضر نشدند یک نامه و تعهد کتبی در این مورد بدهند، مبنی بر اینکه این دانشجویان میتوانند در ترم بهمن ماه ثبت نام کنند. یعنی مسئولان حتی حاضر نشدند کف خواستههای دانشجویان را بپذیرند. از سویی تلاششان در جهت ایجاد تفرقه میان خود دانشجویان بودند، که خوشبختانه نتوانستند میان این چهار دانشجو تفرقه ایجاد کنند. همچنین میخواستند دیگر دانشجویان را در مقابل این دانشجویان قرار دهند و به دیگر دانشجویان میگفتند ما به این دانشجویان کمک کردهایم، ولی خواسته این دانشجویان چیز دیگری است و هدف اینها بازگشت به دانشگاه نیست که خوشبختانه موفق به این کار هم نشدند. از سوی دیگر، مدام تهدید میکردند و میگفتند که به احتمال 70 تا 80 درصد شما را می گیریم و بازداشت می شوید یا اینکه الآن از دانشگاه بروید و بعداً مراجعه کنید.
واکنش دیگر دانشجویان نسبت به این تحصن چگونه بود؟
خیلی خوب بود. دانشجویان خیلی همراهی کردند. در تمام مدت با بچهها بودند. مخصوصاً روز دوشنبه، پس از آن برخورد مأمور حراست دانشگاه با خانم گلرو و سیلیای که به صورت ایشان زد، دانشجویان دیگر تاب نیاوردند و فشار آوردند و حدود صد دانشجو از داخل دانشگاه و دویست تا دویست و پنجاه نفر از دانشجویان از خارج دانشگاه فشار آوردند و در دانشکده را شکستند و این چهار دانشجو را به داخل دانشکده هدایت کردند، که در این جریان هیچ یک از این چهار دانشجو حضور نداشتند. در تمام مدت دیگر دانشجویان همراه این چهار دانشجو بودند و حتی نمیخواستند به کلاسهایشان بروند که این چهار دانشجو از آنها خواستند، تجمعشان را رها کنند و به کلاسهایشان بروند تا فضای دانشگاه ملتهب نشود. یعنی دانشجویان واقعاً به دنبال برگزاری تحصنی آرام بودند تا به خواسته خودشان که ورود به دانشگاه بود، برسند. ولی متأسفانه مسئولان دانشگاه تاب نیاوردند و این چهار دانشجو بازداشت شدند.
در مورد جزئیات بازداشت این دانشجویان بگویید؟ این بازداشت توسط چه ارگانی صورت گرفت و آیا حکمی مبنی بر بازداشت این دانشجویان ارائه شد؟
شب گذشته، من و خواهر خانم گلرو هم همراه این چهار دانشجو بودیم. خانواده آقای دری و فیضاللهزاده هم تا ساعت 1 بیرون در نشسته بودند و نیم ساعت پس از آنکه رفتند، یعنی ساعت 1:30 پس از نیمه شب، حراست دانشگاه، وارد دانشکده شد و با تهدید و فحش، ما را مجبور کردند از دانشگاه خارج شویم. وقتی از دانشگاه خارج شدیم، سه ماشین پلیس نیروی انتظامی مقابل دانشکده بودند و اسم این چهار دانشجو را خواندند و گفتند جهت پارهای از توضیحات باید با آنها به کلانتری بروند. اما حکمی که داشتند از طرف دادگاه انقلاب بود. حتی با من و خواهر خانم گلرو که آنجا دم در ایستاده و منتظر همسر خانم گلرو بودیم، رفتار خیلی زشت و بیادبانهای داشتند. از طرفی نزدیک به سی نفر از عوامل حراست، که آنجا دم در ایستادهبودند و بردن بچهها را تماشا میکردند و خود آقای دهقان[ رئیس حراست دانشگاه علامه طباطبایی] حرفهای خیلی زشت و توهینآمیزی به ما زدند.
از مکان نگهداری این دانشجویان خبری دارید؟
آنها را اول به کلانتری منطقه سعادتآباد بردند. پس از آن در تماس کوتاهی که آقای شجاعی، گویا با تلفن کارتی از آنجا با من داشتند، گفتند که میخواهند آنها را به پلیس امنیت منتقل کنند. اما هنوز مشخص نیست که آنها را کجا خواهند برد و تا کنون که مقابل پلیس امنیت هستم[ ساعت 10:30] خبری نیست.
پیش از این هم این دانشجویان تهدید شدهبودند؟
بله، چند بار به آنها گفته بودند که شما را میگیریم و مثلاً دو باری که من خودم آنجا بود، بارها به من میگفتند که اینها را باید بازداشت کنیم تا بفهمند… اما بچهها از دیروز( دوشنبه) اعلام کردند که اگر برخورد خشونتآمیزی با آنها شود، آن شب( یعنی دوشنبه شب) وارد فاز اعتصاب غذا میشوند. و لحظهای که آنها را گرفتند، تأکید کردند که ما از همین لحظه وارد اعتصاب غذا میشویم و الآن در اعتصاب غذا به سر میبرند.